طبق آیات قرآن، حضرت عیسی(علیهالسلام) زنده است و خداوند متعال از او محافظت میکند.
شبهه: برخی با استناد به آیه 55 سوره آل عمران و 157 سوره نساء میگویند: قرآن در مورد حضرت عیسی(ع) تناقضگویی کرده و در آیه نخست گفته او مرده است و در آیه دوم میگوید او زنده است.
پاسخ: قرآن کریم در آیه 55 سوره آل عمران میفرماید: «إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا...[آلعمران/55] به ياد بياور هنگامى كه خداوند فرمود: اى عيسى من تو را قبض نموده به آسمان بالا برم و از معاشرت با كافران پاك و منزه گردانم...» همچنین در سوره مائده میفرماید: «...فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنی كُنْتَ أَنْتَ الرَّقيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَیءٍ شَهيدٌ [مائده/117] و چون روح مرا قبض نمودى، باز خود نگهبان احوال آنها بودى و بر همه چيز گواه و آگاه هستى».
شبهه کننده از کلمه «توفی» که در این دو آیه آمده برداشت کرده که حضرت عیسی(علیهالسلام) مرده است و به همین خاطر در ذهن خود تعارضی در آیات دیده؛ چرا که در سوره نساء فرموده است: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ [نساء/157] و حال آنكه نه او را كشتند و نه به دار زدند، بلكه امر بر آنها مشتبه شد».
در تفسیر دسته اول آیات چنین آمده است:
بعضى تصور كردهاند كه واژه «متوفيك» از ماده «وفات» به معنى «مرگ» است، به همين دليل چنين مىپندارند كه با عقيده معروف ميان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عيسى و زنده بودن او منافات دارد. در حالى كه چنين نيست، زيرا ماده «فوت» به معنى از دست رفتن است، ولى «توفى»(بر وزن ترقى) از ماده «وفى» به معنى تكميل كردن چيزى است و اينكه عمل به عهد و پيمان را وفا مىگويند به خاطر تكميل كردن و به انجام رسانيدن آن است، و نيز به همين دليل اگر كسى طلب خود را به طور كامل از ديگرى بگيرد، عرب مىگويد: «توفى دينه» يعنى طلب خود را به طور كامل گرفت.
در آيات قرآن نيز توفى به معنى گرفتن، به طور مكرر به كار رفته است مانند: «وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ[انعام/60] او كسى است كه روح شما را در شب مىگيرد و از آنچه در روز انجام مىدهيد آگاه است». در اين آيه مساله خواب به عنوان توفاى روح ذكر شده، همين معنى در آيه 42 سوره زمر و آيات ديگرى از قرآن نيز آمده است.
البته درست است كه واژه توفى گاهى به معنى مرگ آمده و متوفى به معنى مرده است، ولى حتى در اينگونه موارد نيز حقيقتا به معنى مرگ نيست، بلكه به معنى تحويل گرفتن روح مىباشد و اصولا در معنى توفى، مرگ نیست و ماده فوت از ماده وفى به كلى جدا است.
با توجه به آنچه گفته شد، معناى آيه مورد بحث روشن مىشود كه خداوند مىفرمايد: «اى عيسى! تو را بر مىگيرم و به سوى خود مىبرم».[1]
علامه طباطبایی(رحمهاللهعلیه) هم در تفسیر آیه مینویسد: «توفی در قرآن کریم هرگز به معنای مرگ نیست، بلکه به خاطر مشابهت در اخذ و حفظ، در مرگ به کار رفته است، به این معنا که نفس انسان با مرگ فانی و باطل نمیشود، بلکه خداوند متعال آن را گرفته و حفظ میکند تا روزی دوباره بدن را زنده کند و به بدن برگردد، زیرا هرگاه خداوند معنای مرگ و را اراده کرده و اینکه بازگشتی در آن نیست، از لفظ «موت» استفاده کرده است مثل اینکه فرموده: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ [آلعمران/144] و محمّد جز فرستادهاى از سوى خدا كه پيش از او هم فرستادگانى [آمده و] گذشتهاند، نيست. پس آيا اگر او بميرد يا كشته شود، به روش گذشتگان و نياكان خود برمىگرديد؟»
بنابراین هیچ تعارضی در بین آیات نازل شده در مورد حضرت عیسی(علیهالسلام) وجود ندارد، بلکه در هر دو دسته از آیات، خداوند متعال بیان میکند که حضرت عیسی(علیهالسلام) کشته نشد و خداوند متعال او را اخذ کرد و بالا برد و زنده است و در کنار خود قرار داده تا موقعی که صلاح بداند و به سوی مردم باز گردد.
_________________________________
پینوشت
[1]. تفسير نمونه، ج2، ص 569.
[2]. الميزان في تفسير القرآن، ج3، ص 207.
شبهه: برخی با استناد به آیه 55 سوره آل عمران و 157 سوره نساء میگویند: قرآن در مورد حضرت عیسی(ع) تناقضگویی کرده و در آیه نخست گفته او مرده است و در آیه دوم میگوید او زنده است.
پاسخ: شبهه کننده از کلمه «توفی» که در این دو آیه آمده برداشت کرده که حضرت عیسی(علیهالسلام) مرده است و به همین خاطر در ذهن خود تعارضی در آیات دیده؛ در حالى كه چنين نيست، زيرا ماده «فوت» به معنى از دست رفتن است، ولى «توفى»(بر وزن ترقى) از ماده «وفى» به معنى تكميل كردن چيزى است و اينكه عمل به عهد و پيمان را وفا مىگويند به خاطر تكميل كردن و به انجام رسانيدن آن است. پس توفی یعنی خداوند متعال حضرت عیسی(علیهالسلام) را اخذ کرد و بالا برد، لذا تعارضی نیست.