انواع روش‌های پیامبر برای اعلام جانشینی امام علی علیه السلام

11:32 - 1398/05/21

-پیامبر گرامي اسلام از هر راه ممكن و منطقي سعي در اعلام جانشيني پس ازخود نمود كه علاوه براعلام سمعي از طريق احاديث صريح در جمع اقدام به اعلام بصري هم نمودند و بارها علي(ع) را نشان داده و تصريح به جانشيني وي نمود و با كشيدن عبا بر سر خود و حسنين و علي(ع) و فاطمه(ع)آل و جانشينان خود را معرفي نمودند.

امام علی

دقت در زندگي پيامبر اسلام(ص) ـ از روزي كه مأمور شد شريعت خود را به بستگان نزديك و سپس به كل مردم اعلام كند، تا لحظه رحلت آن حضرت ـ اين مطلب را قطعي مي سازد كه آن حضرت بر امامت علي(علیه السلام) بعد از خود كراراً تصريح كرده است.
در اين جا به نمونه هايي از روايات وارده درباره امامت علي(ع) از زبان پيامبر(ص) اشاره مي كنيم:
1ـ حديث يوم الدار: پس از گذشت سه سال از آغاز بعثت، خداي متعال پيامبر را مأمور ساخت كه دعوت خود را آشكار سازد و آيه (وَ اَنذِر عَشيرتَكَ الأقرَبينَ) (شعراء ـ 241) در اين مورد نازل شد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) سران بني هاشم را جمع كرد و فرمود: من خير دنيا و آخرت را براي شما آورده ام. خداوند به من امر كرده است كه شما را به آن دعوت كنم. كدام يك از شما مرا در نشر اين آيين ياري مي كند تا برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد؟ حضرت سه مرتبه اين سخن را تكرار نمود و در هر سه بار تنها علي(علیه السلام) آمادگي خود را اعلان كرد. در اين موقع پيامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: (انَّ هذا أخي وَ وَصيّي وَ خليفتي فيكُم).(1)
2ـ حديث منزلت: رسول گرامي اسلام فرمود: (يا علي أنت منّي بمنزله هارون من موسي إلاّ أنّه لا نبي بعدي)(2) اي علي مقام تو نسبت به من به منزله مقام هارون به موسي است الاّ اين كه بعد از من پيامبري نيست.
3ـ رسول خدا(ص) فرمود: (...علي هو الإمام و الحجّة بعدي) علي(ع) امام و حجت بعد از من است.(3)
4ـ حديثي نقل شده كه مردي پيش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض كرد: اي رسول خدا آيا درست است كه علي مي گويد: خدا او را به رهبري خلق امر نموده است؟
حضرت فرمود: علي اميرالمؤمنين است ولايت او از جانب خداست... همانا علي خليفه خدا و حجت او است، او امام مسلمين است. (اِنَّ عَليّاً خَليفَةُ اللّهِ وَ حُجَّةُ اللّهِ وَ اِنَّهُ اِمَامُ الْمُسْلِمينَ...)(4)
5ـ رسول خدا(ص) فرمود: (يا علي أنت اميرالمؤمنين و امام المتّقين، يا علي أنت سيّد الوصيّين و وارث علم النبيّين يا علي أنت خليفة المرسلين، يا علي انت مولي المؤمنين، يا علي أنت الحجّة علي النّاس أجمعين...)(5)
اي علي ، تو اميرالمؤمنين امام متقين هستي، اي علي تو سيّد وصيين و وارث علم پيامبراني، اي علي تو خليفه انبياء، مولاي مؤمنيني، اي علي تو حجّت خدا بر تمام مردمي.
6ـ حديث غدير: كه از احاديث متواتر است و راويان حديث، از صحابه و تابعين اند و محدثان اسلامي آن را، در هر قرني به صورت متواتر نقل كرده اند. طبق تحقيق محققين، 110 نفر از صحابه، 89 تن از تابعين، و 3500 نفر از علما و محدثان اسلامي حديث غدير را نقل كرده اند، با اين تواتر، در اصالت و اعتبار اين حديث جاي هيچ ترديدي وجود ندارد. علما به طور مستقل درباره حديث غدير، كتابهايي نوشته اند. جامع ترين آن، كتاب شريف الغدير ـ تأليف علامه عبدالحسين اميني ـ مي باشد.(6)
فرازهايي از حديث شريف غديررسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز غدير خم فرمود:
الف ـ نيست خدايي جز او ـ زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حقّ علي بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده‌ام، و براي من حفظ از شرّ مردم را ضمانت نموده است و خدا كفايت كننده و كريم است.
خداوند به من چنين وحي كرده است: (بسم اللّه الرحمن الرحيم) «اي پيامبر، ابلاغ كن آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ درباره علي، يعني خلافت علي بن ابي طالب ـ و اگر انجام ندهي رسالت او را نرسانده اي، و خداوند تو را از مردم حفظ مي كند.(7)
اي مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهي نكرده‌ام و من سبب نزول اين آيه را براي شما بيان مي كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ مرا مأمور كرد كه در اين محلّ اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه: (أَنَّ عَلِي بْنِ أبي طالب أَخي وَ وَصِّيي وَ خَليْفَتي عَلي اُمَّتي وَ الإِمامُ مِن بَعْدِي) «علي بن ابي طالب برادرِ من و وصي من و جانشين من بر امّتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسي است جز اين كه پيامبري بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» و خداوند در اين مورد آيه اي از كتابش بر من نازل كرده است: «صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كساني كه ايمان آورده و نماز را بپا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند»(8) و علي بن ابي طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات و در هر حال خداوند عزوجل را قصد مي كند.(9)
ب ـ اي مردم! از او (علي(ع)) بسوي ديگر گمراه نشويد، و از او روي بر مگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مي كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهي مي نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كننده‌اي او را مانع نمي شود.
اي مردم! او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده است، و او را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.
(مَعاشِرَ النَّاس! اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلي أَحَد اَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَهُ...)
اي مردم! او از طرف خداوند امام است و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبه اش را نمي پذيرد و او را نمي‌بخشد. حتمي است بر خداوند كه با كسي كه با او مخالفت نمايد چنين كند و او را به عذابي شديد تا ابديّت و تا آخر روزگار معذّب نمايد. پس بپرهيزيد از اين كه با او مخالفت كنيد و گرفتار آتشي شويد كه آتشگيره آن مردم و سنگ‌ها هستند و براي كافران آماده شده است.(10)
ج ـ (أَلا إِنَّ جَبْرَئيِلَ خَبَّرَنِي عَنِ اللّهِ تَعالي بِذلِكَ وَ يَقُولُ «مَن عادي عَلِيَّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتي)
بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براي من آورده است و مي گويد: «هر كس با علي دشمني كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد.»
د ـ (مَعاشِرَ النَّاسِ... مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَهذا عَلِي مَولاهُ، وَ هُوَ عَلِي بْنُ اَبي طالِب اَخي وَ وَصِيّي وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَنْزَلَها عَلَي)
اي مردم هر كس من صاحب اختيار اويم اين علي صاحب اختيار اوست و او علي بن ابي طالب برادر و جانشين من است و ولايت او از جانب خداوند (عزوجل) است كه بر من نازل شده است.
ه‍ ـ (أَلا وَ قَد بَلَّغْتُ، أَلا وَ قَد اَسْمَعتُ، أَلا وَ قَدْ اَوْ ضَحْتُ، أَلا وَ اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ اَنَا قُلْتُ عَنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، أَلا اِنَّهُ لا اَميرَ الْمُؤمِنينَ غَيْرَ اَخي هذا)
بدانيد من پيام خدا را رساندم، و وظيفه خود را ادا كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من (مسأله ولايت و امامت را) توضيح دادم و روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزّوجلّ مي گويم، بدانيد كه اميرالمؤمنين جز اين برادرم علي نيست،
و ـ (مَعاشِرَ النّاسِ! هذا عَلِي اَخِي، وَ وَصِيّي وَ واعِي عِلْمِي، وَ خَليِفَتي فِي اُمَّتي....اِنَّهُ خَلِيفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَ اَميرُالمُؤمِنينَ، وَ الاِمامُ الْهادِي مِنَ اللّهِ...)
اي مردم! اين علي برادر من، وصي من، جامع علم من و جانشين امّتم است.... او خليفه رسول خدا، اميرالمؤمنين و امام هدايت كننده از طرف خداوند است.
پيامبر اسلام(ص) در خطبه غدير خم نه تنها به امامت علي(ص) تصريح نموده است (چنان كه در فرازهاي بالا ملاحظه نموديد) بلكه امامت و جانشيني يازده امام ديگر از فرزندان امام علي(ع) را نيز با صراحت كامل بيان نموده و توضيح داده است. در ذيل به نمونه هاي آن اشاره مي كنيم:
الف ـ «اي مردم، علي و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است، هر يك از اين دو از ديگري خبر مي دهد و با آن موافق است. آنها از يكديگر جدا نمي شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين هاي خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند».(11)
ب ـ «اي مردم! خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود، پس هر كس اقتدا نكند به او و به كساني كه جانشين او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند، چنين كساني اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمي خواهند بود، عذاب از آنان تخفيف نمي يابد و به آنان مهلت داده نمي شود».(12)
ج ـ «اي مردم من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به تبعيت از او امر نموده و سپس علي بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايتند، به حق هدايت مي كنند، و به ياري حق به عدالت رفتار مي كنند».(13)
د ـ «اي مردم! بدانيد كه من پيامبرم و علي امام و وصي بعد از من است، و امامان بعد از او فرزند او هستند، بدانيد كه من پدر آنانم و آن ها از صلب علي به وجود مي آيند».(14)
هـ ـ «بدانيد كه آخرين امامان مهدي قائم از ماست، اوست غالب بر اديان، اوست انتقام گيرنده از ظالمين... اوست وارث هر علمي، و محيط بر هر فهمي... اوست كه به عنوان حجت باقي مي ماند و بعد از او حجتي نيست، هيچ حقي نيست مگر همراه او، و هيچ نوري نيست مگر در نزد او، اوست ولي خدا در زمين و حكم كننده بين خلقش و امين او بر نهان و آشكارش».(15)
اين ها فرازهايي از خطبه غدير بود كه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در ضمن آن امام علي(علیه السلام) و يازده نفر از اولاد او را به عنوان امام و خليفه خدا بر زمين معرفي نمود و در پايان مردم را به بيعت دعوت نموده و فرمودند: «اي مردم شما بيش از آن هستيد كه با يك دست و در يك زمان با من دست دهيد، پروردگارم مرا مأمور كرده است كه از زبان شما اقرار بگيرم و درباره آن چه كه منعقد نمودم براي علي اميرالمؤمنين و اماماني كه بعد از او مي آيند و از نسل من و اويند چنان كه به شما فهماندم كه از فرزندان من از صلب اويند.
پس همگي چنين بگوييد: ما شنيديم و اطاعت مي كنيم و راضي هستيم و سر تسليم فرود مي آوريم و درباره آن چه از جانب پروردگار ما و خودت بر ما رساندي، درباره امر امامت امامان، و امامت علي اميرالمؤمنين و اماماني كه از صلب او به دنيا مي آيند به اين مطلب با قلبهايمان و با جانمان و با زبانمان و با دستمان با تو بيعت مي كنيم و بر اين عقيده زنده ايم و با آن مي ميريم و با آن محشور مي شويم. تغيير نخواهيم داد و تبديل نمي كنيم و شك نمي كنيم و انكار نمي كنيم و ترديد به دل راه نمي دهيم و از اين قول بر نمي گرديم و پيمان را نمي شكنيم.» اي مردم آن چه به شما گفتم بگوييد و بر علي به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد.(16)
چنان كه ملاحظه مي كنيد پيامبر اسلام(ص) در خاتمه خطبه از تمام مردم با جملاتي كه خود بيان فرمودند اقرار و بيعت گرفتند و آن چنان اين جملات صراحت و تأكيد دارد كه از هرگونه توضيح و تفسير بي نياز است.
آيا با اين توضيحات و بيانات باز مي توان گفت: پيامبر(صلی الله علیه و آله) با صراحت امام علي(علیه السلام) و امامان ديگر از فرزندان او را به عنوان امام بعد از خود معرفي نكرد؟!!
آيا اين افتراء و دروغ بستن به پيامبر عظيم الشأن اسلام نيست كه ما با اين همه صراحت بگوييم پيامبر(صلی الله علیه و آله) صراحتاً امام علي(علیه السلام) را امام بعد از خود معرفي نكرده است؟!!
و اين كه در سوال آمد كه چرا مكتوب نفرمودند يادآور يكي از غم انگيز ترين فرازهاي تاريخ اسلام است آنجا كه حضرت در بستر مرگ قلم و كاغذي طلب نمود تا وصيت خود را بنويسد و عمر در پاسخ گفت: اين مرد هذيان مي گويد و بعدها نمايان گشت كه چه نيتي در سر داشت و چه نقشه ها كه نكشيده بود.
در خاتمه لازم به ذكر است كه پيامبر گرامي اسلام از هر راه ممكن و منطقي سعي در اعلام جانشيني پس از خود نمود كه علاوه بر اعلام سمعي از طريق احاديث صريح در جمع اقدام به اعلام بصري هم نمودند و بارها علي(علیه السلام) را نشان داده و تصريح به جانشيني وي نمود و يا با كشيدن عبا بر سر خود و حسنين و علي(علیهم السلام) و فاطمه (عليهاالسلام) آل و جانشينان خود را معرفي نمودند اما چه سود كه...
پاورقی:
1. أحمد بن حنبل، مسند، ج1، ص159. تاريخ طبري، ج2، ص 406. تفسير طبري، ج19، ص74 و 75.
2. صحيح بخاري، ج 6، ص 3 در باب غزوه تبوك. صحيح مسلم، ج 7، ص 120 باب فضائل علي(عليه السلام). سنن ابن ماجه، ج 1، ص 55، باب فضائل أصحاب النبي(عليه السلام). مسند ابن حنبل، ج 1، ص 173. سيره ابن هشام، ج 4، ص 163. غزوه تبوك.
3. بحراني، عوالم العلوم، ج 15:3، ص 219.
4. الصدوق، الامالي، ص 194.
5. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ تهران، ج27، ص 199.
6. منشور عقايد اماميه، ص 160.جعفر سبحانی.
7. مائده:67.
8. مائده:55.
9. لا إِله إِلاّ هُوَ ـ لاَِنَّهُ قَدْ أَعْلَمَنِي أَنِّي إِنْ لَمْ اُبَلِّغْ مَا أَنْزَلَ إِلَي في حَقِّ عَلِي فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، فَقَدْ ضَمِنَ لِي (تَبارَكَ وَ تعالي) الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَ هُوَ اللّهُ الْكافِي الكَرِيمُ، فَأَوْحي إِلَي بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ، بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فِي عَلِي، «يَعني فِي الْخِلافَةِ لِعَلٍّ بنِ أَبِي طالب» وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ. مَعاشِرَ النّاسِ! ما قَصَّرْتُ فِي تَبْلِيْغِ ما اَنْزَلَ اللّهُ تَعالي إِلَي، وَ أَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هَذَا الآيَةِ. إِنَّ جَبْرَئيلَ(عليه السلام) هَبَطَ إِلَي مِرارَاً ثَلاثَاً يَأْمُرُني عَنِ السَّلامُ رَبِّي وَ هُوَ السَّلامُ أَنْ أَقُومَ فِي هذَ الْمَشهَدِ، فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَض وَ أَسْوَد أَنَّ عَلِي بْنِ أَبِي طالِب، أَخِي وَ وَصِّيي وَ خَلْيفَتي عَلي اُمَّتي وَ الإِمامُ مِنْ بَعْدِي، الَّذِي مَحَلُّهُ مِنِّي مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسي، إِلاّ أَنَّهُ لا نَبِي بَعْدِي، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ تَبارَكَ تَعالي عَلَي بِذلِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ:اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ ، (مائده:55).وَ عَلِي ابْنِ أَبِي طالِب أَلَّذي أَقامَ الصَّلوةَ وَ آتَي الزَّكوةَ وَ هُوَ راكِعٌ يُريدُ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فِي كُلِّ حال.
10. مَعاشِرَ النّاسِ! ، لا تَضِلُّوا عَنْهُ وَ لا تَنْفِرُوا مِنْهُ، وَ لا تَسْتَنْكِفُوا مِنْ وِلايَتِهِ، فَهُوَ الَّذِي يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ وَ يَعْمَلُ بِهِ، وَ يُزْهِقُ الْباطِلَ وَ يَنْهي عَنْهُ، وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللّهِ لَوْمَةُ لائِم. مَعاشِرَ النَّاسِ فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُ، وَاقبَلْوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهَ. مَعاشِرَ النّاسِ! إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ يَتُوبَ اللّهُ عَلي أَحَد اَنْكَرَ وِلايَتَهُ وَ لَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَهُ، حَتماً عَلَي اللّهِ أَنْ يَفْعَلَ ذلِك مِمَّن خالفَف أَمْرَهُ فِيهِ، وَ أَنْ يُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً، اَبَدَ اَلآبادِ وَ دَهَرَ الدُّهُورِ.فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَصْلُوا ناراً وَقودُها النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ.
11. (مَعاشِرَ النَّاسِ! اِنَّ عَلِيَّاً وَ الطَّيِبينَ مِنْ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثَّقْلُ الاَْصْغَرُ، وَ الْقُرانُ هُوَ الثَّقْلُ الأَكْبَرُ، فَكُلُّ واحِد مِنْهُما مُنْبِيءُ عَنْ صاحِبِهِ، وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّي يَرِدا عَلَي الْحَوْضَ. أَلا اِنَّهُمْ أُمَناءُ اللّهِ فِي خَلْقِهِ وَ حُكّامُهُ فِي أَرْضِهِ)، اشاره به حديث «انّي تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتي» است.
12. (مَعاشِرَ النّاس! اِنَّما اَكْمَلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ دينَكُمْ بِاِمامَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَاْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ اِلي يَومِْ القِيامَةِ، وَ الْعَرْضِ عَلَي اللّه عَزَّوَجَلَّ، فَاولئكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ، وَ فِي النّارِ هُمْ خالِدُونَ، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَروُن)، اشاره به امامت ائمه معصومين-عليهم السلام- از فرزندان امام علي-عليه السلام- است.
13. (مَعاشِرَ النّاسِ اَنَا صِراطُ اللّهِ المُسْتَقيمُ الَّذي اَمَرَكُمْ بِاتَّباعِهِ، ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعدِي، ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ (الْهُدي) يَهْدُونَ اِلَي الحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ)
14. (مَعاشِرَ النّاسِ أَلا وَ إِنِّي رَسُولٌ وَ عَلِي الإِمامُ وَ الْوَصِي مِنْ بَعْدِي وَ الاَْئِمَةُ مِنْ وُلْده أَلا وَ اِنِّي والِدُهُمْ وَ هُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ)
15. (أَلا اِنَّ خاتَمَ الاَْئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهدِي (صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ) اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ، اَلا اِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمِينَ... اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْم وَ الُْمحيطُ بِكُلِّ فَهْم... أَلا اِنَّهُ الْباقِي حُجَّةً وَ لا حُجَّةَ بَعْدَهُ، وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ وَ لا نُورَ اِلاّ عِنْدَهُ... أَلا وَ اِنَّهُ وَلِي اللّهِ في اَرْضِهِ، وَ حَكَمُهُ فِي خَلقِهِ وَ اَمينُهُ فِي سَرِّهِ وَ عَلانِيَّتِهِ...)
16. منابع كامل حديث غدير قبلا بيان شد.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 4 =
*****