عقل یا دین ؟

10:25 - 1392/03/22
رهروان ولایت _ در طول تاریخ بحث نسبیت میان عقل و دین، در حوزه دین و دین دارى مطرح بوده است و در هر عصر و دوره اى با عنوان هاى گوناگون مطرح شده است.
عقل یا دین ؟

مسئله عقل و دین  در بین نوگرایان دینى و جامعه هاى نوگرا در قالب ها و موضوع هاى مختلف مطرح شده است; مانند (عقل و وحى)، (عقل و نقل)، (دین و توسعه)، (نسبیت و مدرنیسم)  كه هركدام از این عنوان ها در حقیقت به مسئله (عقل و دین) بازگشت پیدا مى كند.

در طول تاریخ  بحث نسبیت میان عقل و دین، در حوزه دین و دین دارى مطرح بوده است و در هر عصر و دوره اى با عنوان هاى گوناگون مطرح شده است. البته اصل موضوع، ثابت و تنها نوع بیان ها متفاوت بوده است. طراحان این بحث در دین یهود، كسانى مثل (فیلون) و در دین مسیح (سن توماس) و در میان مسلمانان گروه هایى چون (معتزله) و (اشاعره) و (اخباریان) بوده اند.

بنابراین اعتقاد و برداشت هركس در برابر نسبیّت عقل و دین و پیوند بین آنها، موضع او را در برابر موضوعات یاد شده به خوبى روشن خواهد كرد. مكتب هاى مادى و كمونیستى كه همیشه از ناحیه مذاهب راستین احساس خطر مى كنند، همیشه اصرار دارند كه دعوت ادیان را دعوت به تخدیر افكار توده ها معرفى كنند. تعبیر رسواى آنها به (دین افیون توده هاست) معروف است. همچنین استعمارگران شرق و غرب به دلیل هراسى كه از قیام توده هاى مؤمن در سایه افكار مذهبى و استقبال از شهادت در راه خدا داشته اند سعى مى كردند كه به روانشناسان و جامعه شناسان خود این مطلب را تلقین كنند تا در كتاب هاى به اصطلاح علمیشان منعكس سازند كه مذهب زاییده جهل و نادانى بشر نسبت به عوامل طبیعت است.

با توجه به اهمیت موضوع، به خوبى مى توان به هدف اصلى افرادى كه در برابر مبحث ارتباط عقل و دین موضع گرفته اند و اصرار به جدایى این دو موضوع دارند، پى برد. وقتى در عرصه دین، حوزه عقل و عقلانیّت تعطیل شود، دیگر دین به عنوان مسئله اى كه دخیل و راهنما در زندگى فردى و اجتماعى و در عرصه هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، نظامى باشد مطرح نیست، بلكه فقط به صورت یك عنصر شخصى و فردى مطرح مى شود و آن وقت است كه عنان و افسار عقل گسسته مى شود و پیروان مكتب جدایى عقل از دین، با اطمینان صد درصد به عقل هایشان پا در مسیرى تاریك مى نَهند كه هر خطایى از عقل را به عنوان امرى صواب و درست مى پذیرند و بر آن اصرار مى ورزند.

مولاى متقیان حضرت على(ع) خطاب به همه مردم مى فرمایند: «اتهموا عقولكم فانّه من الثقة بها یكون الخطاء» ترجمه:عقل خویش را متهم سازید، به درستى كه خطا و اشتباه به جهت اطمینان به عقل هایتان حاصل مى شود.

این بیان روشن می سازد كه پا نهادن در این مسیر تاریك تا چه اندازه انسان را از تشخیص حق و درك روش صحیح زندگى و رسیدن به كمال و حقیقت دور مى دارد. انسان وقتى به جدایى عقل از دین معتقد شد، دیگر در صدد تهذیب نفس و رام كردن آن برنمى آید و آن وقت است كه عقل او مغلوب هواى نفسش مى گردد.

از حضرت على(ع) نقل شده كه: «ذهاب العقل بین الهوى والشهوة» ترجمه: عقل آدمى در كشش هاى هواهاى نفس و شهوت از میان مى رود. و پیامد این امر حدیث دیگرى است از آن حضرت كه:«اذا غلبت هوائكم اوردتكم موارد الهلكة» ترجمه: زمانى كه هواى نفس بر شما غالب گردد، شما را به پرتگاه تباهى مى كشاند.

پس روشن شد كه رواج عقیده جدایى دین و عقل، آرمان بدخواهان مغرضى است كه پیوند عقل و دین را یك مانع بزرگ بر سر راه رسیدن به هدف هاى شوم و شهوت طلبانه و دنیاخواهانه خود مى بینند و مى خواهند نظام هاى بشرى را جایگزین نظام هاى دینى كنند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****