«امر به معروف و نهی از منکر» به سبک رضاخان!

10:47 - 1398/01/17

-از اولین اقدامات رضاخان، ممنوع کردن «امر به معروف و نهی از منکر» بود که واکنش شدید مردم و علما را در پی داشت.

 رضاخان

رضاخان وقتی سر کار آمد اولین کاری که کرد این بود که اعلامیه‌ای را منتشر کرد با این مضمون که قبلاً که آخوندها و ملاها مردم را امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند، این به خاطر آن بود که حکومت ضعیف بود و نمی‌توانست مملکت را درست اداره کند و در نتیجه ملاها مجبور بودند بعضی از کارها را انجام بدهند، اما حالا دیگر حکومت قوی شده است و خودش به مردم می‌گوید چه کار بکنند و چه کار نکنند و دیگر ملاها حق ندارند در این نوع کارها دخالت کنند و به اسم امر به معروف و نهی از منکر مزاحم مردم شوند و اگر این کار را بکنند به جزای خود خواهند رسید.
به دنبال پخش این اعلامیه در شهرهای مختلف بازارها تعطیل شدند و اعتصاب‌هایی به راه افتاد و مردم علیه این اعلامیه تظاهرات کردند و شعار دادند. حکومت رضاخان هم با شیوه‌ای حیله‌گرانه و بدون این که با مردم مقابله کند، بدون جنگ و خونریزی به این اعتراضات خاتمه داد.
در آن زمان، حاج میرزا نورالله اصفهانی در اصفهان، بزرگ علمای آنجا و بسیار معتبر بود. بیست هزار نفر هم بختیاری مسلح آماده‌باش داشت. حاج میرزا نورالله به قم آمد تا با مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری هم داستان شود و به رضاخان اخطار کنند دست از اقدامات ضد دینی خود بردارد و اگر قبول نکرد اعلام جهاد کنند. مردم سراسر ایران وقتی فهمیدند حاج میرزا نورالله قرار است به قم بیاید، به طرف قم راه افتادند و هنگامه‌ای بر پا شد. رضاخان؛ تیمورتاش وزیر دربار خود را به قم فرستاد تا علما و مردم را ساکت کند.
تیمورتاش به خانه‌ی حاج میرزا نورالله رفت و گفت: «پهلوی مرا فرستاده است که به شما بگویم من به میل خود کاری نکردم، بلکه هر چه مجلس شورای ملی گفت عمل کردم». حاج شیخ نورالله اصفهانی به او گفت: «برو به آن کافر بگو، بیخود مجلس شورا را به رخ ما نکشد. این مجلس شورا را برادرم آقانجفی درست کرد و هر وقت هم منحرف شود، خودم ویرانش خواهم کرد». تیمورتاش هم بدون نتیجه برگشت.
میرزا نورالله به 20 هزار جنگجوی بختیاری گفته بود من می‌روم و با شاه مذاکره می‌کنم. اگر به نتیجه نرسیدم به شما خبر می‌دهم که بریزید و اصفهان را بگیرید.
با این حال، خدا نخواست انقلاب در آن سال واقع شود. شیخ نورالله مریض شد و رضاخان فرصت را مغتنم شمرد و کسی را به اسم دکتر فرستاد و با آمپول زهرآلود ایشان را به شهادت رساند./
برگرفته از مصاحبه‌مرحوم بهلول گنابادی در سال 1379

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 1 =
*****