حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» مورد تأیید علمای اهل سنت است.
از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) احادیث فراوانی در فضایل مولای متقیان امیرالمومنین(علیهالسلام) نقل شده و علمای اهل سنت نیز بسیاری از آن روایات را در کتب خود نقل کردهاند. یکی از این فضایل این است که پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «أنا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب؛ من شهر دانشم و علی دروازه آن است؛ هر کس دانش میجوید، باید از آن دروازه وارد شود.» برخی ادعا کردهاند که این روایت از جهت سندی اعتباری ندارد و ضعیف است، از اینرو ما در این نوشتار به بررسی این روایت میپردازیم:
این حدیث از سوی علمای متعددی از اهل سنت نقل شده است و به صحت و درستی آن اعتراف کردهاند که به عنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنیم:
1. حاکم نیشابوری در کتاب خویش این روایت را با سه سند مختلف نقل میکند و به صحیح بودن آن اعتراف میکند.[1]
2. ابن حجر عسقلانی -عالم بزرگ رجالی اهل تسنن- در کتاب «لسان الميزان» خویش مینویسد: «براى اين حديث در مستدرك حاكم، سندهای بسيارى نقل شده که کمترین نظر در مورد آن، این است که گفته شود حدیث اصلی است، لذا سزاوار نيست بر آن اسم وضع و جعل اطلاق شود.»[2]
3. سیوطی در کتاب «اللئالی المصنوعه» این روایت را با بیش از ده سند از بزرگان اهل تسنن مانند: طبری، حاکم نیشابوری، خطیب بغدادی، قاسم بن عبدالرحمن انباری و... نقل کرده و به صحیح بودن آن اعتراف میکند.[3]
با توجه به این اعترافات که ما تنها به گوشهای از آن اشاره کردیم، به خوبی آشکار میشود که این حدیث نه تنها از اعتبار برخوردار است، بلکه میتوان آن را از روایات متواتر مسلمانان به شمار آورد.
برخی افراد، این روایت را بدان جهت نامعتبر میدانند که در سند آن «اباصلت» حضور دارد، این افراد مدعی هستند که اباصلت نه تنها بین اهل سنت به دروغگو بودن متهم است، بلکه خود شیعیان نیز به روایات وی اعتماد نمیکنند.
این سخن در حالی مطرح میشود که اولاً: سندهای مختلفی برای حدیث وجود دارد که در برخی از سندها اباصلت هروی نیست، به عنوان نمونه، از سه سندی که حاکم نیشابوری برای این حدیث نقل میکند، تنها یک حدیث از اباصلت است، یا در بیش از ده سندی که سیوطی نقل میکند تنها پنج سند با اباصلت آغاز میشود.
از سوی دیگر اباصلت نه تنها از سوی رجالیون شیعه، به عنوان فردی موثق و راستگو شناخته شده، بلکه حتی برخی از رجالیون اهل سنت همچون یحیی بن معین، عجلی، ابن شاهین وی را توثیق کردهاند. گر چه در مورد مذهب اباصلت اختلاف نظر وجود دارد و برخی مانند شیخ طوسی وی را عامی میداند و برخی از محدثان اهل سنت وی را شیعه شمرده و تنها به همین خاطر روایات وی را نادرست شمردهاند. شاید آنچه بیشتر از همه سبب شده که اباصلت مورد بیمهری برخی از علمای اهل سنت قرار گیرد، تلاش زیاد اباصلت در نقل فضایل امیرالمومنین(علیهالسلام) از زبان بزرگان اهل تسنن است، به همین خاطر اگر شخصی اباصلت را متهم به دروغگویی کند، به راحتی میتواند قسمت عمدهای از روایتهایی که توسط وی در فضیلت امیرالمومنین(علیهالسلام) نقل شده را انکار کند.[4] به همین خاطر به نظر میآید بیشتر از آنکه این افراد در تلاش باشند که کار علمی انجام دهند در تلاش هستند، فضائل امیرالمومنین(علیهالسلام) را انکار کنند.
______________________________________
پینوشت
[1]. المستدرک علی الصحیحین،حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق،ج3،ص137-138.
[2]. ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.، ج۲، ص۱۵۵.
[3]. سیوطی، اللئالی المصنوعة، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۷.
[4]. برای اباصلت مراجعه به این قسمت کنید.
** برای بررسی این روایات در احادیث شیعه به این قسمت مراجعه کنید.
شبهه: حدیث «أنا مدینة العلم و علی بابها» از جهت سندی اعتباری ندارد.
پاسخ: این حدیث در کتابهای اهل سنت با سندهای مختلفی بیان شده است وعلمای بزرگی مانند حاکم نیشابوری، سیوطی و.. به صحیح بودن آن اعتراف کردهاند.