هدف در برهان نظم نسبی نیست.
یکی از براهین رایج که از سوی خداباوران برای اثبات ویژگیهای خالق هستی از آن استفاده میشود برهان نظم است. یکی از تقریرات مهم برهان نظم، تقریر آن بر اساس هدفمندی عالم است که در تبیین آن گفته شده: «با دقت در مجموعه نظامهای عالم، متوجه میشویم که برخی از این نظامها در خدمت نظامی دیگر قرار دارد، به طوری که در صورت نبودن نظام اول، نظام دوم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر نظام اول هدف و غایتی دارد که آن تامین احتیاجات نظام دوم است و بدین ترتیب، ارتباط تنگاتنگی بین نظامهای عالم وجود دارد. مثلا ساختار فیزیولوژی وجودی مادر برای تامین احتیاجات غذایی نوزاد است. مشخص است که این هدفمندی و ارتباط در عالم، نشان دهنده موجود عالِم و باشعوری است که چنین ارتباط و هدفمندی را در عالَم به وجود آورده است.»[1] در مقابل این بیان از برهان نظم، برخی افراد اشکال کردهاند که هدفمند بودن عالم صحیح نیست، چون هدف، امری ذهنی و نسبی است و هر کسی با توجه به تصورات ذهنی خود، هدف را تعریف میکند.
در پاسخ به این ادعا میگوییم:
نظم عبارت است از رابطه ای خاص بین چند جزء که یک کار مشخص را انجام میدهند، مثلا انسان با دیدن اجزای ساعت مانند باطری، عقربه ها،چرخدنده ها و... به این پی مبرد که این اجزا با هم کار میکنند تا به ما ساعت را یادآوری کنند، لذا نتیجه حاصل از کار گروهی آنها، غایت و هدف این مجموعه است. ممکن است کسی تصور کند که ساعت ساز، این ساعت را برای هدیه دادن به شخصی ساخته است، یا برای خودش، یا برای اینکه هوش خود را نشان دهد یا ... ما به این غایت کاری نداریم.
اشتباه شبهه کننده خلط این دو غایت بوده است، او فکر کرده وقتی میگوییم در مجموعههای عالم ماده غایت وجود دارد، از نوع دوم است که ممکن است هر کسی با خود بگوید غایت این مجموعه فلان چیز است. اما این تصور درست نیست و غایتی که در برهان نظم مد نظر است، غایت اولی است، یعنی مجموعه به خوبی کار میکند و این اجزا در کنار هم، کاری زیبایی را انجام میدهد، مثلا تمام اجزای یک ماشین زمانی که خوب کار کنند ماشین حرکت میکند و میتوان انسان را جابجا کند، این حرکت و جابجا کردن انسان غایت اجزای ماشین است. ما کاری به غایت سازنده نداریم که چرا ماشین را ساخت، برای پول بوده، برای شهرت بوده، برای قدرت بوده یا هزاران احتمال دیگر؛ ما به غایت اجزای ماشین توجه داریم.
بنابراین هرگز نمیشود تصور کرد که غایت اجزای یک ماشین یا یک ساعت، غایت های مختلفی داشته باشند و نسبی باشد و هر کسی با خود بگوید این ساعت یا این ماشین یا این اجزای خاص، هدف دیگری دارد؛ چرا که آن اجزا یک هدف بیشتر ندارند و آن هدف نیز نتیجه کاری است که آن اجزا در کنار هم به ارمغان میآورند.
با این توضیح میگوییم اجزای عالم مثل ماه و خورشید و ستارگان و ... با هم و در کنار هم دارای نظم خاصی هستند و هدف خاصی را دنبال میکنند و زندگی را برای انسان هموار ساختهاند، اگر حتی یک جز از این اجزا درست کار نکند، یا نباشد، زندگی انسان مختل شده و نظم عالم به هم میریزد. مثلا اگر خورشید نباشد، اگر ماه نباشد، اگر فصول نباشد، اگر جو نباشد و ... . سپس میگوییم این نظم حاصل از این اجزا هرگز تصادفی حاصل نمیشود، بلکه باید خالقی داشته باشند که با علم و شعور خود آنها را ساخته باشد، عقل بشری حکم میکند که این نظم و این هماهنگی بین اجزا هرگز بدون علم و شعور و تدبیر سازنده حاصل نمیشود. کدام عقل سلیمی میپذیرد که اجزای یک ماشین کاملا تصادفی کنار هم قرار گرفته و ماشین را ساخته باشند؟
با این توضیحات مشخص شد که نظم بین اشیای عالم، هرگز نسبی نیست که به ذهن مخاطب بستگی داشته باشد، بلکه نظمی خارجی است و منظور آن نتیجه ایست که از همکاری آن مجموعه حاصل میشود و به زیبایی گویای این است که این مجموعه بدون شک سازنده ای عالم و مدبر دارد و این هماهنگی بدون شک با فکر و تدبیر حاصل شده است نه با تصادف و به صورت شانسی.
________________________________________
پینوشت
[1]. الالهیات، سبحانی، جعفر، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴،ج۱، ص۴۷.
شبهه: هدف مند بودن عالم صحیح نیست، چون هدف یه چیز ذهنی و نسبی است.
پاسخ: نظم بین اشیای عالم، هرگز نسبی نیست که به ذهن مخاطب بستگی داشته باشد، بلکه نظمی خارجی است و منظور آن نتیجه ایست که از همکاری آن مجموعه حاصل میشود و به زیبایی گویای این است که این مجموعه بدون شک سازنده ای عالم و مدبر دارد و این هماهنگی بدون شک با فکر و تدبیر حاصل شده است نه با تصادف و به صورت شانسی.