قرآن دشمنان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را ابتر نامید و همین امر هم تحقق پیدا کرد و نابود شدند و اسمی از آنها باقی نماند.
شبهه: در سوره کوثر آیه آخر خدا دشمن پیامبر(ص) را ابتر میخواند: «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» و حال آنکه این آیه در مورد «عاص بن وائل» نازل شده که دو فرزند پسر داشته است، لذا قرآن پیشبینی نادرستی کرده است.
پاسخ:
اولا: «ابتر» در آیه به معنای «حيوان دم بريده» است[1] و در مورد کسی به کار میرود که نسلی از او باقی نماند و در واقع «مقطوع النسل» باشد.[2] بر این اساس کسی که نسلی از او باقی نماند را ابتر میگویند و لو اینکه فرزندی داشته باشد، اما آن فرزندان، فرزندی نداشته باشند و نسل او همانجا تمام شود.
ثانیا: برخی از مفسرین بر این عقیدهاند منظور قرآن از «ابتر»، شخص خاصی نیست؛ بلکه منظور این است که دشمنان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) ابتر و بلاعقب خواهند بود، اين پيشگويى نيز تحقق يافت و چنان دشمنانش تار و مار شدند كه امروزه اثرى از آنها باقى نمانده است، در حالى كه طوائفى همچون «بنى اميه» و «بنى عباس» كه به مقابله با پيغمبر و فرزندان او(علیهمالسلام) برخاستند، روزى آنقدر جمعيت داشتند كه فاميل و فرزندان آنها قابل شماره نبود، ولى امروز اگر هم چيزى از آنها باقى مانده باشد، شناخته شده نيست و با بدون نسل بودن تفاوتی ندارد.[3] با این تفسیر شبهه دیگر وارد نیست و منظور از ابتر، همه دشمنان حضرت بوده که از بین رفته و دیگر نامی از فرزندان آنها وجود ندارد.
اما در عین حال، قول مشهور این است که این آیه در مورد «عاص بن وائل» نازل شده که به پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) طعنه میزد که چون فرزند پسری ندارد، نسلی از ایشان باقی نمیماند، چرا که عرب، فرزندان دختر را فرزندان خود انسان حساب نمیکرد، و زمانیکه حضرت ابراهیم و قاسم دو پسر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از دنیا رفتند، او این سخن را در مورد حضرت به کار برد و قرآن نیز وعده داد که خود او ابتر و مقطوع النسل میشود.[4]
فرزندان عاص بن وائل
در تاریخ برای او دو فرزند پسر نام برده شده یکی «عمرو عاص» مشهور که وزیر معاویه بود و دیگر «هشام بن عاص» از دختر ابیجهل. از «هشام» که هیچ اثری در تاریخ نیست و هیچ فرزندی برای او ذکر نشده است؛ در مورد «عمرو عاص» هم نوشتهاند که مادر او زنی به نام «نابغه» بوده که روسپی شهر مکه بوده و مردان زیادی با او رابطه زناشویی داشتهاند، زمانیکه به «عمرو» باردار بوده، حداقل چهار مرد با او رابطه داشته اند: «عاص بن وائل»، «ابو لهب»، «هشام بن المغيره» و «ابو سفيان». زمانیکه بچه به دنیا میآید و متوجه میشوند پسر است، همه آنها ادعا میکنند، این پسر از آن اوست، لذا مشخص نبوده که پدر او کیست، اما نابغه، به علت اینکه عاص به او کمک مالی میکرد، آن پسر(عمرو) را به او منتسب میکند و میگوید شبیه اوست و از آن او؛ اما همیشه ابوسفیان میگفت: او پسر من است.[5]
این است وضعیت عمرو عاصی که پدرش به او افتخار کرده و به همین خاطر، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) را ابتر و مقطوعالنسل مینامد.
با این توضیحات روشن میشود که پیشبینی قرآن کریم کاملا درست بوده و کسی که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را مقطوعالنسل و دمبریده میخواند، خود او نسلش ادامه پیدا نکرد و بعد از مدتی از بین رفت و هیچ نامی از او و از فرزندانش باقی نماند.
_______________________________________________
پینوشت
[1]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ اول، 1374 ش، ج27، ص 375.
[2]. طباطبايى سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، چاپ پنجم، 1417 ق، ج20، ص 370.
[3]. تفسیر نمونه، ج27، ص 377.
[4]. المیزان، همان.
[5]. الكلبي، هشام بن أبي النضر محمد بن السائب، مثالب العرب، تحقیق: نجاح الطائي، چاپ اول، بيروت، دار الهدى، 1998م، ص 23 – 24.
شبهه: در سوره کوثر آیه آخر خدا دشمن پیامبر(ص) را ابتر میخواند: «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» و حال آنکه این آیه در مورد «عاص بن وائل» نازل شده که دو فرزند پسر داشته است، لذا قرآن پیشبینی نادرستی کرده است.
پاسخ: در تاریخ برای عاص بن وائل، دو فرزند پسر نام برده شده یکی «عمرو عاص» مشهور که وزیر معاویه بود و دیگر «هشام بن عاص» از دختر ابیجهل. از «هشام» که هیچ اثری در تاریخ نیست و هیچ فرزندی برای او ذکر نشده است؛ در مورد «عمرو عاص» هم نوشتهاند که مادر او زنی به نام «نابغه» بوده که روسپی شهر مکه بوده، لذا پدر او مشخص نیست. در ضمن از فرزندان او نیز در تاریخ اسمی نمانده است.