- وحدت به معنای عدم تنازع و اتّخاذ موضعی هماهنگ در مسائل اساسی جهان اسلام است. مسائل اساسی جهان اسلام، زمینههای ایجاد وحدت در بین مسلمانان هستند. در ادامه به چند مورد از این مسائل اساسی اشاره میکنیم
وحدت بین مذاهب اسلامی از بنیادیترین مسائل امروز جهان اسلام است. وحدت به معنای عدم تنازع و اتّخاذ موضعی هماهنگ در مسائل اساسی جهان اسلام است. مسائل اساسی جهان اسلام، زمینههای ایجاد وحدت در بین مسلمانان هستند. در ادامه به چند مورد از این مسائل اساسی اشاره میکنیم:
1. نقش دین و گسترهی تأثیرگذاری آن در زندگی:
اندیشمندان اسلامی در زمینه تبیین نقش دین در زندگی انسان موضعی واحد دارند. همچنین دیدگاهی کلّی و عمومی در بین مسلمانان در گسترهی حوزهی تأثیرگزاری دین وجود دارد. مسلمانان معتقدند که حوزهی ثأثیرگذاری دین، بسیار گسترده است و دربرگیرندهی تمامی جنبههای اجتماعی، اقتصادی، اداری، سیاسی و ارتباطات انسانی در زندگی است. نقش شریعت اسلامی در تنظیم زندگی این جهانی انسان، مورد اتفاق است.
البته در جزئیات مسائل و مواضع، اجتهادات متنوعی در بین گروههای مختلف وجود دارد اما مسلمین باید موضع واحدی در این مسئلهی اساسی اتّخاذ کنند تا جبههای مستحکم دربرابر هجمههای دشمنان دیانت تشکیل شود.
2. حقوق فردی و اجتماعی بشر:
یکی دیگر از زمینههای ایجاد وحدت بین مذاهب اسلامی، در کلیّات حقوق انسانی و اسلامی است. ضروری است که اندیشمندان جهان اسلام در قبال حقوق بشر در اندیشه و عمل و اعمال عبادی مسلمانان و حقوق اجتماعی پیروان مذاهب اسلامی موضعی کلّی اتّخاذ نمایند. به صورتی که هیچکدام از طرفداران مذاهب اسلامی از حقوقشان محروم نشوند و انتساب به مذهبی خاصّ، به امتیاز یا نقطه ضعفی به نفع یا ضرر اشخاص تبدیل نشود.
3. مقابله با دشمن:
یکی دیگر از زمینههای وحدت بین مذاهب، داشتن موضع و دیدگاهی کلّی در مواجهه با دشمنان اصلی اسلام است. چه در جنبههای اعتقادی (مانند مبارزه با جریانهای الحادی و اباحی گری اخلاقی) و چه در جنبههای سیاسی (مانند مقابله با امپریالیسم و صهیونیسم جهانی).
4. مواجههی درست با اختلافات مذهبی:
یکی از زمینههای وحدت بین مذاهب، برخورد صحیح با اختلافات مذهبی است. اندیشمندان اسلامی باید با نگاهی کلّی و روشن روش برخورد صحیحی با این اختلافات را تبیین نمایند. در اندیشهی تقریب مذاهب، وحدت به معنای «متّحد کردن تمامی تمامی مذاهب در یک مذهب مشترک» نیست بلکه در این نظریه، وحدت در عین پذیرش اختلافات مسلمین در مسائل فقهی و آئینی است. براساس وحدت، آراء پیروان مذاهب و آیینهای عبادی و شخصیشان محترم شمرده میشود و آنگاه روشهایی برای تحقیق و بررسی و اسالیب نقد و گفتگو -بدور از غرضورزیها و شک و گمانها- ارائه میگردد.
5. ساختار حکومت اسلامی:
از جمله زمینههای وحدت بین مذاهب، هماهنگ کردن دیدگاهی کلّی راجع به اساس ساختار حکومت اسلامی و نقش آن در زندگی سیاسی- اجتماعی است. به طوری که همچون عرصهی دموکراسی در جهان معاصر، هیچ تناقضی میان شکلهای مطروحه برای حکومت پیش نیاید. دیدگاه اسلامی با بهرهگری از میراث گرانبهای دینی و تجارب طولانی، ناتوان از ارائه شیوه و ساختار حکومت نیست.
موارد پنجگانهی فوق الذکر تنها برخی از زمینههای وحدت بین مذاهب اسلامی است که در صورت تحقّق وحدت در این زمینهها، امّت واحد اسلامی با یک مرکزیّت وحدت رهبری، خواهد توانست در عرصههای مختلف تمدّن اصیل انسانی را در جهان محقّق سازد. [1]
----------------------------------
[1]. ترجمه و تلخیص و بازنویسی: الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین، آیت الله سید محمد باقر حکیم، المجمع العالمی لاهل البیت علیهم السلام، چ3، قم، 1425ق، ص35.
نظرات
با سلام نکات مفیدی رامطرح میکنید جزاک الله خیراً ، سعی کنید از دانش میان رشته ای بهره ببرید که دامنه مخاطبان شما فقط منحصر به افراد معتقد به اسلام ویا صرف بیان دینی نباشد ، امروزه معلومات یقینی وروشن بینی های انسان وارد حوزه های جدیدی از حکمت وفلسفه حقیقت یاب وکشف وشهود های خاص شده است ومعلومات این بخش بزرگ ار معارف بشری ، یک ادبیات جاذب دارد که اگر این مورد را رعایت نکنید ، خواننده شما اندک خواهد ماند