جایگاه امامت از منظر امام رضا(ع)

07:27 - 1398/08/11

امام بهترين رفيقی است كه فقط به خاطر منفعت مأمومين رفيق آن‌هاست، نه منفعت خويش.

امامت از متظر امام رضا

امام رضا(عليه السلام) فرمودند: امام، رفيقی امین، پدری مهربان و شفيق، برادری هم‌زاد است، همانند مادری نيكوكار (مهربان) به فرزند خردسال و پناه بندگان خداست. اين حديث را توضيح دهيد و آيا اين روايت معتبر است؟

پاسخ:
اين حديث را بزرگان حديث در كتاب‌های خود آورده‌اند و اعتبار آن را تأكيد كرده‌اند. اساساً نقل اين بزرگان گذشته از بلندی متن و گستردگی مضمون، در اعتبار اين گونه احاديث، گواه محكمی است كه قابل رد نيست.
 
بررسی روايت:
1. امام در لغت به معنای پيشوا و در شريعت به پيشوايی در امور دين و دنيا به نيابت از پيامبر(صلی‌‌الله‌عليه‌وآله) گفته می‌شود.[1] كسی كه سرمشق است، ‌راهنماست، نجات دهنده است، آرامش دهنده است. امام در قاموس شريعت امام خوب‌ها و خوبی‌هاست،[2] ‌امام و پيشوا حقيقت عقل و احساس است، رهبر عشق و نفرت است عشق به راستی‌ها و نفرت از دجّال صفتان.[3] امام نور است در آسمان جان؛[4] امام آتش است در زمهرير و زمستان.[5]

2. دراين روايات، چند نكته مهم گنجانده شده است:
الف) امامت مفهومی بسيار گسترده‌تر از فهم و توان انسان‌هاست.
ب) امام، بخشی از كمال يافتگی دين است و بدون او دين ناقص و قرآن انكار می‌شود.[6]
ج) امام را خدای توانا بر می‌‌گزيند، و قدرت و گستره اعمال ولايت را به او اعطا می‌‌کند.[7]
د) آيا بشر می‌‌تواند امام را برای امور دين و دنيا برگزيند و اين قدرت‌ها را هم به او بدهد؟ آيا كسانی كه دیگران، ادعای امامت‌شان را دارند، اين توانايی‌ها را دارند؟

3. امام، امانت‌داری است با رفق و مدارا؛ پدری است دلسوز و دل‌پريش و مواظب فرزند. برادری است از يك تيره و قبيله؛ چونان مادر نيك رفتار با طفل شيرخوار است و در يك جمله پناه در اوج نياز و بی‌پناهی است.
ما به امام نيازمنديم به سان نياز فرزند به پدر، طفل به مادر؛ اما امام به ما نياز ندارد، هرچند محبت دارد، عشق می‌ورزد، محبتی از سنخ محبت خدايی. اگر امام مهربان نباشد، جامعه مثل فرزند بی‌مادر می‌شود، مادر نامهربان غريبه است و رهبر بی‌محبّت بيگانه؛ پس لازمه امامت مهربانی است.
ما و امام از يك وطنيم، از يك آب و خاكيم، اصل ما از يك سرشت و خميره است، برادری ما تنی، و پدری و مادری است.[8]

4. ولايت، امانت است و خيانت در امانت موجب نقض غرض و از بين رفتن ولايت می‌شود. پس امام بايد امين باشد. امانت‌دار بايد امانت را برای همه نگاه دارد، خوب و بد، پس بايد اهل مدارا باشد. از همين روست كه خدا امانت‌ها، زمين و زمان و كيهان و انسان را به او سپرده است.[9] خدای تعالی خدای همه است و امكانات دنيا را برای همه تقسيم و همه را بهره‌مند کرده است و بايد امانت‌داری باشد تا سهم هر كس را به او برساند و داد مظلوم را از ظالم بستاند، بنابراين ظالم را امام قرار نداده است[10] و اهل عصمت و ايثار و زهد و شجاعت را امانت‌دار اين امانت ساخته است.[11]

5. لازمه‌ی امامت، دفع ضرر و جلب منفعت است؛ پس امام پناه‌گاه است. اگر همه پيروان مريض يا ذليل يا فقير شوند يا همه نابود شوند، امام بر كه می‌خواهد امامت كند؟ امامت بيهوده می‌شود. پس بايد از خطرهای بزرگ كه همه پيروان را تهديد می‌كند، جلوگيری كند، پس امام پناه در خطرهای بزرگ است. انسانِ مسئوليت نشناخته به سان طفلی است كه نه خير خود را می‌شناسد، نه شرّ. تنها گريستن می‌داند و بس؛ امام به مانند مادری مهربان خير او را فراهم و رنج او را كم می‌كند تا او را مهيای مسئوليت خطير بندگی کند.

متن این روايت به خوبی نقش امام معصوم در ميان مردم را بيان می‌كند كه امام امين خدا و مردم است، امام بهترين رفيقی است كه فقط به خاطر منفعت مأمومين رفيق آن‌هاست، نه منفعت خويش. امام از هر برادر و مادری مهربان‌تر است، چرا كه محبت بستگان عاطفی است و نوعاً در پی سعادت انسان نيستند، اما امام دل‌سوزی است كه تلاش می‌كند پيروان خويش را به سعادت ابدی و جاودانه برساند، علاوه بر اين‌كه در همين دنيا و آغاز عالم آخرت يعنی برزخ دست‌گير انسان و انيس و مونس اوست.

____________________________________________
پی‌نوشت:
[1]. مفيد، النكت الاعتقادية، كنگره شيخ مفيد، 1413ق، ص39.
[2]. قمي، عباس، مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره، انتم نور الاخيار.
[3]. محمد بن يعقوب کليني، کافي، تهران، الولاية لولينا و البرائة من عدوّنا (جزء ولايت دوستان ما و دشمني با دشمنان ماست)، ج2، ص21.
[4]. كافي، ج1، ص194.
[5]. همان، ص198.
[6]. همان، ص199.
[7]. همان، ص199ـ201.
[8]. همان، ص389.
[9]. همان، ص441.
[10]. همان، ص 199.
[11]. همان، ص202.

امام امين خدا و مردم است، امام بهترين رفيقی است كه فقط به خاطر منفعت مأمومين رفيق آن‌هاست، نه منفعت خويش. امام از هر برادر و مادری مهربان‌تر است، چرا كه محبت بستگان عاطفی است و نوعاً در پی سعادت انسان نيستند، اما امام دل‌سوزی است كه تلاش می‌كند پيروان خويش را به سعادت ابدی و جاودانه برساند، علاوه بر اين‌كه در همين دنيا و آغاز عالم آخرت يعنی برزخ دست‌گير انسان و انيس و مونس اوست.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 0 =
*****