-کسانی که با ماجراهای ندا آقا سلطان، ترانه موسوی، شاپرک شجری‌زاده، عکس دروغین یلدا معیری و موارد مشابه آشنایی دارند، به خوبی واقفند که از این دست پروژه‌های فتنه‌انگیز علیه جمهوری اسلامی در طول این چهل سال، کم نبوده است.
دشمن ناجوانمرد ما از مقابله‌ی منطقی و استدلالی درمانده شده و به همین خاطر، رو به دروغ‌پراکنی‌های گسترده آورده است که داستان سحر خدایاری را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
درست در شب عاشورا که تمام حواس ملت به عزاداری سیدالشهدا (علیه‌السلام) بود، عده‌ای در داخل و خارج، اقدام به موج‌سواری روی اخبار دروغ کردند تا هم حواس‌ها را از عاشورا پرت کنند و هم با تحریک احساسات مردم، فتنه‌ی جدیدی را شکل دهند. در این مدت، از اخبار کذبی در فضای مجازی مثل عدم تحویل جنازه به خانواده تا دفن بی سر و صدا گرفته تا انتشار عکس‌های فردی دیگر به اسم سحر خدایاری به شدت رواج یافت! در این میان، نقش مخرب یک خبرگزاری داخلی، سلبریتی‌ها و برخی نمایندگان مجلس، بسیار اثرگذار بود. آن خبرگزاری حامی دولت -به دروغ- محکومیت حبس شش ماهه‌ی سحر خدایاری را دلیل خودکشی او اعلام کرد و علی مطهری هم به استناد همین دروغ، آتش بیار معرکه شد. پروانه سلحشوری پا را از این فراتر گذاشت و مردم را تلویحا به شورش و انقلاب -مثل آن‌چه در تونس اتفاق افتاد- دعوت کرد!
اما حقیقت ماجرا این بود که این دختر در اسفند ۹۷ در حالی که پوشش نامناسب داشت با مامورین نیروی انتظامی درگیر می‌شود و به آن‌ها توهین می‌کند. بر همین اساس برای وی پرونده‌ی قضایی تشکیل شد که نامبرده از همان زمان تا یازده شهریور سال جاری -با صدور قرار تامین- آزاد بود. سحر خدایاری در تاریخ مذکور به دادگاه مراجعه می‌کند که معلوم می‌شود رئیس دادگاه به‌خاطر فوت یکی از بستگانش در مرخصی است و بنابراین برای این دختر، هیچ اقدام قضائی به عمل نمی‌آید و مقرر می‌شود در وقت دیگری مراجعه نماید. سپس این دختر پس از خروج از دادگاه با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود اقدام به خودسوزی می‌نماید.
در این میان، روشنگری به‌جا و به‌موقعِ صدا و سیما نقش سازنده‌ای در روشن‌کردن افکار عمومی داشت و پدر این دختر به طور واضح از افراد سوءاستفاده کننده، انتقاد می‌کند و توضیح می‌دهد که دخترش مشکل عصبی داشته و قبلا هم دست به خودکشی زده بود.
نکته‌ی عجیب این ماجرا اهانت‌هایی بود که به پدر این دختر انجام شد! ظاهرا عده‌ای خودخواهِ خودکامه، انتظار داشتند این پدر داغدار طبق هوس و میل آن‌ها سخن بگوید و عجیب‌تر این‌که این جماعت، ادعای دفاع از «آزادی بیان» را هم دارند!
و نکته‌ی پایانی مواضع متناقض درباره‌ی قتل میترا استاد است! اکثر کسانی که امروز برای سحر خدایاری، اشک تمساح می‌ریزند در ماجرای قتل میترا استاد یا سکوت کردند یا به نفع قاتل، سخن گفتند. فاعتبروا یا اولی الالباب!