از دیدگاه اسلام، تنبیه بدنی به عنوان آخرین مرحله در امر تربیت لازم است.
شبهه: آموزههای دین اسلام، جامعه را به سوی خشونت برای تمام طبقات بشر پیش میبرد، به گونهای که امام اول شیعیان دستور به کت زدن کودکان یتیم میدهد و میگوید: «كودك يتيم را در برابر آن خطایى تنبيه كن كه فرزند خودت را در برابر آن خطا تنبيه مىكنى؛ و در برابر آن خطایى كتك بزن كه فرزند خود را در برابر آن خطا كتك مىزنى».[1]
پاسخ:
قبل از قضاوت در مورد این حدیث لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که زمانی میتوان یک اندیشه را به گروه نسبت داد که تمام گفتههای آن مکتب را دید و نظر داد و گرنه با انتخاب گزینشی برخی از گفتهها، هرگز نمیتوان یک اعتقاد را به یک مذهب نسبت داد. در مورد کتک زدن یتیم نیز لازم است، تمام احادیثی که در این باب وارد شده است از نظر گذراند و سپس قضاوت کرد که آیا این عمل صحیح است یا خیر!؟
ابتدا باید دقت داشت که در احادیث، سخن از تنبیه است و تنبیه به معنای آگاه کردن، بیدار کردن، واقف گردانیدن به چیزی آمده است، پس مقصود هر نوع زدنی نیست، بلکه زدن هدفمندی است که برای حرکت به سوی کار نیک انجام میگیرد.
از سوی دیگر، اسلام تنبیه را به عنوان آخرین حربه برای تربیت استفاده میکند، نه اینکه از ابتدا بچه را بزند، چرا که روایت شده شخصی خدمت امام موسی کاظم(علیهالسلام) رسید و از دست فرزندش شکایت کرد، حضرت، او را از زدن کودک نهی کرد و فرمودند: «او را نزن، بلكه از او دورى کن(قهر كن) ولى اين را نيز طول مده».[2]
اما در آخرین مرتبه و برای اینکه فرزندی کار بد خود را ترک کند، کتک زدن نیز توضیه شده، اما برای این زدن نیز حدودی مشخص شده، آنچنان که در حدیثی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «برای تأدیب بیش از سه ضربه نزن، زیرا اگر چنین کردی روز قیامت قصاص خواهی شد.»[3]
این موضوع نکتهای است که روان شناسان معاصر نیز از آن به عنوان یک راهکار تربیتی نام بردهاند؛ به عنوان نمونه به سخنان دو نفر از دانشمندان این حوزه اشاره میکنیم:
«سال آكسلرد» یکی از روانشناسان حوزه کودک و نوجوان مینویسد: «علیرغم بعضی از نواقصی كه به اين روش(تنبيه بدنی) نسبت دادهاند، من معتقدم كه تكنيكهای تنبيه میتوانند ابزارمفيد برای آموزگار باشند. يك دليل اين است كه تنبيه احتمالاً در شرايطی مؤثر واقع میشود كه تكنيكهای ديگر مانند تقويت يك رفتار ناهمساز و خاموشی، كارگر نيست. همينطور روشهای تنبيه اغلب رفتارهای نامطلوب را سريعتر از تكنيكهای ديگركاهش میدهند».[4]
یا اینکه روان شناسان دیگر غربی در مورد تنبیه بدنی مینویسد: «هركودكی بايد بفهمد كه در صورت نافرمانی و سرپيچی از اطاعت بزرگسالان با او برخورد نامطلوبی خواهد داشت. اگر كودك به خاطر عمل اشتباه خود، تنبيه نشود، تصورمیكند كه عمل او به طور ضمنی تأييد شده است».[5]
پس اصل تنبیه بدنی به عنوان یک ابزار تربیتی، مورد توافق علم روانشناسی نیز قرار گرفته است، به همین خاطر طرح این ادعا که چون اسلام به تنیبه بدنی پرداخته است، پس دین خشونت است دیدگاه صحیحی نیست.
اما با نگاه به حدیثی که از سوی شبهه کننده بیان شده است به این نکته مهم دست مییابیم که گرچه به طور ضمنی تنبیه بدنی را مجاز شمرده است، ولی هدف اصلی آن بیان مطلب دیگری است و آن اینکه، در تنبیه یتیم افراط نکنید، در واقع این حدیث بیان دیگری از حدیث مشهور امام علی(علیهالسلام) است که میفرماید: «آنچه که برای خود دوست میداری، برای ديگران نيز دوست بدار، و آنچه را که برای خود نمیپسندی، برای ديگران هم مپسند».[6]
پس با توجه به نکاتی که بیان شد، اولاً: اصل تنبیه بدنی در امر تربیت، موضوعی مورد قبول است و نشان بر خشونتگرایی نیست، از سوی دیگر روایت مورد ادعا به طور صریح اشارهای به موضوع کتک زدن ندارد.
____________________________________
پینوشت
[1]. الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج6، ص 47.
[2]. بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي، 1403 ق، ج101، ص 99.
[3]. مجموعة ورام، ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ج2، ص 155.
[4]. سال آكسلرد، تغيير رفتار در كلاس درس، منيجه شهني ييلاق، تهران، سمت، 1368، ص 47.
[5]. گلاور، جان، ای؛ برونينگ، راجر، اچ، روانشناسی تربيتی (اصول و كاربردآن)، ترجمه علينقي خرازي، تهران، مركز نشردانشگاهي تهران، 1375، ص 287.
[6]. نهج البلاغة، شريف الرضي، محمد بن حسين، هجرت، 1414 ق، ص 397.
شبهه: زدن کودک در اسلام جایز شمرده شده است که این موضوع حکایت کننده از این واقعیت است که اسلام دین خشونت است.
پاسخ: اصل تنبیه بدنی به عنوان یک ابزار تربیتی مورد توافق علم روانشناسی و اسلام است، به همین خاطر طرح این ادعا که چون اسلام به تنیبه بدنی پرداخته، پس دین خشونت است، دیدگاه صحیحی نیست.