- ۳۰ میلیارد ارز صادراتی بازنگشته به کشور اجزای متنوعی دارد که با ریشههای مختلف و متنوعی باعث ایجاد چنین رقم عجیبی شده اند.
عدم برگشت 30 میلیارد دلار پول حاصل از صادرات به کشور باعث ایجاد تحلیلهای متفاوتی شده و وقت آن است تا به صورت مبنایی به موضوع عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات که خود را در کسری حساب سرمایه نشان میدهد؛ باتوجه به آثار جانبی که بر اقتصاد، روان جامعه و تشدید عدم اطمینان به آینده برای فعالان اقتصادی و همه مردم برجای میگذارد ورود کرده و واقعیت موضوع و آثار خارجی آن را بررسی کنیم.
در بخش تراز پرداختها دو بخش "حساب جاری" و "حساب سرمایه" وجود دارد. حساب جاری بهطور عمده مجموع صادرات و واردات را شامل و، به مجموع حسابهای کالا، خدمات، درآمد و انتقالات جاری گفته میشود. حساب سرمایه هم نشاندهنده میزان سرمایه ورودی و خروجی به کشور و یا از کشور است. یعنی، حساب جاری درآمد خالص یک کشور را نشان میدهد و حساب سرمایه، میزان تغییرات مالکیت آن کشور به سرمایه موجود است؛ بنابراین حساب سرمایه از اختلاف دو قسمت "تغییر در مالکیت مردم کشور بر داراییهای خارجی" و "تغییرات در مالکیت خارجیها بر داراییهای داخلی" به دست میآید.
وقتی صحبت از عدم بازگشت 30 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات میشود؛ این حقیقت بیان میشود که با استفاده از نیروی کار و سرمایه داخلی؛ کالاهایی به ارزش 30 میلیارد دلار (با قیمتگذاری روز) تولید و صادرات شده و ارزی معادل آن و یا کالاهایی با همان ارزشگذاری (روز) به جای آن وارد کشور نشده است. کیفیت این 30 میلیارد دلار بر تبعات عدم بازگشت آن تاثیر اساسی دارد و نمیتوان تحلیل یکسانی بر مبنای فقط "30 میلیارد دلار" ارائه داد. بهعنوان مثال؛ اگر در نقطه صفر مرزی معادنی باارزش وجود داشته باشد که محصول آن از همانجا مستقیما صادر شود و فقط ارز آن به اقتصاد برگردد؛ اثری متفاوت بر اقتصاد نسبت به وضعیتی که کالاهایی پیچیده در کل کشور با همان میزان ارزش تولید و صادر شود و ارز آن به اقتصاد برگردد ایجاد میشود. اثر عدم بازگشت این دو نمونه هم با یکدیگر متفاوت است. در حالت دوم؛ صادرات کالاهای پیچیده؛ عدم بازگشت ارز و یا کالای معادل(معمولا واسطهای و سرمایهای مرتبط) به کشور باعث تشنج در نظام تولید کشور میشود. اما در مورد حالت اول شدت اثرگذاری کمتر است.
منبع(خلاصه):
تسنیم به نقل از آخرین خبر