شیعه انگلیسی مخالف وحدت شیعه و سنی بوده و همواره در راستای وحدت به شبهه میپردازد.
شبههای اخیرا توسط شیعه انگلیسی در فضای مجازی در نقد وحدت میان شیعه و سنی منتشر شده است که ما در دو مقاله قبلی[1] به هفت بخش ابتدایی آن پرداختیم و پاسخ آن را به تفصیل دادهایم و اکنون به فراز پایانی و بخش هشتم شبهه اشاره و پاسخ آن را خواهیم داد.
بخش هشتم شبهه: و در پایان دو روایت:
روایت اول:
چگونگی انتقام حضرت حجت(عجلاللهتعالیفرجالشریف) ازاهل فتوا به رای....
امیرالمومنین حضرت ﻋﻠﯽ(علیهالسلام) میفرماید: «زﻣﺎﻧﯽ که ﻗﺎﺋﻢ(عج) قیام ﮐﻨﺪ، از اهل ﻓﺘﻮا اﻧﺘﻘﺎم ﻣﯽگیرد، همانهایی که ﻧﺪانسته از ﺧﻮد ﻓﺘﻮا ﻣﯽدادﻧﺪ، وای ﺑﺮ آنها و پیروان و ﺗﺎبعینشان، آیا دین خدا ﻧﺎﻗﺺ ﺑﻮد که آنها ﮐﺎﻣﻠﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟ یا در آن ﮐﺠﯽ و ﻧﺎدرﺳﺘﯽ ﺑﻮد که آنها راﺳﺘﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟»[2]
روایت دوم:
ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه آورده است، بعضی از علما در کتب خود ذکر کردهاند، امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) اول کسی بود که مردم را دلیر کرد و آموزش داد تا به ابابکر و عمر لعن کنند».[3]
پاسخ:
اما در مورد روایت اول:
اولا: اینکه ایشان مصداق اهل فتوایی که امام زمان(علیهالسلام) از آنان انتقام میگیرد را دقیقا مراجع و علمایی میداند که موافق وحدت با اهل سنتاند بسیار عجیب است! او با چه ملاک و معیاری این تعیین مصداق را کرده است؟! مدلول روایت که چنین چیزی را ندارد؟
ثانیا: در روایت آمده: «آنهایی که ندانسته فتوایی میدهند»؛ اما مراجع و علمایی که حکم به لزوم وحدت میان شیعه و سنی و حرمت تفرقهافکنی دادهاند، هم آگاهند و هم بر اساس منابع معتبر تاریخی و روایی این حکم را صادر کرده اند و هم با بصیرت و آگاهی وافر نسبت به اوضاع سیاسی و اجتماعی و علم کافی به پیرامون خود و حوادث زمان و مکان به این نتیجه رسیدهاند که وحدت میان شیعه و سنی، اکنون از ضروریترین مسائل حال حاضر جهان اسلام است و از همینرو به حرمت تفرقهافکنی حکم کردهاند.
ثالثا: از کجا معلوم، مصداق روایت مذکور شما نباشید؟! زیرا متاسفانه شما شیعیان انگلیسی از اوضاع جهان اسلام بیخبرید یا خود را به غفلت و ندانستن زدهاید و نمیدانید همین فتواها و عملکردهای سخیفانهی شما چه بلایی بر سر شیعه و اسلام آورده است. کاش که بیدار و آگاه شوید.
اما در مورد روایت دوم:
اولا: این مطلب هرگز روایت نیست، بلکه نقلی است منسوب به ابن ابی الحدید؛ در حالیکه او برای اقناع مخاطب، از آن با عنوان روایت تعبیر کرده است.
ثانیا: ما هرگز چنین مطلبی را در کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید نیافتهایم که ابن ابیالحدید بگوید: «علما در کتاب خود نوشتهاند اولین کسی که مردم را بر لعن ابوبکر و عمر دلیر ساخت علی(علیهالسلام) بود»؛ بلکه تنها چیزی که در شرح نهج البلاغه وجود دارد، نقل ابن عالیه از اسماعیل بن علی حنبلی پیشوای حنابله بغداد است. خلاصه اینکه ابن عالیه نقل میکند: «ما نزد اسماعیل بن علی، بودیم مردی نزد وی آمد و اسماعیل از او پرسید طلب خود را از آن فرد کوفی چه کردی؟ آن مرد پاسخ داد: از طلب خود منصرف شدم چون روز غدیر وارد کوفه شدم و نزد قبر علی(علیهالسلام) مردم را دیدم که علنی و با صدای بلند و بیهیچ هراسی، بر صحابه سبّ و لعن میفرستند با دیدن این صحنهها از طلب خود منصرف شدم. اسماعیل به آن مرد گفت: گناه مردم کوفه چیست؟ خود صاحب قبر، مردم را بر لعن آنان، دلیر ساخت و باب لعن بر صحابه را گشود».[4]
طبق این نقل، اسماعیل بن علی حنبلی در گفتار خود فقط ادعا کرده است که علی(علیهالسلام) اولین کسی است که مردم را تهییج و ترغیب به لعن بر ابوبکر و عمر کرد، اما هرگز برای ادعای خود، هیچ سندی از منابع فریقین نقل نکرده است. ما نیز در منابع شیعی و اهل سنت، نقل معتبری -که خدشهای به آن وارد نشود- نیافتیم که حضرت علی(علیهالسلام) مردم را به لعن بر آنان ترغیب کرده باشد. در ثانی این عمل، خلاف سیره اهل بیت(علیهمالسلام) در وحدت با اهل سنت و نیز خلاف روایاتی است که امیرالمومنین(علیهالسلام) با تفرقهافکنی در برابر خلفا مخالفت کرده است.[5]
ثالثا: شبههافکن به جای نقل روایت از کتب معتبر شیعه، از کتابی غریب و غیرمشهور به نام «انساب النواصب» نقل مطلب کرده است. اتفاقا صاحب کتاب انساب النواصب از پیشینیان تندروی فرقه برائتیه است. او در کتاب خود، روایات و نقلهای بسیار ضعیف را آورده است، چنانکه دأب فرقه برائتیه چنین است.
تبری از دشمنان اهل بیت(علیهمالسلام) از اصول مذهبی ماست اما نه برائت علنی شخصی، که موجب بروز فتنه شود. وحدت میان شیعه و سنی از اوجب ضروریات عصر حاضر است وگرنه با وجود دشمنان مستکبر و سرسخت اسلام در سطح دنیا، اصل اسلام به مخاطره عظیمی خواهد افتاد.
دلائل شیعه انگلیسی در تبیین وجوب برائت علنی و توهین به مقدسات اهل سنت و نیز نقد دلائل وحدت میان شیعه و سنی، بسیار سست و ضعیف است و هیچ کس را قانع نمیکند.
_________________________
پینوشت:
[1]. ر.ک: مقاله یک و مقاله دو
[2].«..إذا خرج القائم ينتقم من أهل الفتوى بما لا يعلمون. فتعسا لهم و لأتباعهم! أو كان الدين ناقصا فتمّموه، أم كان به عوج فقوّموه...». الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف، علی الیزدی الحائری(م1323ق)، بیروت، موسسه الاعلمی، چاپ اول، 1422ق، ج2، ص189، متن کتاب؛/ و يوم الخلاص في ظل القائم المهدی عليه السلام، كامل سليمان، مؤسسة دار المجتبى، چاپ اول، 1427ق-2006م، ص410، متن کتاب.
[3]. انساب النواصب، علی بن داود الخادم الاستر آبادی(م1076ق)، بیتا، بیجا، ص۱۱۰.
[4]. «قال ابن عالية فجعل الشيخ الفخر يسأل ذلك الشخص ما فعلت ما رأيت هل وصل مالك إليك هل بقي لك منه بقية عند غريمك و ذلك يجاوبه حتى قال له يا سيدي لو شاهدت يوم الزيارة يوم الغدير و ما يجري عند قبر 1علي بن أبي طالب من الفضائح و الأقوال الشنيعة و سب الصحابة جهارا بأصوات مرتفعة من غير مراقبة و لا خيفة فقال إسماعيل أي ذنب لهم و الله ما جرأهم على ذلك و لا فتح لهم هذا الباب إلا صاحب ذلك القبر فقال ذلك الشخص و من صاحب القبر قال علي بن أبي طالب قال يا سيدي هو الذي سن لهم ذلك و علمهم إياه و طرقهم إليه قال نعم و الله قال يا سيدي فإن كان محقا فما لنا أن نتولى فلانا و فلانا و إن كان مبطلا فما لنا نتولاه ينبغي أن نبرأ إما منه أو منهما. قال ابن عالية فقام إسماعيل مسرعا فلبس نعليه و قال لعن الله إسماعيل الفاعل إن كان يعرف جواب هذه المسألة و دخل دار حرمه و قمنا نحن و انصرفنا».
شرح نهج البلاغة لإبن ابی الحدید، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی، ج۹، ص۳۰۸، متن کتاب.
[5]. ر.ک: وحدت از دیدگاه امام زمان(علیهالسلام).
برخی از احادیث امیرالمومنین(علیهالسلام) در موضوع عدم تفرقه میان مسلمین:
«ولَيْسَ رَجُلٌ - فَاعْلَمْ - أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعليهوآله وأُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِي بِذَلِكَ حُسْنَ الثَّوَابِ وكَرَمَ الْمَآبِ وسَأَفِي بِالَّذِي وَأَيْتُ عَلَى نَفْسِی». نهج البلاغة، أبو الحسن محمّد الرضي بن الحسن الموسوی[ السيّد الرضیّ]، المحقق: الدكتور صبحي الصالح، لبنان، دار الكتاب اللبنانی، ص466، نامه 78، متن کتاب.
« فَإِنَّ يَدَ اللَّه مَعَ الْجَمَاعَةِ وإِيَّاكُمْ والْفُرْقَةَ! فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ». نهج البلاغه، پیشین، ص184، متن کتاب.
و حضرت علی در جریان بیعت با خلیفه اول به ابوسفیان تفرقه افکن فرمود: «أيها الناس! شقوا أمواج الفتن بسفن النجاه، و عرجوا عن طريق المنافرة...». تعريب كامل البهائی، عماد الدين ابو جعفر حسن بن علی بن محمد الطبری(م بعد 698ق)، قم، المكتبة الحيدرية، ج1، ص269، متن کتاب.
برخی احادیث دیگر در مورد لزوم وحدت میان شیعه و سنی از سائر ائمه:
«... صلوا فی عشائرهم و عودوا مرضاهم و أشهدوا جنائزهم». الهداية في الأصول و الفروع، الشيخ الصدوق محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی(۳۰۵-۳۸۱ق)، مؤسسة الإمام الهادی(علیهالسلام)، چاپ اول، 1418ق، ج2، ص53، متن کتاب.
«صلی علی عليه السلام وراءهم». وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، العلامة الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملی(م1104ق)، تحقیق: الشيخ عبد الرحيم الرباني الشيرازی، لبنان، دار احیاء التراث، ج ۵، ص ۳۸۳، ح10، متن کتاب.
«صلی حسن و حسين خلف مروان و نحن نصلی معهم». همان، ج ۵، ص ۳۸۳، ح9، متن کتاب.
پس از انقلاب اسلامی و تبیین مبانی انقلابی شیعی ایران در سطح جهان و حمایت از جوامع اسلامی فارغ از هرگونه مذهبی، سبب شده بود تا موج شیعهباوری و دوستی و تقریب مذاهب در سطح جهان اسلام رخ دهد، اما شیعه انگلیسی نه تنها با اعمال خود این موج را خاموش، بلکه آن را مبدّل به دشمنی و برادرکشی در عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و پاکستان و حتی ایران کردهاند؛ بدون شک تک تک آنهایی که با اعمال و رفتار و گفتار و نوشتار خود سبب این فتنه عظیم شدهاند، در ریخته شدن خون شیعیان سهیمند.