کیفیت بیعت گرفتن در غدیر

14:16 - 1398/05/21

-حال سوال ما از برادران اهل سنت این است که آیا این تبریک گفتن‌ها و این توقف چند روزه و بیعت‌کردن و دست در دست آقا امیرالمومنین(علیه‌السلام) گذاشتن تنها برای بیان یاری و نصرت و دوست‌داشتن بود و دال بر جانشینی نبوده است؟ کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که جمعیتی با آن وسعت، مدت زیادی توقف کند و تنها به امیرالمومنین(علیه‌السلام) بگویند: بله، ما تنها شما را دوست داریم؟

غدیر

یکی از ادلّه محکم شیعه برای اثبات ولایت و امامت بلافصل آقا امیرالمومنین(علیه‌السلام) قضیه «غدیر» است. شیعه معتقد است پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز غدیر، امیرالمومنین(علیه‌السلام) را به عنوان امام و خلیفه و جانشین خود، منصوب کرد و به تمام مسلمانان حاضر دستور داد که با حضرت بیعت کنند.
داستان «غدیر» از مسلمات تاریخ است و جزو تاریخ مسلم و قطعی شیعه و اهل سنت بوده و از متواترترین احادیث موجود در کتب حدیثی است، که شاید بتوان گفت هیچ حدیثی مثل آن نیست. به همین خاطر است که علمای اهل سنت در سند حدیث غدیر نتوانستند اشکال کنند و به توجیه و تاویل مفاد حدیث پرداختند.
این جمله از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز «غدیر» نیز بسیار معروف و قطعی است «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». لذا قطعا نبی مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «هر کس من مولا و سرپرست او هستم، بعد از من علی مولا و سرپرست اوست». حال اگر کسی این سخن پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را قبول کند و عمل کند، اولا: باید امیرالمومنین(علیه السلام) را به عنوان امام و پیشوا بپذیرد؛ ثانیا: این پذیرش، به معنای پذیرش امر خدا و اطاعت از خداوند متعال است؛ پس اطاعت از امام، همان اطاعت از خداوند متعال است و عدم پذیرش امام و عمل نکردن به سخن او، نافرمانی و قبول نکردن سخن خداوند متعال است.
علمای اهل سنت برای فرار از پذیرش امامت امیرالمومنین(علیه‌السلام) سعی در توجیه و تاویل روایت دارند، چرا که از حیث سندی هرگز نمی‌توانند آن را انکار کنند، لذا گفته‌اند: در این‌جا منظور از «ولی» تنها «نصرت» و یاری و مهربانی است؛ یعنی هر کس من را دوست دارد و یاری می‌کند، بعد از من علی(علیه‌السلام) را هم دوست داشته باشد و کمک کند.
اما این‌جا قرائن متعددی وجود دارد که با این تفسیر و تاویل اهل سنت سازگاری ندارد و مؤید نظر شیعه و امامت آقا امیرالمومنین(علیه‌السلام) است. یکی از این قرائن تبريك گفتن اصحاب و همسران رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به اميرالمومنين(عليه السّلام) است.
روایات بسیاری در منابع اهل سنت وجود دارد که بعد از سخنرانی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و بالا رفتن دست امیرالمومنین(علیه‌السلام) تمام کسانی‌که آن‌جا بودند، به حضرت به عنوان امام و پیشوا تبریک گفتن و ایشان را به عنوان «مولای تمام مسلمین» پذیرفتند. از جمله این‌که «زيد بن ارقم» می‌گويد: «در اين حال مردم به گفتن «سمعنا و أطعنا على أمر الله و رسوله بقلوبنا: ما گوش مى‏‌دهيم و امر خدا و رسول خدا را با جان و دل مى‏‌پذيريم» مبادرت ورزیدند. سپس رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خيمه مختصّ خود نشستند، و امر كردند: اميرالمومنين(علیه‌السلام) در خيمه ديگرى بنشينند، و  طبقات مختلف مردم، به آن خيمه بروند و به على بن ابي‌طالب(علیه‌السلام) تبریک بگويند.
و چون تمام مردم از تهنيت به اميرالمومنين(علیه‌السلام) فارغ شدند، رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) امر كرد تا أمّهات المومنين و زن‌هاى خودش براى تهنيت به خيمه على بروند، و تهنيت گويند، زن‏‌ها رفتند، و تهنيت گفتند.
هم‌چنین از جمله صحابه كه تهنيت گفت «عمر بن خطّاب» بود كه گفت: «هنيئا لك يابن أبى طالب! أصبحت مولاى و مولى جميع المؤمنين و المؤمنات». مردم نیز فوج فوج مى‌‏آمدند و با على بن ابی‌طالب(عليه‌السلام) به عنوان امير مومنان بيعت مى‏‌كردند، و با لفظ «السلام عليك يا أمير المؤمنين» تهنيت مى‏‌گفتند، و دست بيعت مى‏‌دادند به طورى كه كف دست راست آن‌ها بر كف دست راست آن حضرت قرار مى‏‌گرفت».[1]
در كتاب «مناقب علىّ بن ابی‌طالب» خليلى طبرى آورده است كه اوّلين كسانی‌كه بيعت و مصافقه كردند «ابوبكر» ، «عمر» ، «طلحة» ، «زبير» بودند، سپس‏ بقيّه مهاجرين و بقيّه أصناف مردم بر حسب طبقات و مقدار منزلت آن‌ها، تا آن‌كه نماز ظهر و عصر را در وقت واحد خواندند، و همين‌طور بيعت مردم ادامه داشت تا نماز مغرب و عشاء را نيز در وقت واحد خواندند، و باز همين طور فوج فوج از مردم براى بيعت مى‏‌آمدند، و تا ثلث از شب گذشته بيعت و تهنيت مردم ادامه داشت.
و هر وقت جماعتى مى‌‏آمد و با رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر ولايت على(علیه‌السلام) بيعت مى‏‌كردند و دست مى‏‌دادند رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مى‏‌فرمود: «الحمد للّه الّذى فضّلنا على جميع العالمين». و از اين‌جا مصافحه و مصافقه سنت شد، و رسم شد، و حتى اين سنت را كسانی‌كه اهليّت ولايت و بيعت و مصافحه را نداشتند، نيز اعمال كردند.[2]
حال سوال ما از برادران اهل سنت این است که آیا این تبریک گفتن‌ها و این توقف چند روزه و بیعت‌کردن و دست در دست آقا امیرالمومنین(علیه‌السلام) گذاشتن تنها برای بیان یاری و نصرت و دوست‌داشتن بود و دال بر جانشینی نبوده است؟ کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که جمعیتی با آن وسعت، مدت زیادی توقف کند و تنها به امیرالمومنین(علیه‌السلام) بگویند: بله، ما تنها شما را دوست داریم؟
ما قضاوت را به عقل‌های بیدار و بدون تعصب و بدون لجاجت می‌سپاریم که خود در این مورد قضاوت کنند و نیک بیاندیشند که آیا انسانی حکیم و فزرانه هم‌چون پیامبر عظیم الشان اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌تواند همه مردم را در آن گرمای سوزان نگه دارد و چند روز بمانند و دست در دست امیرالمومنین(علیه‌السلام) بگذارند و تنها از مردم بخواهد که بعد از من علی بن ابی‌طالب(علیه‌السلام) را دوست داشته باشند؟ مردم نیز دست در دست او بگذارند و با حالت تبریک و بیعت تنها بگویند ما تو را دوست داریم؟
---------------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. الغدير، ج 1، ص 270 از محمّد بن جرير طبرى در كتاب «الولاية». و از أحمد بن محمّد طبرى خليلى در كتاب «مناقب علىّ بن ابيطالب» تأليف سنه 411 در قاهره؛ روضة الصّفا، طبع سنگى جلد دوّم، واقعه حجّة الوداع؛ «حبيب السير» ج 1، جزء سوّم ص 411.
[2]. «الغدير» ج 1، ص 270 و ص 271.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 9 =
*****