-در مبانی دینی مباحثی همچون علم طب نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.
این روزها به واسطه آتش زدن کتاب طب هاریسون توسط یکی از روحانیون، شاهد بروز واکنشها و انتقادات زیادی پیرامون این موضوع بودهایم. بیشتر کارشناسان معتقدند کتاب همواره در تاریخ بشر جزو نمادهای علم و دانشاندوزی بوده است. دین اسلام هم به تبع جایگاه رفیع علم در تعالی و رشد بشر، اهمیت ویژهای برای آن قائل است. برای آشنایی بیشتر درباره دیدگاه دین در خصوص علم و مواجهه با تفکرات مخالف با حجتالاسلام طاهر محمدی کارشناس دینی گفتوگو کردیم:
در این روزها بواسطه آتش زدن کتاب طب هاریسون توسط یکی از روحانیون حملاتی نسبت به این شخص و تفکرات او صورت گرفته.........
:::::::::: جایگاه و اهمیت کسب علوم روز از نگاه دین چیه؟
تعبیراتی که در متون قرآنی و روایی ما وجود دارد به صورت مطلق، تاکید بر علم آموزی و لزوم مهارت یابی افراد و کسب دانشها را مطرح میکنند و حتی بیان میدارند که اگر در اموری اطلاع نداریم نسبت به آن بیتفاوت نباشیم و در مورد آن از کسانی که میدانند سوال کنیم[1] و در نهایت تصریح میفرماید که در مکتب الهی، افراد اندیشمند و عالم با غیر عالم مساوی نیستند.[2]
نکته اساسی در اینجا این هست که آیات و دستورات مورد اشاره، مطلق هستند و لزوم کسب علم را مقیّد به علوم خاص و یا قدیم و جدید نکردهاند بلکه هر آنچیزی که مصداق برای علم باشد را شامل میشود.
:::::::::: خب یکی از سوالات مهم در اینجا همین است که دقیقا منظور از علم در نگاه دین چیست؟ چون برخی ادعا کردند منظور از علوم مورد تاکید در آیات و روایات، مباحث خاصی هست.
بله؛ سوال شما یکی از سوالات اساسی هست که در طول تاریخ خیلی از افراد در مورد آن بحث کردند و هر کسی بر اساس زاویه تحقیق و یا علاقه خود، نکاتی را در مورد مصادیق و موارد «علم» بیان کردند منتها حقیقت این هست که وقتی یک فرد از بیرون، به آیات و روایات به صورت غیر جهتگیرانه نگاه کند متوجه میشود که منظور از علم در متون دینی کلّی هست و مخصوص یک یا چند مصداق مشخص نمیشود؛ لذا شهید مطهری در کتاب بیست گفتارشان بعد از ذکر احادیثی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) منجمله این روایت که حضرت میفرماید: «کسب علم و دانشجویی بر هر مسلمانی فرض و واجب است»[3] چنین بیان میکنند:
«هر دستهای خواستهاند کلام پیغمبر را به همان رشته معلوماتی که خودشان داشتهاند تطبیق کنند. متکلمین میگفتهاند مقصود خصوص علم کلام است، مفسرین میگفتهاند مقصود علم تفسیر است، محدثین میگفتهاند مقصود علم حدیث است، فقها گفتهاند مقصود علم فقه است که هر کسی باید یا مجتهد باشد یا مقلد، علمای اخلاق گفتهاند مقصود علم اخلاق و اطلاع از منجیات و مهلکات است، متصوفه میگفتهاند مقصود علم سیر و سلوک و توحید عملی است، غزالی بیست قول در این زمینه نقل میکند ، ولی همان طور که محققین گفتهاند مقصود هیچ یک از این علوم بالخصوص نیست. اگر مقصود علم خاص میبود پیغمبر به همان علم تصریح میکرد. [بلکه] مقصود هر علم مفید و سودمندی است که به کار میخورد.» [4]
:::::::::: پس بر اساس این عبارات میتوان ادعا کرد که دین در مورد لزوم کسب علومی همچون پزشکی، هستهای، کشاورزی و... هم تاکید دارد؟
بله یقینا؛ چنانکه کلام استاد مطهری هم دقیقا همین را میفهماند و معتقدیم هر آن چیزی که از بین دانستنیها سودمند محسوب میشود فراگیری آن لازم خواهد بود حتی اگر در دست کافران باشد! لذا میبینیم حتی در برخی احادیث به این مطلب تاکید شده مثلا در روایتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «دانش طلب کنید هر چند در چین باشد چرا که همانا یادگیری علم بر هر مسلمانی لازم است» یقینا فرض حضرت این نبود که صرفا افراد ولو شده تا چین بروند و از آن کشور غیر مسلمان علوم دینی بیاموزند! بلکه این روایات هر آن چیزی را که برای جامعه مسلمین مفید باشد را شامل خواهد شد. [5]
از این رو میبینیم برخی احادیث به صورت صریح تری به این عمومیت اشاره میکنند و علوم را از انحصار علوم دینی خارج میفرمایند چنانکه در روایتی اینگونه مطرح شده که: «علم دو گونه است: علمی که مربوط به ادیان میشود و علمی که مربوط به بدنها و زندگی دنیوی میشود» [6]
البته ناگفته پیداست که همین علوم دنیوی هم بیارتباط با علوم الهی و راه سیر و سلوکی فرد مومن نخواهد بود و از باب مقدمه رسیدن به علوم الهی و انجام اعمال مورد پسند خداوند مورد توجه مومنین قرار خواهد گرفت مثل همان که امیرالمومنین در دعای کمیل میفرماید: «قَوِّ عَلى خِدمَتِكَ جَوارِحي وَاشدُد عَلَى العَزيمَةِ جَوانِحي؛ اندام مرا بر خدمت گزارى ات نيرومند ساز و درونم را در تصميم گيرى قوى دار»
:::::::::: با این همه تاکید بر کسب تمامی علوم و دانشها، نظر دین در مورد وقایع این روزها که پیرامون سوزاندن یکی از کتب پزشکی معروف توسط یکی از روحانیون اتفاق افتاده چی هست؟
اتفاقی که صورت گرفت یقینا از ابعاد مختلف قابل بحث هست. البته هر چند معتقد هستیم غیر از علوم وحیانی و بدیهی، هیچ علمی بینقص و کامل نیست و میتوان اشکالاتی را به آنها وارد کرد و این اشکالات در امور تجربی یقینا بیشتر خواهد بود، منتها توهین کردن به مباحث علمی و تجربی ولو اینکه آن مباحث بنابر نظر برخی غیرقطعی و حتی اشتباه هم باشد صحیح نیست! بلکه عاقلانهترین کار در اینگونه مباحث علمی، این هست که اگر نقدی وجود دارد میبایست آن را بر اساس مبانی علمی و پژوهشی و تحقیقی پاسخ داد نه با تحقیر و سوزاندن! زیرا این کارها تنها نتیجهاش جبهه گیری سایر افراد در مقابل ما خواهد بود و سبب خواهد شد که حتی اگر کلام صحیحی هم داشته باشیم دیگر حتی آن کلام صحیح را هم بیارزش حساب کنند! چراکه معمولا انسانها بر اساس ظواهر و تحت تاثیر دیدهها و شنیدههای خود قیاس خواهند کرد؛ لذا وقتی ببینند فردی کتابی معتبر در یکی از علوم را که محققان زیادی برای آن ارزش قائل هستند را مورد تمسخر و یا توهین قرار میدهد، احساس میکنند باقی امور ادعایی از سوی آن صنف، مانند همین کار است و باعث میشود پس از این، دیگر افراد مزبور حتی مسلّمات مورد قبول و منطقی جریان مقابل را هم مورد تردید جدی قرار داده و حتی متقابلا آن مبانی را تمسخر کنند و باقی سخنان این صنف را مورد توجه قرار ندهند. از این رو خداوند در قرآن دستور میفرماید که مسلمانان حتی در مقابل بدیهی ترین امور باطل مخالفان خود، اقدام به توهین نباید کنند![7] چه برسد به امور مقبول و حتی مشکوک به صحت آنها! که متاسفانه این مطلب در حادثه اخیر مراعات نشد و کار صحیحی صورت نگرفت و حال آنکه بهترین کار به دستور قرآن در این گونه موراد، حتی در مقابل بدیهی ترین سخنان باطل، مراعات نکات اخلاقی و اثبات ادعا، از طریق مجاری علمی و پژوهشی و به صورت منطقی است. [8]
:::::::::: سخن پایانی در این رابطه اگر دارید بفرمائید.
یکی از اساسیترین مشکلات در باب تحصیل علم و رشد فکری، قضاوت های عجولانه و مبتنی بر پیش فرض های ذهنی هست؛ پیش فرض هایی مثل اینکه بگوییم هر آن چیزی که گذشتگان گفتهاند ناصحیح و غیر علمی است و یا مثل اینکه بگوییم هر آن چیزی که از جوامع کفر آمده مغرضانه و اشتباه است. اگر فرهنگی ایجاد شود که در بین تمامی اقشار این مطلب حاکم شود که باید بدون توجه به پیش زمینه های ذهنی و حاکم کردن آنچه در ناخودآگاهمان شکل گرفته، تنها دنبال کسب حقیقت باشیم، بسیاری از مشکلات کاهش و حتی مرتفع خواهد شد و اسباب تکامل فکری و رسیدن به واقع آسانتر میشود که این مبحث همان چیزی است که در متون دینی بسیار به آن سفارش شده است؛ چنانکه آقا امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرمایند: «حکمت را از هر که آن را بیاورد فرا بگیرید و به گفتار توجه داشته باشید نه به گوینده» [9] و یا حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) به نقل از حضرت مسیح (علیه السّلام) می فرمایند: «علم و دانش را از کسى که نزد او است فرا گیرید و به عمل و کردارش ننگرید.» [10]
پینوشت:
[1] «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ [نحل/ ۴۳] پس اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید»
[2] «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ [زمر/ ۹] بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند؟»
[3] «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» [كافي ج1، ص: 31]
[4] بیست گفتار شهید مطهری صفحه ۲۶۳
[5] «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» [وسائل الشيعة، ج27، ص: 28]
[6] «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْيَانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان» [بحار الأنوار ج1، ص: 221]
[7] «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَينَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَينَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ [أنعام/108] (به معبود) کساني که غير خدا را ميخوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روي (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براي هر امتي عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوي پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل ميکردند، آگاه ميسازد.»
[8] ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِي أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [نحل/125] با حکمت و اندرز نيکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشي که نيکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسي بهتر ميداند چه کسي از راه او گمراه شده است؛ و او به هدايتيافتگان داناتر است.
[9] «خُذِ الْحِکْمَةَ مِمَّنْ أَتَاکَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْهُ إِلَى مَنْ قَالَ» [تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 59]
[10] «خُذُوا الْعِلْمَ مِمَّنْ عِنْدَهُ وَ لَا تَنْظُرُوا إِلَى عَمَلِه» [المحاسن، ج1، ص: 231]
میدانیم که هیچ مکتب و دینی به اندازه اسلام تاکید بر علم آموزی نکرده است و مقصود از علم هر آن چیزی خواهد بود که برای جامعه مفید محسوب شود.