به چالش کشاندن شبهه ی غدیر

11:03 - 1398/05/20

- برای اثبات این مطلب (به متن مراجعه شود) مجبور شده‌اند دست به ابتکاری خنده‌دار بزنند و داستانی سر هم کنند مبنی بر اینکه علیّ و برخی اصحاب، به یمن رفته بودند و بر سر غنائم با هم اختلاف پیدا می‌کنند و... .

رهروان ولایت ـ حادثه عظیم غدیر، خطّ روشن خلافت الهیِ انسان کامل را در تمامی دورانها روشن کرد و با صدای بلند، انتصابی بودن خلافت را اعلام نمود.البته پس از رحلت پیامبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) عدّه‌ای بی توجّه به آیات و روایات فراوان مبنی بر لزوم حاکمیّت انسان کامل، این حقّ الهی را غصب کردند و راه روشن جامعه اسلامی را به انحراف کشیدند.پس از آن دوران سیاه، برخی دیگر برای توجیه عملکرد آن عدّه، تا آنجا که توانستند از نقل روایات رسول خدا(صلي‌الله‌عليه‌وآله) جلوگیری کردند. در مرحله بعد روایات مجعولی را برای پوشاندن حقیقت، درست کردند و در لابلای کتب حدیث وارد نمودند. برخی روایات را حذف کردند و برخی دیگر را که به حدّ استفاضة یا تواتر رسیده بود، بر معانی دیگر حمل کردند. [1]

حدیث متواتر غدیر از این دست روایات است که با وجود عدم تغییر در الفاظ، دچار تحریف مضمونی و دلالی شده است. عبارت مشهور این حدیث "مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ" [2] است که هر مسلمان منصفی که مقداری با الفاظ قرآن و حدیث آشنا باشد، بدون کمترین شکّی ولایت الهی به معنای سرپرستی و حقّ حاکمیّت در تمام شؤون زندگی را از آن متوجّه می‌شود. امّا همان خطّ انحرافی برای توجیه خلافت غیر علیّ، معنای "ولیّ" را در این عبارت "دوست" دانسته‌اند و معتقدند: پیامبر در گرمای عربستان، جمعیّت عظیمی از حاجیان خسته برگشته از مناسک حجّ را در بیابانی نگه داشته (حتّی عدّه‌ای را که جلوتر رفته بودند به عقب فراخوانده و منتظر جا ماندگان شد) تا به ایشان بگوید این علیّ رفیق و دوست شماست.

برای اثبات این مطلب، مجبور شده‌اند دست به ابتکاری خنده‌دار بزنند و داستانی سر هم کنند مبنی بر اینکه علیّ و برخی اصحاب به یمن رفته بودند و بر سر غنائم با هم اختلاف پیدا می‌کنند و بریده اسلمی برای شکایت نزد پیامبر می‌آید و در سفر حج به ایشان می‌رسد و پیامبر در غدیر دست علی را بلند کرد و فهماند که حقّ با علی بوده است! [3]
و بعد همه اصحاب یکی یکی با علیّ بیعت رفاقت کردند تا با او دوست باشند و دیگر دعوایشان نشود!

الله اکبر از این همه استعداد قصّه پردازی! کسانی که حاضر نبوده‌اند کوچکترین فضائل علیّ(عليه‌السلام) را نقل کنند[4]، برای پوشاندن غدیر، مجبور به نقل چه قصّه‌ای شده‌اند. قصّه‌ای که به فرض صحّت، با مبنای اصلی اهل سنّت (عدالت صحابه) مخالفت دارد زیرا طبق نقل احمد بن حنبل از بریدة، این قضیه سبب خشم رسول الله شد. [5] و طبق صریح قرآن، کسانی که موجبات آزار و اذیت پیامبر را فراهم کنند مورد لعن خداوند در دنیا و آخرت قرار می‌گیرند. [6]پاسخ این شبهه بارها داده شده و تعجّب از این جماعت قصّه گو که بدون توجّه به این پاسخ‌ها دوباره با شوق و ذوق فراوان، به نقل این قصّه می‌پردازند و عدّه‌ای از همه جا بی خبر از آنان نقل می‌کنند.

حقیقت تاریخی غدیر، ربطی به این داستان ندارد. این داستان به فرض صحّت، مربوط به ماه‌ها یا سال‌ها قبل از حجّة الوداع بوده و پیامبر در مدینه با دفاع از امیرالمؤمنین(عليه‌السلام) آن‌را فیصله داده‌اند. [7]اصلاً این ادّعاهای واهی با متن حدیث غدیر، آیات نازله در مورد آن و عمل اصحاب در بیعت با آن حضرت، سازگار نیست.[8] خطیب بغدادی نقل کرده که خلیفه دوم اولین شخصی بود که به امام علی(عليه‌السلام) تبریک گفت. [9] حال باید از آنهایی که می‌گویند خداوند، محبت حضرت علی را در روز غدیر مشخص کرده، پرسید: آیا محبت آن حضرت تبریک دارد؟ مگر در قرآن کریم نیامده: «اَلْمُومِنُونَ بَعْضُهُمْ اَوْلِیَاءُ بَعْضٍ» آیا این خلل در حکمت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) ایجاد نمی‌کند که 120 هزار نفر جمعیت را در شرایطی سخت، به خاطر دوستی علی(علیه‌السلام) در بیابان سوزان عربستان معطّل کند؟!! [10]
حاشا و کلّا.

پي نوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ج 1 ص1012و 1005و...
[2]. الكافي (ط - الإسلامية) ج‏1 ص294- باب الإشارة و النص على أميرالمؤمنين.
[3]. مسند أحمد: 6/ 476 ح 22436: غزوت مع عليٍّ اليمن، فرأيت منه جَفوةً، فلمّا قدمتُ على رسول اللَّه صلى الله عليه و سلم ذكرت عليّا فتنقّصتُه، فرأيت وجه رسول اللَّه يتغيّر، فقال: «يا بريدة أ لستُ أولى بالمؤمنين من أنفسهم؟ قلت: بلى يا رسول اللَّه. قال: من كنتُ مولاه فعليٌّ مولاه».
[4]. هزاران روایت را از یهودیان تازه مسلمان آورده‌اند امّا از نفس پیامبر که حتّی در غار حراء با پیامبر بود حدیثی نقل نکرده‌اند. به عنوان نمونه به کتاب معروف فقهی مالکی ها یعنی الموطّأ توجّه بفرمایید!
[5]. مسند احمد (چاپ قاهره ، شرح حمزة احمد زين) ، ج16 ، ص486.
[6]. « إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا؛ [احزاب/57] آنها كه خدا و پيامبرش را ايذاء مى‏كنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور مى‏سازد، و براى آنان عذاب خوار كننده‏اى آماده كرده است.»
[7]. معجم أوسط طبراني ، ج6 ، ص163 و معجم كبير طبراني ، ج18 ، ص128 و مستدرك حاكم نيشابوري، ج3 ، ص110.
[8]. متن این خطبه و آیات نازله در مورد آن به وضوح غیر شخصی بودن حکم را می‌رساند.
[9]. تاریخ بغداد جلد 8 صفحه 284: بخ بخ لک یابن أبی طالب، أصبحت مولای ومولى کل مسلم؛ به ! به ! ای فرزند ابی‌طالب امروز مولای من و مولای همه مسلمانان شدی!
[10]. برای رسیدن به توضیحات مبسوط‌تر به این کتب مراجعه کنید:
عبقات الانوار فى امامة الائمة الاطهار، ج‏10، ص566: جواب شبهات دهلوى به نحو مبسوط- الصوارم المهرقة فى نقد الصواعق المحرقة، ص: 185- الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 669.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 5 =
*****