هجمه‌ علیه روحانیت بخاطر پاسداری از انسانیت!

22:03 - 1399/01/02
کرونا

«رنسانس» زلزله‏‌ای بود که همه‌ی ارکان فکری و اجتماعی قرون وسطا را به لرزه انداخت و مجموعه آموزه‏‌ها و نظامات اجتماعی عصر خود را به چالش طلبید. هرچند نفی روحانیت در رنسانس در مقابل روحانیت ارتجاعی و متحجر، یک امر معقول بوده است، اما در دنیای کنونی اگر بخواهیم این امر را در مورد روحانیت شیعه، بکار بریم یک اشتباهی بنیادین و در راستای منافع جریان غربگرا و روشنفکر است. چون روحانیت شیعه از ابتدا تا کنون با توجه به فشارها و حجمه‌های مختلف پاسدار آرمان‏های بلند الهی ـ انسانی و مدافع راستین مظلومان تاریخ در برابر ظالمان بوده است. البته این سخن به معنای نفی ناخالصی در روحانیت شیعه نبوده و به معنای تطهیر و تقدیس روحانی‏‌نمایانی که با سوء استفاده از لباس مقدّس روحانیت به دنبال آمال دنیوی خود بوده‏‌اند، نیست.
باتوجه به درکنارهم بودن جمهوریت و اسلامیت در کشور بعد از انقلاب، وجود اسلام در جامعه به عنوان یک نظام، و یک ایدئولوژی و جهان‏بینی حاکم، مرهون روحانیت است. این قشر، اسلام را به خوبی می‌‏شناسد و می‏‌تواند به درستی به جامعه معرفی کند. اسلام چیزی نیست که خود به خود به مردم معرفی شود، بلکه اسلام‏شناسان باید آن را معرفی کنند.
لذا با توجه به سخنان حضرت امام(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی این حجمه‌ها و فشارها تنها بخاطر اسلام است.
«از منبری می‏‌ترسند؛ برای اینکه مروّج اسلام است. از روحانی و اهل محراب می‏‌ترسند؛ برای اینکه مروّج اسلام است؛ چون از اسلام می‏‌ترسند.» [1] ایشان در جای دیگری می‏‌فرمایند: «از شماها هم که می‏ترسند به عنوان اینکه شما هم مبیّن اسلام هستید و می‏خواهید که اسلام را در خارج محقق کنید.» [2]
اما اینکه این روزها با هراتفاقی در کشور، شاهد فشار علیه روحانیت در رسانه‌های مختلف معاندین هستیم، دلیل آن را باید در این موضوع پیگیری کرد:
«دراین مرحله، حوزه مرجع فکری و نظری نظام اسلامی است؛ یعنی اگر مسئله جدیدی در کشور به وجود بیاید، اولین سؤالی که در ذهن مسئولان مطرح می‏‌شود، این است که حکم خدا و اسلام در این‏باره چیست؟ پیداست که مرکز حکم اسلام حوزه‏‌های علمیه و علمای دین و فقهای عظامند. پس حوزه در عرصه حاضر است؛ یعنی اکنون دوران حضور روحانیت و دوران استفسار، استفهام و استعلام از حوزه است.» [3]
لذا آنچه که این روزها بخاطر فشار علیه روحانیت می‌توان تحلیل داشت، مسئله جداانگاری دین از سیاست است که با بهره‏‌وری از راه‏کارهای گوناگون در جهت اثبات آن گام برمی‏‌دارند.
1ـ ناکارآمدی روحانیت در بخش اعتقادی و ضعف در استدلال. این در حالی است که ما شاهد اثرهای گرانبهایی از علامه طباطبایی و شهید مطهری و علامه مصباح یزدی و علامه جوادی و حسن زاده هستیم که معمولا کسانی که نه اطلاعی از اینگونه اثرها دارند یا اطلاعات ناقصی دارند سعی در ایجاد شبهه می‌کنند.
2ـ ناکارآمدی بخش اندک از روحانی نماها و اشاعه‌ی آن به تمام روحانیت.
3ـ نادیده گرفتن دستاوردهای اعتقادی و فرهنگی با این همه هجمه ازطرف رسانه‌های معاند چه از طریق ماهواره و چه از طریق فضای مجازی.
4ـ بیان سخنان بی‌سند و پشتوانه و منتسب کردن آن به روحانیت و ایجاد روحانیت هراسی و قم هراسی.
لذا آنچه که مهم است اینکه روحانیت اصیل به عنوان پشتوانه‌ی نظری و عملی در صحنه‌ی انقلاب، نقش موثر خود را پررنگتر و محکمتر با تحقیق و تبلیغ و بیان ایده‌های جدید در نظام اسلامی در مقابل استعمارگران و هجمه‌های مختلف مقاومت کرده تا بتواند انقلاب را به جایگاه واقعی آن که جامعه‌ی توحیدی با محوریت تفکر الهی است، پیش ببرد.

پی‌نوشت:
1). صحیفه امام خمینی(ره)، ج8: ص44ـ43.
2). همان، ج9: ص505.
3). سخنرانى مقام معظّم رهبرى در آغاز درس خارج فقه، 21 شهریور 1372.

#شكست_كرونا

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 7 =
*****