واقعیت کاروان یزید و رفتار امام حسین(ع)

06:09 - 1398/10/11

این موضوع که امام حسین(علیه‌السلام) در مسیر کربلا کاروان یزید را توقیف کرده، از جهت سندی و محتوایی صحیح نیست.

کاروان

شبهه: امام سوم شیعی در راه کربلا، کاروان متعلق به یزید را غارت کرد!؟

پاسخ: قبل از پاسخ به این ادعا لازم است، به این نکته توجه کنیم که سر منشأ و اصل این ادعا از کجا آغاز شده است.

این موضوع برخواسته از مطلبی است که در کتاب‌های تاریخی به این مضمون نقل شده: وقتی  امام حسین(علیه‌السلام) از مکه خارج شد ... و به تنعیم رسید و به کاروانی برخورد کرد که از سوی «بحیر بن ریسان حمیری» عامل «یزید» در یمن به سوی شام فرستاده شده بود. آن حضرت کاروان را متوقف کرده و اموال آن را ضبط کرد و شتربانان را مختار کرد که با ایشان به عراق آمده یا اینکه کرایه خویش را دریافت کرده و باز گردند.

بررسی سندی
این واقعه ابتدا در کتاب‌های تاریخی انساب الاشراف[1]، اخبار الاطوال[2] و تاریخ طبری[3] نقل شده و بعد از آن وارد کتاب‌های روایی شده است. سه نویسنده این کتب اشاره‌ای به گوینده این داستان نمی‌کنند و تنها طبری است که این حادثه را از ابومخنف نقل می‌کند و این نقل نیز به خاطر فاصله بیش از یک قرن بین طبری و ابومخنف از اعتبار چندانی برخوردار نیست؛ زیرا خود طبری نمی‌تواند بدون واسطه از ابومخنف نقل کند، پس حتما واسطه‌ای در میان بوده که طبری بیان نکرده است. در واقع می‌توان گفت که این حادثه هیچ سندی ندارد، چه رصد به سند معتبر!؟

بررسی محتوایی
در مورد محتوای این داستان باید به چند نکته دقت داشت:
نکته اول: شیخ مفید(ره) ماجرایی شبیه این موضوع را نقل کرده و می‌نویسد: «سید الشهدا(علیه‌السّلام) و همراهانش همچنان راه را به سوى عراق می‌پیمودند تا به تنعیم رسیدند، در آن‌جا قافله‏‌اى دید که از یمن مى‏‌آمدند، پس شترانى از آنان براى بارهاى خود و همراهانش کرایه کرد و به صاحبان شتر فرمود: «هر که از شما می‌خواهد با ما به عراق بیاید، ما کرایه او را می‌دهیم و به او نیکى ‌می‌کنیم، و هر که می‌خواهد در راه از ما جدا شود به هر اندازه که همراه‏ ما باشد، کرایه آن اندازه راه او را مى‏‌پردازیم، پس گروهى از آنان با آن حضرت به راه افتادند، و گروهى دیگر از رفتن خوددارى کردند.»[4] پس بنا بر نقل شیخ مفید(ره)، توقیف اموالی در کار نبوده است، بلکه آن حضرت کاروانی میبیند و میخواهد شتران آنان را اجاره کند.

نکته دوم: اگر چنین واقعه‌ای از سوی امام حسین(علیه‌السلام) واقع شده بود، به طور قطع حکومت یزید از آن برای تخریب چهره آن حضرت بهره‌ می‌برد، حال آن‌که هیچ‌کدام از مخالفان آن حضرت از جمله خود یزید، ابن زیاد و دیگران، در برخورد با اسیران کربلا هیچ اشاره‌ای به این موضوع نکرده‌اند، که این خود می‌تواند شاهد محکمی بر صحیح نبودن این داستان باشد.

نکته سوم: بر فرض اگر این موضوع را قبول کنیم ـ گرچه سند و محتوای آن صحیح نیست ـ باز این داستان بر خلاف هدف شبهه کننده ـ که در پی نشان دادن چهره زشت و ناپسندی از آن حضرت است ـ به بزرگواری و کرامت آن حضرت اشاره دارد، زیرا ایشان با اینکه کاروان را به تصرف خویش در آورده‌، ولی باز دستمزد شتربانان را پرداخت می‌کند و آن‌ها را مخیر می‌گذارد که همراه ایشان بروند یا خیر.
از سوی دیگر-بر فرض صحت- ضبط اموال این کاروان از سوی حضرت، نشانه این است که حکومت یزید مشروعیت ندارد، یعنی حکم یزید، باطل است و نباید خلیفه مسلمین باشد که نوعی اعتراض عملی به یزید است و این‌که دیگران هم متوجه باشند که خلافت او مشروع نیست و با این کار مبارزه حضرت با یزید به گوش همگان برسد. 

در ثانی بر اساس مبانی اعتقادی شیعه، حکومت مخصوص امام(علیه‌السلام) است و وی حق تصرف، در اموال و جان‌ها را دارد، پس اگر تصرفی در این کاروان انجام داده بر این مبنا بوده است.[5] علاوه بر آن، بر اساس معاهده‌ای که بین امام حسن(علیه‌السلام) و معاویه بن ابوسفیان بسته شده بود، بعد از مرگ معاویه، امام حسین(علیه‌السلام) باید بر مسند حکومت تکیه می‌زد، از این‌رو حق داشت که این اموال را به عنوان حاکم اسلامی دریافت کند.

بنابراین، صحت این واقعه مورد تردید است و اگر فرضاً آن را نیز قبول کنیم، باز خدشه‌ای بر امام حسین(علیه‌السلام) وارد نمی‌شود.

_____________________________
پی‌نوشت
[1]. كتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى، دار الفكر، ج‏3، ص 164.
[2]. الأخبار الطوال، ابو حنيفه احمد بن داود الدينورى، منشورات الرضى، ص245.
[3]. تاريخ الأمم و الملوك، أبو جعفر محمد بن جرير الطبری، دار التراث، ج‏5، ص 385.
[4]. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، كنگره شيخ مفيد، 1413 ق‏، ج‏2، ص68.
[5]. الكافي، ثقة الإسلام‏ کلینی، دار الكتب الإسلامية، ج‏1، ص408.

شبهه: امام حسین(علیه‌السلام) در مسیر کربلا، کاروان یزید را غارت کرد.

پاسخ: این مطلب از جهت سندی ناصحیح است و از جهت محتوایی نیز با نقل مرحوح شیخ مفید(ره) نیز در تعارض است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 5 =
*****