یکی از مهمترین شاخصههای یک عدالت خواه واقعی آن است که ابتدا عدالت را در وجود خویش پیدا کند.
عدالت و عدالتخواهی موضوع مهمی است که خداوند متعال در قرآن مجید از آن به عنوانی یکی از اهداف بعثت پیامبران الهی یاد میکند و میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ [حدید/25] ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت برخیزند.» از اینرو برخی از اسلامشناسان، عدالت را محور اصلی تمام معارف دین قرار دادهاند و در این زمینه اینگونه نوشتهاند: «در قرآن، از توحید گرفته تا معاد، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت، و از آرمانهاى فردى گرفته تا هدفهاى اجتماعى، همه بر محور عدل استوار شده است.»[1] به همین خاطر تمام افراد جامعه اسلامی، باید برای تحقق عدالت در حوزه فردی و اجتماعی تلاش کنند.
عدالت در حوزه اجتماعی، زمانی به صورت صحیح شکل خواهد گرفت که مردم جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم از افرادی که برای استقرار عدالت تلاش میکنند حمایت کنند، اما حمایت از این افراد، فرع بر شناخت ایشان است، و شناخت نیز تنها با سخن گفتن در این وادی ایجاد نمیشود، زیرا عدالت خواهی در وادی سخن بسیار گسترده و فراخ است و در وادی عمل، بسیار تنگ و ضیق؛ به همین خاطر شناخت سره از ناسره در این وادی بسیار سخت و مشکل است، ولی شاخصههایی وجود دارد که به وسیله آنها میتوان مردان این وادی را شناخت که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم.
یکی از مهمترین شاخصهای فرد عدالت خواه آن است که چنین شخصی در حوزه فردی خویش نیز عادل باشد، به این معنا که قوای خویش را بر اساس توازن و عدل پرورش داده باشد و از هواهای نفسانی تهی باشد، آنچنان که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) در مورد بهترین بندگان خدا اینگونه میفرماید: «خود را به عدالت وا داشته و آغاز عدالت او آن است که هواى نفس را از دل بيرون رانده است.»[2] آیت الله جوادی آملی در تبیین این موضوع میفرمایند: «در معنا و مفهوم عدل گفته شده: «يَضع الأمورَ مواضِعَها: عدل يعنی قراردادن هر چيزی در موضع و محل خويش». حال اگر كسی قادر نبود، قوای انسانی را در نهاد خويش متعادل سازد و از هر قوهای در محل خود استفاده كند و اگر كسی همه افراط و تفريطها را در امور نفسانی و اعتقادی اِعمال میكند، آيا میتواند قيام به عدالت و قسط در ميان خانواده و جامعه داشته باشد؟ هرگز! زيرا هر اثری مناسب مؤثر است و هر كاری مشابه كارگر؛ اگر مؤثر نامتعادل بود و كارگر ناموزون و مبدأ اثر در هرج و مرج ... چگونه اثر معتدل، كار معتدل و موزون و هماهنگ از او پديد میآيد؟» ایشان در جایی دیگر علت این امر را این گونه بیان میکند: « .... نفس مسوّله و امّاره همه لذات و منافع را برای خود و آلام و مضار را برای ديگران میخواهد و اين عملِ نفس، مجالی برای تحقق عدل باقی نمیگذارد، بلكه اساس عدل را ويران میسازد و قلمرو ظلم را گسترش میدهد».[3]
اینکه انسان در زندگی فردی خویش دچار افراد و تفریط نشود و به عبارتی تعادل قوای خویش را حفظ کند، تنها در پرتو ايمان به خدا و تسلیم بودن در مقابل دستورات الهی شکل میگیرد، چون آن كس كه تسليم حق نيست، اسير نفس است و آن كس كه در اسارت نفس به سر میبرد، نمیتواند قیام به عدل کند[4]، زیرا در هرجا که میخواهد در مورد موضوعی حکم کند، ابتدا امیال و خواهشهای خویش را ملاک قرار میدهد و سپاس موضوعات را بررسی میکند به همین خاطر تا زمانی سخن از عدالت میزند که مطابق خواهشهای نفسانیش باشد، اگر چه حتی اینگونه رفتارها اثر مالی برای این فرد نداشته باشد، ولی همین که مردم جامعه به چشم یک فرد عدالت خواه و یا یک مصلح اجتماعی به وی نظر میکنند، برای وی کفایت میکند، به همین خاطر چنین افرادی بعد از آنکه امیال نفسانی خویش را با عدالت در تضاد آشکار دیدند، به عدالت پشت پا زده و تمام آرمانهای خویش را به فراموشی میسپارند، و شاهد این سخن نیز قیامهای متعددی در طول تاریخ است که به اسم عدالت خواهی برپا شده است، ولی در نهایت توسط خود عدالت خواهان به سوی استبداد و ظلم محوری سوق پیدا کرد.
البته همان گونه که تاریخ نشان داده است صرف مقید بودن به ظواهر دین مانند نماز، روزه و ... نمیتواند حکایت از ایمان قوی یک فرد باشد، بلکه همان گونه که رسول خدا(صلاللهعلیهوآله) در سخنان گوهر بار خویش فرمودهاند: «به زیادی نماز، روزه، حج، نیکی به دیگران، شب زنده داری بعضی نگاه نکنید، بلکه به راستگویی و امانت داری آنها نگاه کنید!» یعنی برای ایمان داشتن هم نماز و روزه و ... لازم است و هم صداقت و امانت داری.
از اینرو اگر شخص ادعای عدالت خواهی کند، ولی در این مسیر صداقت نداشته باشد و یا آنکه در منصبهایی که به وی سپرده شده، خیانت کند، چنین فردی هرگز نمیتواند یک عدالتخواه واقعی باشد، بلکه گرگی است که لباس میش پوشیده است.
در اینجا لازم است به یک شاخصه مهم دیگر برای عدالت خواهی اشاره کنیم و آن اینکه یک عدالتخواه واقعی هیچگاه از وسیله باطل برای رسیدن به حق بهره نمیبرد، زیر بر اساس اصول اسلامی، راه رسیدن به حق در پرتو صراط مستقیم امکان پذیر است، از اینرو امام علی(علیهالسلام) در بیانی میفرمایند: «هر که به وسیله گناه پیروز شد، پیروز نیست و آنکه به واسطهی بدى و ستم پیروز شده، شکست خورده است.»[5] به همین خاطر نباید فریب افرادی را خورد که به اسم عدالتخواهی از هر اسباب باطلی بهره میبرند اسبابی مانند: تهمت، حیله و ...
_________________________________
پینوشت
[1]. مجموعه آثار شهید مطهری، صدرا، ج۱، ص۶۱.
[2]. نهج البلاغة، سیدرضی، هجرت، 1414ق، ص119
[3]. حق و تكليف در اسلام، آیت الله جوادی، اسراء، 1388ش، ص211.
[4]. همان.
[5]. نهج البلاغه، ص 533.