-کاروان ظهور، از غدیر خم میگذرد.
ابلیس به خاطر امتناع از اطاعت دستور خدا مورد لعن و طرد قرار گرفت، کینه آدم(علیه السلام) و آدمیان را به دل گرفت و دشمنی آشکار برای انسانها شد. این مطلب چیزی است که قرآن کریم صراحتا آن را بیان میکند: «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبين»[1] اگر چه این دشمن اصلی انسانها، با ترفندهای رنگارنگ انسانهای متعددی را به انحراف کشانده اما در طول تاریخ چندین ضربه مهلک راهبردی خورده است که او را در هدف خود دچار مشکل اساسی کرده است.
از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده که فرمودند: «إِنَّ إِبْلِيسَ عَدُوُّ اللَّهِ رَنَّ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ: يَوْمَ لُعِنَ، وَ يَوْمَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ، وَ يَوْمَ بُعِثَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ يَوْمَ الْغَدِير[2]؛ شیطان دشمن خدا چهار بار ناله کرد: روزى که مورد لعن خدا واقع شد و روزى که به زمین هبوط کرد و روزى که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مبعوث شد و روز عید غدیر.»
پلههای سقوط ابلیس
1- شیطان با نافرمانی در برابر دستور الهی همه عبادتهای خود را زیر سؤال برد و اعمال هزاران ساله خود را حبط کرد و سقوط خود را آغاز کرد. شاید بتوان کینه او نسبت به آدمیان را یکی از آثار حبط اعمال او دانست.
2- در مرحله بعدی او از جایگاهی که در کنار فرشتگان الهی داشت سقوط کرده و مقام همنشینی با ملائکه را با سکونت بر روی زمین معاوضه کرد.
او تصمیم جدی گرفته بود که انسانها را به گمراهی بکشاند و اولین و آخرین هدف او کشاندن آنها به همراه خود تا دوزخ بود: «(ابليس) گفت: به عزّتت سوگند همه بندگان تو را گمراه خواهم كرد.»[3] اما واقعه جدید باعث شد تا برای بار سوم از سر ناامیدی و شکست فریادی برکشد.
3- بعثت آخرین پیامبر به همراه کاملترین دین، قلعهای محکم بود که در صورت پناه بردن انسانها به آن، گمراهیشان غیرممکن مینمود. این امر باعث شد که دست شیطان بستهتر از همیشه شود. اما او منتظر ماند تا با انتهای عمر شریف پیامبر، امت او را به انحراف بکشاند. کاری که برای پیامبران و امّتهای پیشین انجام داده بود. اما موقعیت چهارم فرا رسید...
4- امید شیطان در روز غدیر خم به ناامیدی مبدّل شد چراکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برترین وصیّ و جانشین را از طرف خداوند منصوب کرد و اینجا بود که شیطان نالهای دردناکتر از همیشه سرداد.
بزرگداشت عید غدیر، استقبال از ظهور
این بار مؤمنین عالم، صاحب فرمانروا و امیری شدند که در هیچ مبارزهای مغلوب نبوده و دست یداللهیاش انواع دشمنان خدا را به زمین زده است. شیطان وقتی دید که مؤمنان، در زیر بیرق امامت و ولایت معصوم فراخوانده شدند خود را در نهایت ضعف و سستی دید. روز غدیر، روز اعلان نبرد نهایی جبهه حق در مقابل جبهه شیطان است که با فرمانروایی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) آغاز و با ظهور حکومت جهانی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) به اوج میرسد. اینها مطالبی است که در خطبه عید غدیر توسط پیامبر خدا بیان شد؛ ایشان فرمودند: «مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَا للَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِيّ، ثُمَّ في عَلِي بْنِ أَبي طالِبٍ، ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَي الْقائِمِ الْمَهْدِي الَّذي يَأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا،[4] ای مردم! نور از سوی خداوند(عزّ وجلّ) در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب و آنگاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و تمامی حق ما را می ستاند - جای گرفته است.»
بر این اساس تمامی نور هدایت را باید در سلسله نورانی اهل بیت(علیهم السلام) جستجو کرد. باید بر تعداد راهیان راه نورانی معصومین(علیهم السلام) افزود و این مهمّ راهی جز زنده کردن غدیر ندارد.
امروز هم اگر قرار است برای به نتیجه رساندن مبارزه با لشکر شیطان و از بین بردن ابلیس در رکاب امام عصر(علیه السلام) پیکار کنیم اولین قدم، زنده کردن غدیر و شناساندن آن به تمام بشریت است. روزی که در آن اعمال نیز شکوه دیگری مییابند و برخی از آنها حکم یک عمر بندگی را در پرونده اعمال ثبت خواهند کرد؛ چنانکه در حدیثی امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «روزه روز غدير خم با روزه تمام عمر جهان برابر است. يعنى اگر انسانى هميشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگيرد، ثواب او به اندازه ثواب روزه عيد غدير است.»[5]
همه این ترغیب و تشویقها برای آماده کردن هر چه زودتر مقدمات ظهور است. یعنی؛ کاروان ظهور از غدیر خم میگذرد!
پینوشت:
[1]. بقره؛ 168- بقره؛ 208 – انعام؛ 142.
[2]. قرب الإسناد (ط - الحديثة)، النص، ص: 10.
[3]. ص؛ آیه82.
[4]. روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج1، ص: 95.
[5]. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج3، ص: 143.
وقتی دشمن همه انسانها در روز غدیر ناله سر میدهد بهترین دلیل بر آن است که همه انسانها باید در این روز عید بگیرند و به آن مباهات کنند. اما چرا باید غدیر، بزرگترین عید اسلامی باشد؟
پاسخ این سؤال را باید در اهمیت اثری که ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در هدایت بشریت دارد جستجو کرد. راه ادیان الهی به دین پیامبر خاتم منتهی شد و بهترین ضمانت برای پاسداری از این دین خاتم، انتخاب سرپرستی است که بتواند از مجموعه گرانقدر این میراث الهی پاسداری کرده و مردم را بر همان راه اسلام ناب محمدی هدایت و راهنمایی کند.