شخص مجتهد در استنباط حکم فقهی، یا به حقیقت میرسد، یا نمیرسد و طبق روایات فریقین در هر دو صورت نزد خداوند معذور است.
یکی از مسائل اساسی که باعث شده است، فقه سلفیه خصوصاً وهابیت، به تکفیر و خشونت منجر شود، خلط مباحث فقهی و اعتقادی است. در حالیکه باید بین این دو حوزه فرق گذاشت. سلفیه معتقدند که در حوزه فقه، مجتهد باید اجتهاد کند و بر اساس اجتهاد خودش عمل کند. چنانکه در حدیثی در صحیح بخاری آمده: «اگر حاکم بر اساس اجتهاد خود، حکم دهد، در صورتیکه مطابق با واقع باشد، دو پاداش دارد و در صورتیکه حکمش مطابق با واقع نباشد و خطا کند، یک پاداش دارد.»[1]
بنابراین بر اساس این دیدگاهِ وهابیت، که مورد پذیرش شیعه نیز هست، شخص مجتهد، یا به حقیقت میرسد، یا نمیرسد و در هر دو صورت نزد خداوند معذور است و به خاطر زحمتی که کشیده است، اجر داده میشود. بنابراین بر اساس این دیدگاه، اگر کسی در مسائل فقهی، فتوا به جواز امری داد و مجتهد دیگری این امور را جایز ندانست، نباید حکم به تکفیر و شرک او کرد، زیرا این امور از مسائل فقهی است و فقیه بر اساس آیات و روایات به این نتیجه رسیده است.
پینوشت:
[1]. بخاری، صحيح بخاری، ص1264، ح7352.