امتحان ابراهیم(علیهالسلام) توسط خداوند متعال، برای نشان دادن کمالات ابراهیم و اتمام حجت با تمام افراد بشر بوده است.
شبهه: آیا خدا در اخلاص حضرت ابراهیم(علیهالسلام) شک داشت که او را امتحان کرد، مگر خدا از قلب انسانها باخبر نیست، چرا ابراهیم را امتحان کرد؟
پاسخ:
بدون شک یکی از بالاترین و با فضیلتترین پیامبران الهی که از مقام و منزلتی رفیع در درگاه الهی برخوردار است، حضرت ابراهیم(علیهالسلام) است، این پیامبر الهی سراسر زندگیش عبودیت و بندگی خالصانه به درگاه خدا و عشق به ذات حق و مبارزه پیگیر و بیامان با بت و بتپرستان بوده است. به گونهای که خداوند متعال از سخنان قاطع وی در مقابل بت پرستان یاد میکند که میفرماید: «أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ[انبیاء/67] اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا انديشه نمىكنيد.» از اینرو خداوند متعال خطاب به مسلمانان میفرماید: «قدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْراهِیمَ[ممتحنه/4] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم است.» با این وجود برخی از دشمنان دین تلاش کردهاند به نحوی جایگاه ایشان را تخریب کرده و کارهای ایشان را بیارزش جلوه دهند.
این ادعای دشمنان در حالی مطرح میشود که دلایل متعدد عقلی از این موضوع حکایت دارد که خداوند متعال به عنوان خالق هستی، به همه چیز علم و آگاهی دارد، حتی از نیات و درون قلب انسان به طور کامل آگاه است؛ به همین خاطر به طور قطع امتحان کردن حضرت ابراهیم(علیهالسلام) برای اطلاع خداوند متعال از درون و قلب ابراهیم نبوده است.
بر این اساس، امتحانهای الهی به چند جهت انجام میگیرد:
1. اتمام حجت با خود شخص امتحان شده: ممکن است کسی فردای قیامت مدعی شود که اگر من در شرائط فلان شخص قرار میگرفتم، بهتر از او رفتار میکردم، لذا شایستگی فلان پاداش را دارم، هر چه هم خداوند متعال بفرماید من از دورن قلب تو با خبر بودم و تو این مشکل را داشتی، او زیر بار نرود و انکار کند و با حالتی طلبکارانه و اینکه من هیچ گناهی مرتکب نشدهام وارد جهنم شود. لذا خداوند متعال تمام انسانها را امتحان میکند تا حجت بر خود آنها تمام شود و هیچ حالت طلبکارانهای در روز قیامت نداشته باشند. پس یکی از مهمترین فلسفههای امتحانات الهی بستن راه توجیحات انسان و حجت داشتن بر علیه اوست.
اینجا نیز خداوند متعال به خوبی از درون قلب انبیای خود آگاه است، چرا که خود آنها را انتخاب کرده است، اما با این حال در مقام عمل نیز بارها آنها را امتحان میکند تا صدق آنان در مقام عمل را نیز به همگان ثابت کند.
2. اتمام حجت با دیگران: ممکن است شخصی روز قیامت بگوید خدایا تو زیبایی را به من دادی و این سبب شد که من به فلان گناه آلوده شوم، خداوند متعال حضرت یوسف(علیهالسلام) را به وی نشان میدهد که با اینکه صدها برابر زیباتر بود و در شرایط مناسبتری برای آلوده شدن به گناه قرار گرفت، باز پاکدامنی پیشه کرد و به گناه آلوده نشد. لذا یکی دیگر از فلسفههای امتحانات الهی از مردم، بستن دهان گناهکاران است که راه توجیه را برای خود باز میگذارند که من شرایطم سخت بود و من چنین بودم و چنان بودم؛ خداوند متعال شخصی را که در شرایط بدتر از او بوده را به او نشان میدهد که دچار گناه نشده است و با این کار دهان آنان را بسته و راه توجیه را بر آنان میبندد. اینجا نیز ممکن است شخصی خیلی به فرزند خود علاقه داشته باشد و از رفتن او به جبهه و جنگ جلوگیری کند و روز قیامت بگوید خدای عشق پدرانه من مانع این کار شد و اگر تو عشق پدرانه را در دل من قرار نداده بودی من مانع نمیشدم؛ اینجا خداوند متعال حضرت ابراهیم خلیل را به او نشان میدهد که با اینکه عشق پدرانه داشت و در کهنسالی صاحب فرزند شد، اما حاضر شد برای اجرای دستور الهی فرزند دلبند خود را قربانی کند.
3. الگوسازی برای جامعه: گاهی نیز امتحانان الهی برای نشان دادن عملی الگوها و اسوههای حسنه به جامعه بشری است، زیرا خداوند متعال تنها به بیان کارهای خوب، اکتفا نمیکند، بلکه مصداق عینی و خارجی خوب بودن را نیز نشان میدهد تا تأثیر بیشتری در هدایت داشته باشد، به همین خاطر در قرآن داستانهای متعددی از پیامبران الهی ذکر شده است. مردم عادی زمانیکه با چشم خود ببینند که انبیا و اولیای الهی که مقربان درگاه الهی هستند، مورد امتحان و بلا قرار گرفتهاند، روحیه گرفته و در گرفتاریها و بلاها به آنان اقتدا کرده و تحمل آن بلا برای آنان راحتتر شده و در امتحانات الهی سربلند بیرون خواهند آمد. در داستان حضرت ابراهیم(علیهالسلام) نیز خداوند متعال برای اتمام حجت با دیگران باشد و الگو سازی برای اخلاص و بریدن از ماسویالله او را امتحان کرد.
شبهه: چرا خداوند متعال حضرت ابراهیم(علیهالسلام) را امتحان کرد.
پاسخ: امتحانهای الهی فلسفههای متعددی دارد که در زمینه حضرت ابراهیم(علیهالسلام) دو نمونه از آن بیشتر جلوهگری میکند: 1. اتمام حجت با مردم؛ 2. نشان دادن الگوی عملی اخلاص به آنان.