مقوله آزادی و امر به معروف

18:43 - 1398/06/14

- در زندگى اجتماعى، آزادى باید بر اساس سلامتى جامعه معنا شود و آزادى شخصى نباید آزادى دیگران را سلب كند و اگر كسى از اراده و آزادى خود سوء استفاده كرد، باید مهار شود و امر به معروف و نهی از منکر بخاطر همین است.

امر به معروف

امام جواد (علیه السلام) در حدیثی می فرماید: «امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد».[1]
امر به معروف و نهی از منکر از جمله فرائضی هستند که حسابشان با بقیه واجبات فرق می کند. به عنوان مثال نماز و روزه شخصی هستند و انجام آنها ضرری به منافع دیگران نمی زند و لذا کسی با انجام آنها مخالفت نمی کند.
اما اگر بخواهی در جامعه ای امر به معروف کنی و یا از منکری جلوگیری کنی و مانع انجام گناهی شوی، با برخورد زبانی و حتی فیزیکی مواجه می‌شوی که انجام این دو واجب فراموش شده را سخت تر می کند. و خیلی از افراد هم برای اینکه خود را در این سختی کار قرار ندهند، اصلا به سراغ امر به معروف و نهی از منکر نمی روند و با آنکه معصیت را مشاهده می کنند ولی به راحتی از کنار گناه و گنهکار عبور می کنند و خم به ابر هم نمی آورند.
لذا با ترک دو واجب از واجبات الهی که بقیه فرائض بوسیله آنها اقامه می شود، کار انسان به جایی می رسد که طبق فرمایش امام جواد (علیه السلام) مورد عقاب خداوند قرار گرفته و خدای متعال نظر لطف و رحمت خود را از تارک این دو فریضه بر می دارد.
بی جهت نیست که هر کس بخواهد اوامر الهی در روی زمین اجراء شود، خداوند او را مورد نصرت خود قرار می دهد، چون معامله با خدا سراسر سود است و ضرری در آن نیست. یعنی کسی که به دنبال جلب رضایت الهی باشد قطعا مورد عنایات خداوندی قرار می گیرد.
امر به معروف غیر از اینکه یک واجب شرعی است، یک ضرورت عقلی هم می باشد. کدام عاقل است که سکوت در مقابل خطر و انحراف را پسندیده و آن را محکوم نکند؟
کدام عقل است که راهنمایى، دلسوزى، تشویق به کار خیر و جلوگیرى از مفاسد را لازم نداند؟
از آنجا که دین اسلام مطابق با عقل و فطرت است لذا قرآن اولین وظیفه پیامبران را همین مساله دانسته و فرموده: «لَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ [نحل/36] ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید».
طبق آیه شریفه مهمترین وظیفه رسولان الهی دو چیز بود: یکى امر به یکتاپرستى که بزرگ‏ترین معروف‏ هاست «اَنِ اعْبُدُوااللَّه». و دوم نهى از اطاعت طاغوت ها که بزرگ ترین منکرهاست «اِجْتَنِبُوا الطَّاغوتَ».
و اهمیت این دو واجب الهی تا جایی است که قرآن کریم مسلمانان را بهترین امت معرفی می کند، البته در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنند: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ [آل عمران/110] شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‏ اید به کار پسندیده فرمان مى‏ دهید و از کار ناپسند باز مى دارید».
در این میان افراد راحت طلب و ترسو و سود جو برای اینکه شانه از بار خالی کنند به دنبال توجیهاتی واهی هستد از جمله اینکه «عیسى به دین خود، موسى به دین خود» و به دلیل اینکه: «من و گناهکار را در یک قبر نمى گذارند»، در برابر باطل ساکت مى ‏مانند. در حالی‌که در زمان حضرت عیسى نباید به دین حضرت موسى بود و درست است که شما و گناهکار را در یک قبر نمى ‏گذارند، ولى در یک جامعه جرم قابل سرایت است و همه مسئول اعمال اجتماعی یکدیگر هستند. یک کار خلاف از یک فرد، در کل جامعه اثر دارد. براى مثال، یک نفر سیگارى هواى همه محیط را آلوده مى‏ کند. یک دروغ نیز همه ارتباطات را به هم مى ‏ریزد، یک نگاهِ بد، سرچشمه عیاشى و زنا و فرزند حرام ‏زاده مى ‏شود که آن حرام زاده هر روز صدها فتنه و فساد مى ‏کند، و یک گناه گاهى زمینه ساز انواع گناهان دیگر مى ‏شود.
شرابخوارى گناهى است که انسان را مست مى‏ کند و در مستى هزاران حادثه پیش مى ‏آید. بنابراین نباید گفت هر که به دین خود؛ بله هرکه به دین خود، ولی نباید فضای جامعه را آلوده کرد، چون این آلودگی دامن همه را می گیرد.
در روایات آمده است: «گناه در جامعه مثل سوراخ کردن کشتى در دریاست».[2] اگر مسافرى محل خود را سوراخ کند، همین که آب وارد کشتى شد، همه را غرق خواهد کرد.
لذا باید توجه داشته باشیم این تفکر که گناه کسى در سرنوشت دیگران اثر ندارد، صحیح نیست. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : «گناه مخفیانه تنها به گناهکار ضربه مى ‏زند؛
ولى اگر از گناه علنى نهى نشود، به همه مردم ضربه خواهد زد».[3]
پس وقتی آسیب به همه خواهد رسید، جلوگیری نیز باید همه جانبه باشد و همه نسبت به گناه و گناه کار احساس مسئولیت کنند و متوجه باشند که با ترک امر به معروف و نهی از منکر، مورد عقاب و خذلان الهی قرار می گیرند.

پی نوشت:
[1]. خصال صدوق، ص 42، ح 32.
[2]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی. ج3 ، ص 37 و 38 ، ذیل آیه 104 سوره ال عمران.
[3]. بحارالانوار، مجلسی. ج97، ص 78.

بی جهت نیست که هر کس بخواهد اوامر الهی در روی زمین اجراء شود، خداوند او را مورد نصرت خود قرار می دهد، چون معامله با خدا سراسر سود است و ضرری در آن نیست. یعنی کسی که به دنبال جلب رضایت الهی باشد قطعا مورد عنایات خداوندی قرار می گیرد.امر به معروف غیر از اینکه یک واجب شرعی است، یک ضرورت عقلی هم می باشد. کدام عاقل است که سکوت در مقابل خطر و انحراف را پسندیده و آن را محکوم نکند؟کدام عقل است که راهنمایى، دلسوزى، تشویق به کار خیر و جلوگیرى از مفاسد را لازم نداند؟

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 8 =
*****