برای رفع تنهایی می‌توانید با کسی که شرایط و موقعیت مناسبی برای ازدواج دارد، ازدواج کنید و مطمئنا این ازدواج نه تنها باعث مشکل در تحصیل شما نمی‌شود؛ بلکه ثمرات قابل توجه‌ای با خود به دنبال دارد و شما هم در کنار تحصیل می‌توانید از زندگی مشترک به اتفاق همسرتان لذت ببرید.
سلام
من 19 سالم هست و دانشجوی کارشناسی توی یک دانشگاه خوب هستم.از لحاظ قیافه طوری ام که اکثرا بمن میگن خوشکل وشاید تو یه نگاه از من خوششون بیاد.من تا الان خاستگار زیاد داشتم از تحصیلکرده گرفته تا پولدار ولی هیچوقت به ازدواج فکر نکردم. راستش 2 سال پیش با یه پسری اتفاقی آشنا شدم(شمارموگرفت اصلا همونمیشناختیم) و تاالان باهاش بودم. نمیدونم چرا ولی من خیلی تنها بودم وفشار درس واقعا اذیتم می‌کرد و یه نفرو واقعا نیاز داشتم اولش همو ندیدیم تا حدود 1 سال..اما اون گفت نمیتونه با این وضع پیش بره منم خیلی وابستش شده بودم و واسه همین قبول کردم همو ببینیم راستش ازش بدم نیومد وقتی دیدمش..
اینم بگن ازلحاظه اخلاق خیلی خوبه و واقعا دوسم داره اما موقعیتش خیلی بده درسش که آنچنان کامل نیس شغلیم نداره .اما دوسش دارم وازم خواسته پاش وایسم ولی من خیلی میترسم چون شرایطش حالا حالا ها خوب نمیشه و نسبت به خاستگارایی که داشتم خیلی بدتره...
الان واقعا قاطی کردم نمیدونم چیکار کنم .نه میتونم باکسی حرف بزنم نه میتونم به خودش بگم..دیگه اصلا تمرکزه درس خوندن ندارم..نمیخوام بیشتر از این این رابطه رو ادامه بدم چون از آخرش میترسم....خواهش میکنم شما کمکم کنید. من واقعا دارم نابود میشم.
پاسخ مشاور:
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر میکنم.
همانطور که دوستان هم اشاره کردند، ارتباط شما با فرد مورد نظر از همان ابتدا، درست نبود. درست است که شما به جهت تنهایی گرفتار این رابطه شد‌ه‌اید ولی همانطور که خودتان هم می‌دانید با توجه به نداشتن شرایط ازدواج فرد موردنظرتان، حالا حالاها نمی‌توان این رابطه را رسمی کرد و از طرفی ادامه این روند، عواقب خاص خود را دارد و باعث از دست دادن موقعیتهای بهتر در زندگی خواهید شد.
پس بهتر است هرچه زودتر، این رابطه را قطع کنید. امّا برای قطع کردن ارتباط چه بسا برای مدتی سختی بکشید زیرا احساسات شما تحت تاثیر آن رابط گذشته است ولی سعی کنید به این مسأله به صورت منطقی و واقع بینانه نگاه کنید و این رابطه را هرچه زودتر قطع کنید تا آسیب کمتری از این رابطه ببینید.
ولی شما برای رفع تنهایی می‌توانید با کسی که شرایط و موقعیت بهتری برای ازدواج دارد، ازدواج کنید و مطمئنا این ازدواج نه تنها باعث مشکل در تحصیل شما نمی‌شود؛ بلکه ثمرات قابل توجه‌ای با خود به دنبال دارد و شما هم در کنار تحصیل می‌توانید از زندگی مشترک به اتفاق همسرتان لذت ببرید.
بنابراین، بهترین حالت برای شما تحصیل در کنار ازدواج است. پس بهتر است که شما با کسی ازدواج کنید که با تحصیل شما مشکل نداشته باشد. برای همین شما می‌توانید ازدواج را در مقطع زمان تعطیلی درسها، انجام دهید. از طرفی شما می‌توانید ازدواج کنید و تا فارغ التحصیل شدن در عقد بمانید، تا لطمه خاصی هم به درس و تحصیلتان نزند.
امّا ثمرات مثبت ازدواج در زمان تحصیل:
اول: احساس امنیت و آرامش روحی و روانی که انرژی درس خواندن را چند برابر می‌کند.
دوم: در امان ماندن از مزاحمتهای احتمالی
سوم: چند سال بهره مند شدن از ثواب و ثمرات معنوی ازدواج
چهارم: شادابی و سر زندگی ناشی از ارتباط عاشقانه با همسر
پنجم: یادگیری مهارتهای زندگی در دوران عقد
با آرزوی موفقیت
برای دیدن نظرات دیگر کاربران به لین زیر مراجعه کنید.
نظرات
سلام من 18سالمه و 3ساله اعقد کردم شوهرم 6ماه بعد عقد بهم خیانت کرد معتادوبیکاره و من هم از رو بچگی و تنهابی ازدواج کردم وگرنه جز ایسمو رسم حانوادگی هیچی نداره من هم بعد از حیانتش از رو نادونی و بچگی و تلافی و به دست اوردن ارامش بهش خیانت کردم همیشه میخواستم زندگیمونو درست کنیم اما کمکم نمیکرد.االان میخوام طلاق بگیرم اما میترسم از اینده و...حالا خیانت منو علم یزید کرده و همیشه میگه و میگه تا واقعیت رو نگی نمیبخشمت اما من هرچی بین منو نفر سوم بوده رو گفتم و اون باور نمبکنه و هیچ راهی برای اثباتش ندارم هرچی حرف میزنم باهاش فقط میگه حقیقتو بگو تروخدا کمکم کنید همه میگن طلاق بگیر اما من زنم و از همه چی اینده میترسم
و این روهم بگم که من الان دچار افسرگی شدم به حدی که دکترا میگن باید بستری بشم به شدت به شوهرم وابستگی عاطفی دارم اما نمیدونم چیکار کنم اون بسیار دروغ گوهست و دست بزن هم داره
این رو بدون هرچی به شوهرت بگی علیه خودت استفاده خواهد شد و اگر روزی مجبور شوید طلاق هم بگیری دو حرف علیه تو جار زده خواهد شد ۱ مطلقه بودن ۲ خیانتکار بودن.
چون هر کسی تو را بگیرد یقیناً تحقیق هم خواهد کرد در مورد تو