-در چند روز گذشته حامیان دولت با آرایشی جدید وارد میدان شدند، یکبار دیگر قوهی مجریه و حامیانش طلبکارانه پا به عرصه گذاشتند، البته دیگر همه بدان عادت کردهایم، هفت سال است که در اوج بحرانهای مختلف دولت و رئیس جمهور سکوت کرده اند، بعضا این سکوت آنقدری طولانی شد که همگان نگران حال جناب رئیس جمهور شدند ...
در چند روز گذشته حامیان دولت با آرایشی جدید وارد میدان شدند، یکبار دیگر قوهی مجریه و حامیانش طلبکارانه پا به عرصه گذاشتند، البته دیگر همه بدان عادت کردهایم، هفت سال است که در اوج بحرانهای مختلف دولت و رئیس جمهور سکوت کرده اند، بعضا این سکوت آنقدری طولانی شد که همگان نگران حال جناب رئیس جمهور شدند، که نکند خدایی ناکرده مرضی بر ایشان عارض شده باشد، اما خوشبختانه پس از مدتی مردم، توانستهاند رئیسجمهورشان را یکبار دیگر از تلویزیون و از دریچه لنز دوربینها ببینند، قطعا خبر خوبی بود که رئیس جمهور در سلامت هستند، اما این داستان در ناآرامیهای 96 و درگیریهای بنزینی و... بارها و بارها تکرار شد، هر بار پس از یک دوره غیبت رئیسجمهور در اوج بحران و در زمانیکه مردم انتظار این را میکشیدند که رئیس جمهور پس از حضور مجدد در رسانهها، احتمالا راه حلی نو ارائه خواهند کرد یا شاید بخاطر کاستیهای موجود از مردم عذرخواهی میکنند، اما این اتفاقات هرگز نیفتاد چرا که مردم اشتباه میکردند. زیرا مقصر شخص دیگری بود و نه رئیس جمهور، چرا که اختیاراتش(رئیس جمهور) در کشور به اندازه کافی نبود و از طرفی خودش هم در جریان امور قرار نداشت و تنها در صبح بعد از افزایش قیمت بنزین بود که ایشان از افزایش قیمت بنزین مطلع میشدند. سال 92 و وعدههای رئیس جمهور را به یاد داریم وعدههایی که محقق نشد و همچنین انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را به یاد داریم باز هم وعدههایی که تا کنون محقق نشدند، اما سوال اینجاست کسی که چهار سال رئیس جمهور بوده چگونه از اختیارات رئیس جمهور یا به قول دوستانشان از محدودیتهای رئیس جمهور در جمهوری اسلامی خبر نداشته، چرا پس از یک دوره ریاست جمهوری حالا در چنین شرایطی از کم بودن اختیارات رئیسجمهور سخن می گویند؟! یعنی در سال 96 و پس از یک دوره چهار ساله، در زمان رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایشان از این محدودیتها مطلع نبودند که آنطور وعده میدادند؟! به نظر نمیرسد که ایشان اهل کذب و دروغ باشند و یا قصد فریب مردم را داشته باشند احتمالا پس از پیروزی در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری است که این محدودیتها برای روسایجمهور نمایان میشود یا اینکه ایشان و دوستانشان بعد از یک دوره ریاست جمهوری هنوز به این محدودیتها پینبرده بودند و غالبا به بیش از چهار سال زمان نیاز است تا این محدودیتها توسط تیم دولت شناسایی شود.
اما اینبار پس از ورود کرونا یکبار دیگر سناریو همیشگی تکرار شد، یعنی بازهم یک دوره غیبت و حضور کمرنگ، تا کار به جایی رسید که یکی از روزنامه ها تیتر زد «رئیس جمهور باشید»، چرا که مردم بحث قرنطینه را جدی نمیگرفتند و تنها رئیسجمهور بود که به توصیه پزشکان، قرنطینه را به صورت جدی اجرا میکرد، اما گذشته از همه اینها پس از حضور کمرنگ رئیسجمهور و پس از دوران غیبتش اینبار حامیان ایشان از لزوم در اختیار گرفتن مدیریت قوای نظامی توسط رئیس جمهوری سخن می گویند تا بوسیله آن بر بحران کرونا غلبه کرد، اما سوال اینجاست
در طول قریب به هفت سال ریاست جمهوری آقای روحانی کدام بخش از امورات مملکت به درستی مدیریت شده است که اکنون بتوان با اعتماد به مدیریت او، مدیریت تمام قوا از جمله قوای مسلح را به او سپرد!!! شخصی که در عرصه سیاست خارجی کارنامهی خوبی از خود ارائه نکرد و حتی قادر به تنش زدایی و تحکیم روابط در سطح منطقه و کشورهای همسایه نشد چه رسد به مباحث فرامنطقهای!!! و در بخش اقتصادی بدترین کارنامه چهل ساله پس از انقلاب را ارائه داد و از همینرو شاهد افزایش بیسابقه نرخ تورم در کشور بودیم، تورمی که حتی در سالهای جنگ هشت ساله ایران و عراق که جمهوری اسلامی به تنهایی در مقابل اتحاد بلوک شرق و غرب قرار گرفته بود سابقه نداشت، و خیلی از مسائل دیگری که در این کوتاه نوشته مجال پرداختن به آن نیست، چگونه می توان با این کارنامه مدیریتی از افزایش اختیارات و همچنین به دست گرفتن مدیریت قوای نظامی سخن گفت!!
امیدوارم یکبار هم که شده دیگران مقصر نباشند، و یکبار هم که شده بپذیریم. شاید، شاید خود، مقصر بوده باشیم نه دیگران، همه به جز رئیس جمهور.