اصحاب ائمه اطهار(سلاماللهعلیهم) قائل به عصمت و علم غیب برای ایشان بودهاند.
یکی از اعتقادات مهم شیعه در مورد حضرات معصومین(علیهمالسلام) برخورداری ایشان از علم غیب و عصمت است، اما در دوران کنونی برخی تلاش کردهاند این دو اندیشه را انکار کنند و آن را برخواسته از اندیشه غالیان معرفی کنند، و بگویند این اندیشه بین اصحاب ائمه اطهار(علیهمالسلام) نبوده است، این افراد معمولاً برای اثبات ادعا خویش به اندیشه «سهوی النبی» که در بین مکتب قمیها رواج دارد اشاره میکنند.
این در حالی است اولاً همه قمیها این اندیشه را به صورت کامل قبول نداشته و در مواردی به مخالفت با آن برخواستهاند و از سوی دیگر اصحاب ائمه(علیهمالسلام) تنها به قمیها محدود نمیشود، تا گمان شود که اگر ایشان به عصمت و علم غیب قائل نبودند، پس دیگر این اندیشهها برخواسته از اندیشه غالیان است.
در ادامه تلاش میکنیم این دو مورد را بر اساس شواهد مورد تحلیل قرار دهیم:
1. قبل از بررسی اندیشه قمیها لازم است به این نکته اشاره کنیم که این گروه از شیعیان بیشترمکتب اخباریگری و نصگرایی داشتهاند، به همین خاطر است که شیخ صدوق و استادش ابن وليد -به خاطر برخی از روایات- اندیشه سهو النبى را مىپذيرند و انكار آن را اولين مرحله غلو مىشمارند[1]، از طرفی باید از شیخ صدوق به عنوان یکی از مهمترین راویان اصلی زیارت جامعه کبیره یاد کرد[2]، که در آن از اندیشههای فوق بشری ائمه اطهار(سلاماللهعلیها) یاد میشود.
از سوی دیگر کتابهای حدیثی که از مکتب قم برای ما به یادگار مانده است، بیشترین احادیث در زمینه اثبات علم غیب برای امام را دارد، به گونهای که اگر این احادیث نبود، شاید در زمان معاصر نیز علم غیب مورد انکار جامعه شیعه قرار میگرفت، در این زمینه میتوان از کتاب عیون شیخ صدوق[3]، بصائر الدرجاتِ صفار قمی[4] و کتاب کافی کتاب الحجه [5] کلینی یاد کرد. و یا میتوان از محمدبنعیسیبنعبید یقطینی قمی یاد کرد که به عصمت ائمه اطهار(سلاماللهعلیها) معتقد بود و از محدثان مورد وثوق بود.[6]
2. در مقابل این گروه تعدادی دیگری از محدثان و صحابه ائمه اطهار(علیهمالسلام) وجود دارند که قائل به عصمت و علم امام بودهاند که به عنوان نمونه به دو مورد اشاره میکنیم:
1. هشام بن حکم، که از شاگردان امام صادق(علیهالسلام) و امام موسی کاظم(علیهالسلام) است، او در پاسخ به ابن ابیعمیر، از عصمت، تحلیلی ارائه میدهد که بیانگر دیدگاه او درباره حقیقت و کیفیت عصمت است.[7] یکی دیگر از ویژگیهایی که هشام برای امام قائل میشود، علم امام است، زیرا از دیدگاه وی، امام حافظ شریعت است و اگر از علم بهرهمند نباشد نمیتواند آن را حفظ کند.[8]
یکی دیگر از افرادی را که میتوان در این زمینه نام برد يونس بن عبدالرّحمان است، که از وی روایاتی نقل شده است که نشان دهنده قائل بودن وی به علم غیب برای امام است، آنچنان که در حدیثی از وی اینگونه بیان شده است که امام عالم به آن چه در زمین و آسمان و بهشت و جهنم است و آنچه بوده و هست.[9]
بنابراین با توجه به نکاتی که گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که علم و عصمت امام، ارتباطی با افرادی غالی نداشته است، بلکه جزء اندیشههای مورد قبول اصحاب ائمه اطهار(علیهمالسلام) به شمار میرفته است.
__________________________________________
پینوشت
[1]. من لا يحضره الفقيه، محمّد بن على ابن بابويه القمّى (الشيخ الصدوق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامى، دوم، ج 1، ص 359.
[2]. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 609.
[3]. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ابن بابويه، محمد بن على، نشر جهان، 1378 ق، ج1، ص: 213
[4]. بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، صفار، محمد بن حسن، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، 1404 ق، ج1، ص: 10.
[5]. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص: 192.
[6]. نجاشی، احمدبنعلی، (1365ق)، رجال، چ6، قم: مؤسسهالنشرالاسلامی،ص333.
[7]. معانی الاخبار، ابن بابویه، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش،ص۱۳۳.
[8]. التوحید، ابن بابویه، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم،۱۳۵۷ش،.ص۲۷۴.
[9]. به نقل از مقاله جایگاه یونس بن عبد الرحمن در کلام امامیه
یکی از اعتقادات مهم شیعه در مورد حضرات معصومین(علیهمالسلام) برخورداری ایشان از علم غیب و عصمت است، اما در دوران کنونی برخی تلاش کردهاند این دو اندیشه را انکار کنند و آن را برخواسته از اندیشه غالیان معرفی کنند. این افراد برای اثبات ادعا خویش به اندیشه «سهوی النبی» که در بین مکتب قمیها رواج دارد اشاره میکنند.
پاسخ: اولاً همه قمیها این اندیشه را به صورت کامل قبول نداشته و در مواردی به مخالفت با آن برخواستهاند و از سوی دیگر اصحاب ائمه(علیهمالسلام) تنها به قمیها محدود نمیشود، تا گمان شود که اگر ایشان به عصمت و علم غیب قائل نبودند، پس دیگر این اندیشهها برخواسته از اندیشه غالیان است. ثانیا: اصحابی مانند هشام بن حکم و بونس بن عبد الرحمان نیز اندیشه عصمت و علم غیب را پذیرفتهاند.