عدالت خواهی در جامعه اسلامی یک اصل مسلم است که باید به آن توجه داشت و باید دقت کرد که دچار آفت نشود.
عدالت و عدالتخواهی یکی از اهداف برپایی حکومت اسلامی است، به گونهای که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) یکی از مهمترین علتهای قبول خلافت توسط ایشان را موضوع اقامه عدالت در جامعه اسلامی بیان میکند، از اینرو بر هر مسلمانی لازم است که برای برپایی عدالت تلاش کند، اما این تلاشها با خطراتی همراه است که لازم است به آنها توجه شود تا جریان عدالتخواهی در مسیر خویش ادامه پیدا کند، از اینرو به برخی از آسیبهایی که ممکن است این جریان را به خطر بیندازد اشاره میکنیم.
یکی از مهمترین آسیبهایی که جریان عدالتخواهی را تهدید میکند این است که اجرای عدالت، بر اساس جایگاه اجتماعی افراد تعریف شود؛ به این معنا که بر علیه افراد ضعیف جامعه عدالت اجرا شود، ولی اشخاصی که در هرم قدرت و ثروت قرار گرفتهاند، از مصونیت برخوردار باشند و هیچگاه عدالت برای آنان اجرا نشود، این آفت عدالتخواهی همیشه جامعه بشری را تهدید کرده است، به همین خاطر پیامبر اکرم(صلاللهعلیهوآله) از ابتدای برپایی حکومت اسلامی، تلاش کردند که عدالت اجتماعی برای تمام مسلمانان بدون هیچ تفاوتی اجرا شود، به عنوان نمونه در صدر اسلام، زمانی که زنی از اشراف «بنیمخزوم» مرتکب جرمی شده بود، قبیله وی تلاش کردند با واسطه قرار دادن اسامه بن زید، رسول خدا(صلاللهعلیهوآله) را از انجام مجازات منصرف کنند که پیامبر اکرم(صلاللهعلیهوآله) از این امر به شدت خشمگین شده و خطاب به مسلمانان این گونه فرمود: «اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، بدین سبب که در اجرای قانون عدالت تبعیض روا می داشتند، هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرمی میشد او را از مجازات معاف می کردند و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت میکرد او را مجازات میکردند، قسم به خدایی که جانم در دست اوست در اجرای عدل درباره هیچ کس فروگذاری و سستی نمیکنم، اگر چه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد.»[1] و یا در حادثه دیگر، زمانی که یکی از منسوبین به ام سلمه ــ همسر بزرگوارشان ــ دزدی کرده و ام سلمه برای اجرا نشدن حد واسطه شدند، رسول خدا(صلاللهعلیهوآله) در جواب ایشان فرمود: «ام سلمه! این، حدّی از حدود (قوانین) خداوند است که ضایع نمیگردد.» و سپس حد را بر ایشان جاری کردند.[2]
یک دیگر از آسیبهایی که عدالتخواهی را تهدید میکند، نگاه جزئی به موضوع عدالت است، به این معنا که عدالت در برخی از موضوعات انجام شود، ولی در برخی از موضوعات به فراموشی سپرده شود، به عنوان نمونه در مباحث اقتصادی پرچم عدالت برفراشته شود، ولی در موضوعات اجتماعی، فرهنگی و ... سخنی از عدالت به میان نیاید، اثری که این رویکرد در طول زمان ایجاد میکند، این است که به خود مفهوم عدالت از سوی عدالتخواهان ظلم میشود، از اینرو زمانی که به سیره رسول خدا(صلاللهعلیهوآله) نگاه میکنیم ایشان نه تنها در اجرای قانون و تقسیم بیتالمال عدالت را رعایت میکردند، بلکه حتی در نگاه کردن به اصحاب خویش نیز به عدالت رفتار میکردند.[3]
حتی اگر عدالت را تنها در قالب مفاهیم مادی و زمینی توصیف کنیم، به عدالتی که هدف بعثت انبیای الهی بوده است، ظلم کردهایم، زیرا عدالت زمانی به صورت کامل تحقق پیدا خواهد کرد که در تمام مراتب هستی انسان، به وجود بیاید، امام خمینی(ره) در تبیین این موضوع میگوید: « ...نه فقط قضيه عدالت در زمين براى رفاه مردم باشد، بلكه عدالت در تمام مراتب انسانيت. انسان اگر هر انحرافى پيدا كند، انحراف عملى، انحراف روحى، انحراف عقلى، برگرداندن اين انحرافات را به معناى خودش، اين ايجاد عدالت است در انسان. اگر اخلاقش اخلاق منحرفى باشد، از اين انحراف وقتى به اعتدال برگردد، اين عدالت در او تحقق پيدا كرده است. اگر در عقايدش يك انحرافات و كجیهايى باشد، برگرداندن آن عقايد كج به يك عقيده صحيح و صراط مستقيم، اين ايجاد عدالت است در عقل انسان...»[4]
از موارد دیگری که سبب میشود عدالتخواهی در جامعه رو به افول برود، شیوه اجرای نادرست عدالت در جامعه است، به این معنا که اگر قرار است حکمی عادلانه انجام گیرد، به گونه انجام شود که به فرد خاطی از جهات دیگر ظلم شود، به عنوان نمونه اگر فردی به خاطر کار اشتباهی که انجام داده، باید قصاص شود، ولی این قصاص به نحوی انجام گیرد که آّبروی این فرد و خانوادهاش به خطر بیفتد و ...
یکی دیگر از آسیبهای مهمی که جریان عدالتخواهی را تهدید میکند این است که افراد ناصالح پرچمداران این جریان معرفی شوند، زیرا در این صورت هر عملی که از سوی این افراد انجام گیرد، به این جریان منسوب شده و به آن ضربه میزند و در طول زمان افراد جامعه را نسبت به این جریان بدبین میکند، به همین خاطر هم باید علمداران عدالت در جامعه نسبت به رفتارهای خویش دقت داشته باشند و هم مردم جامعه مواظب باشند که افراد زالو صفت برای منافع خویش در این جریان ورود پیدا نکنند.
____________________________________
پینوشت
[1].الطبقاتالكبرى، محمد بن سعد كاتب واقدى، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش، ج4، ص59.
[2]. قانونگرایی در سیره معصومان(ع)، علیرضا انصاری، ماه نامه پیام کوثر، شماره 28.
[3]. درسهایی از قرآن، محسن قرائتی، جزوه دوم (عدل)، بیتا، بیجا، ص499.
[4]. صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، ج12، ص 481.