تصریح به ولایت امیرالمؤمنین در کتب اهل سنت

10:25 - 1398/05/21

-در حقیقت، غدیر تمام کنندۀ بعثت است و اگر نصب حضرت علی(علیه‌السلام) بر منصب ولایت، محقق نمی‌شد، دین کامل نمی‌گشت و جاده هدایت به مقصد، منتهی نمی‌گردید.

غدیرخم

غدیر، امتداد بعثت پیامبر است که نبوت و امامت را برای هدایت انسان‌ها در راستای هم قرار می‌دهد.
در حقیقت، غدیر تمام کنندۀ بعثت است و اگر نصب حضرت علی(علیه‌السلام) بر منصب ولایت، محقق نمی‌شد، دین، کامل نمی‌گشت و جاده هدایت به مقصد، منتهی نمی‌گردید.
ولایت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در روز غدیر و دیگر روزهای حیات پیامبر(صلی‌اللّه‌عليه‌وآله) آنقدر روشن و بدیهی است که  فقط منابع برادران اهل سنت بر اثبات آن کفایت می‌کند و ما در این نوشتار، تنها از منابع معتبر آنها و احادیث صحیح به اعتبار خودشان استفاده می‌کنیم:
الف) رسول اكرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله) بنا به فرمان الهی در بازگشت از آخرین حج در محلی به نام غدیر خم با یک فراخوان عمومی دستان علی(علیه‌السلام) را بالا گرفتند و فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» این حدیث متواتر و صحیح است.[1]
ب) همچنین در احادیث دیگری پيامبر(صلي‌الله‌عليه‌وآله) دربارۀ ولایت اميرالمومنين(عليه‌السلام) فرمودند: «اِنَّ عَلِیّاً مِنِّی وَ أنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ بَعْدِی؛[2] به درستی که علی از من و من از علی‌ام و او ولی تمام مؤمنان بعد از من است» و نيز خطاب به ایشان  فرمودند: «اَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ بَعْدِی وَ مُؤْمِنَةٍ»[3]
این دو روایت، خود دلالت بر این دارند که معنای ولی به معنای دوست نمی‌تواند باشد، امّا به دلیل نگذاشتن هیچ گونه ابهامی، معنای ولی را در سیره و گفتار خلیفه اول و دوم بررسی می‌کنیم.
الف) قال عمر: «فَلَمَّا توفَّی رَسُولُ اللّهِ قَالَ اَبُوبَکر: أنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللّهِ (صلّ‌اللّه‌عليه‌وآله) ...ثُمَّ تَوَفَّی أبُوبَکرُ وَ أنَا وَلِیُّ رَسُولِ اللّهِ وَ وَلِیّ ابِی بَکْرٍ؛[4] خليفه دوم گفت: زمانی که پیامبر از دنیا رفت، ابوبکر گفت من ولی و جانشین پیامبر هستم، سپس وقتی ابوبکر هم از دنیا رفت، من ولی و جانشین رسول خدا و ابوبکر هستم».
ب) قال ابوبکر: «قَدْ وَلّیْتُ أمْرَکُمْ وَ لَسْتُ بِخَیْرِکُمْ [5] وَ قَالَ اَیْضاً: وَلّیْتُ عَلَیْکُمْ عُمر؛[6] خليفه اول گفت: به تحقیق من ولی امر شما شدم، درحالی که بهترین شما نیستم و همچنین گفت: عمر را ولي بر شما قرار دادم».
باید از برادران اهل سنت پرسید آیا در اینجا هم می‌گویند ولی به معنای دوست است؟ و این همه تخصیص و استثنا را در معنای کلمه ولی در حدیث غدیر (با وجود ده‌ها قرینه حالیه و مقالیه به خلاف آن) از کجا می‌آورند؟ (حال قضاوت با خود خوانندگان)
ظهور و بداهت ولایت علی بن ابیطالب به اینجا ختم نمی‌شود بلکه  در کتب اهل سنّت تصریح به امامت و خلافت آن حضرت شده است که در اینجا فقط به چند نمونه اشاره می‌کنیم.
الف) قَالَ النَّبِیُّ(صلّ‌اللّه‌عليه‌وآله) لِعَلِیٍّ(علیه‌السلام): «لَا یَنْبَغِی اَنْ اَذْهَبُ اِلَّا وَ أنْتَ خَلِیفَتِی؛[7] رسول خدا(صلي‌الله‌عليه‌وآله) به اميرالمومنين(عليه‌السلام) فرمود: سزاوار نیست که من بروم، مگر تو خلیفه و جانشین من باشی».
ب) قَالَ النَّبِیُّ(صلّ‌اللّه‌عليه‌وآله) لِعَلّیٍّ(علیه‌السلام): «وَ أنْتَ خَلِیفَتِی فِی کُلِّ مُؤمِنٍ مِنْ بَعْدِی؛[8] و فرمود: تو خلیفه و جانشین من بر هر مؤمنی بعد از من هستی».
این احادیث به تصریح البانی، حاکم نیشابوری و ذهبی از علمای اهل سنّت، صحیح می‌باشد و نمی‌توان منکر صحّت آن بود.
------------------------------------
پی‌نوشت:
1.الألوسي البغدادي، العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني، ج 6، ص 195، ناشر: دار إحياء التراث العربي –. ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 7، ص 74-.  ابن حجر الهيثمي، أبو العباس أحمد بن محمد بن علي، الصواعق المحرقة على أهل الرفض و الضلال و الزندقة، ج 1، ص 106ـ 107.
2.المستدرک، ج3، ص110.
3.السلسلة الصحیحه، ج5، ص222 -. المستدرک، ج3، ص133.
4.صحیح مسلم، ج5، ص152، ح4468.
5.البدایة و النهایة، ج6، ص333.
6.جامع الاصول لابن الاثیر، ج4، ص109.
7.السلسلة الصحیحه، ج5، ص222 -. المستدرک، ج3، ص133.
8.کتاب السنة لابن أبی عاصم 551.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 11 =
*****