بیشترین احادیث عصمت توسط مکتب حدیثی قم برای ما به یادگار مانده است.
عصمت ائمه اطهار(علیهمالسلام) موضوعی است که دلایل عقلی و نقلی بر آن دلالت میکند، به همین خاطر در طول تاریخ تقریباً تمام شیعیان به مرتبهای از عصمت اعتراف داشتهاند، به گونهای که میتوان آن را به نحوی از ضروریات مذهب تشیع دانست، اما متأسفانه برخی افراد در دوران کنونی مدعی شدهاند که چنین اندیشهای از ابتدا در میان شیعیان وجود نداشته و بعدها توسط افراد غالی وارد احادیث شیعه شده است، این ادعا در حالی از سوی این افراد مطرح میشود که روایات متعدد صحیحی وجود دارد که با این امر مخالف است و در مطالب گذشته به آنها اشاره کردیم.[1]
در این روایات نکته مهمی وجود دارد و آن اینکه بیشتر این روایات توسط افرادی نقل شدهاند که پرورش یافتگان مکتب حدیثی قم هستند، از اینرو اگر شخصی به جایگاه حدیثی قم در صدر اسلام آشنایی داشته باشد، هیچگاه به ذهنش خطور نخواهد کرد که اندیشمندان این بلاد تحت تأثیر غالیان، روایاتی را نقل کردهاند، آن هم روایاتی که تمام سلسله سند آن مشخص و از ثقات هستند.
جایگاه حدیثی مکتب قم
شهر قم از اواخر قرن اول قمری، کانون شيعيان و علاقهمندان به خاندان پيامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) قلمداد میشد. روايات اهل بيت(علیهالسلام) درباره امتيازات قم و شيعيان مقيم آن، حاکی از جايگاه رفيع اين حوزه حديث در نزد امامان شيعه(علیهالسلام) است. تعابيری همچون: «قم بلدنا و بلد شيعتنا» يا «اهل قم انصارنا» يا «و ان لنا حرمآ و هو بلده قم» يا «فی قم شيعتنا و موالينا» يا «إنّ البلايا مدفوعة عن قم و أهلها» يا «سلام الله علی اهل قم و رحمة الله علی اهل قم...» و يا «لولا القميّون لضاع الدّين» در ميان اين روايات به چشم میخورد.[2]
مراودات و رفت و آمدهای قميّين به مراکز استقرار ائمه(علیهالسلام) در مدينه، کوفه، بغداد سامرا همواره در جريان بوده است و به همین خاطر اندوختههای فراوان حديثی از اين طريق به اين حوزه حديثی منتقل شده است. محدّثان و فقهای آن، به خصوص در قرون سوم و چهارم قمری، نقش مرجعيّت علمی برای ديگر محدّثان شيعی را برعهده داشتهاند. امام رضا(علیهالسلام) در پاسخ فردی که از ایشان پرسیده بود: «به هنگام عدم دسترسی به شما، معالم دين خود را از چه کسی فرا گيرم؟» پاسخ فرمود: «از زکريّا بن آدم قمی که در امور دين و دنيا امين است.» و در پاسخ عبدالعزيز بن مهتدی وی را به مراجعه نزد يونس بن عبدالرحمان قمی راهنمايی فرمود.[3]
محدّثان مکتب قم -بهخصوص در نيمه دوم قرن سوم و قرن چهارم قمری- سيطره علمی وسيعی بر مراکز شيعهنشين آن عصر داشتهاند؛ تا جايی که بنا به نقل شيخ طوسی، حسين بن روح نوبختی، که به عنوان سومين سفير ناحيه مقدّسه در عصر غيبت صغری برگزيده شد، کتابی حديثی را که از نظر اعتبار مشکوک بوده است به نزد دانشمندان حوزه قم فرستاد تا پس از مطالعه، نظر خود درباره صحّت و سقم احاديث آن را ابراز کنند و آنان نيز پس از بررسی گفتند که به جز يک حديث، ديگر احاديث آن کتاب را میپذيرند.[4]
اکنون قابل تصور نیست که روایتی توسط غالیان وارد کتابهای قمیها شده باشد و آنها به آن توجه نداشته باشند و با سلسله سند صحیح آنها را نقل کنند، مخصوصاً با توجه به مخالفت شدیدی که توسط ائمه اطهار(علیهمالسلام) و اصحاب[5] ایشان با این جریان وجود داشته است.
از سوی دیگر بزرگان مکتب قم از پرچمداران مبارزه با غالیان بودهاند، به همین خاطر تصور این که بزرگان قم تحت تأثیر غالیان قرار گرفته باشند بیمعناست، به عنوان نمونه میتوان از احمد بن محمد بن عیسی اشعری نام برد که در سند بیشتر روایات عصمت حضور دارد.
احمد بن محمد بن عیسی اشعری که رجال شناسان از وی به عنوان «شیخ القمیین و وجههم و فقیههم» نام بردهاند[6] فردی است که در عقاید به شدت سختگیر بود و با اندیشه غلو به شدت مخالف بوده و با غالیان به شدت مبارزه میکرده است، به عنوان مثال، ابوسعید سهل بن زیاد آدمی از جمله افرادی است که توسط وی به خاطر متهم بودن به غلو، از قم رانده شد. چنانکه در الضعفای منسوب به ابن غضائری آمده[7] احمد نه تنها سهل را از قم بیرون کرد، بلکه از وی برائت جست و دیگران را از استماع احادیث او بر حذر داشت.[8] دیگری محمد بن علی بن ابراهیم معروف به ابوسُمَینَه بود که هنگام ورود به قم، مدتی نزد احمد بن محمد بن عیسی منزل کرد و آن زمان که گرایش او به غلو آشکار شد، توسط احمد از قم رانده شد.[9]
_____________________________________________________________________
پینوشت
[1]. ر.ک. عصمت ائمه(علیهمالسلام) از منظر روایات ؛ بررسی احادیث عصمت ائمه اطهار(علیهمالسلام)
[2]. قمی شيخ عباس، سفينةالبحار، تهران، فراهانی، ج2، ص 446.
[3]. کشی، محمد بن عمر: رجالکشی، تصحيح حسن مصطفوی، دانشگاه مشهد، 1348ش،صص595و 483.
[4]. طوسی، محمد بن الحسن: کتاب الغيبة، بيروت، دارالکتاب الاسلامی، ص 240.
[5]. ر.ک. ائمه و پیروان ایشان، سدی محکم در مقابل غالیان
[6]. نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق، ص۳۳۸.
[7]. الضعفاء، منسوب به ابن غضائری، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز، ص۱۳.
[8]. نجاشی، رجال، ص۱۸۵.
[9]. همان، ص۳۳۲.
از سوی دیگر بزرگان مکتب قم از پرچمداران مبارزه با غالیان بودهاند، به همین خاطر تصور این که بزرگان قم تحت تأثیر غالیان قرار گرفته باشند بیمعناست، به عنوان نمونه میتوان از احمد بن محمد بن عیسی اشعری نام برد که در سند بیشتر روایات عصمت حضور دارد.