آنچه از برخی روایات استفاده میشود این است که در زمان ظهور یک شناخت عمومی به تمام مردم عنایت میشود که مردم بتوانند مسیر صحیح را پیدا کنند و حجت الهی را بشناسند و این برای تمام مردم جهان امکان پذیر است
در دوران ظهور امام زمان(علیهالسلام) فتنهها و حوادث مختلفی اتفاق میافتد که سبب میشود فضا مه آلود شده و حق و باطل با یکدیگر مخلوط شود، به گونهای که در روایات آمده است در یک روز دوازده پرچم بلند میشود که همگی مردم را به خویشتن میخوانند و امکان شناخت حق از باطل وجود ندارد[1]، با توجه به این نکته این سوال پیش میآید که از کجا و بر چه اساسی میتوان حضرت حجت(علیهمالسلام) را شناخت!؟
در پاسخ به این موضوع لازم است به این نکته توجه کنیم که خدای متعال بر اساس حکمت و رحمت خویش حتماً علائمی برای شناخت حجت خویش قرار میدهد تا جامعه با شناخت ایشان مسیر هدایت را پیدا کنند. آنچنان که زمانی مفضل بن عمر از حوادث آخر الزمان آگاه میشود و گریه میکند و به امام باقر(علیهالسلام) میفرماید که پس ما چه كنيم؟ حضرت بشعاعى از خورشيد كه در ايوان تابيده بود اشاره كرده و میفرمایند: اى ابا عبد اللَّه: اين آفتاب را ميبينى؟ بخدا امر ما از اين آفتاب روشنتر است.[2] اکنون با توجه به این مسئله به واکاوی سوال مطرح شده در ابتدای نوشته میپردازیم.
آموزههای فردی که ادعای امام زمانی میکند باید با فطرت و قرآن و عقل همخوانی داشته باشد، زیرا این فرد مدعی است که نائب پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میباشد پس طبیعی است که دستورات آن حضرت را انجام دهد و از آن رو که دستورات اسلام برخواسته از فطرت و عقل است این فرد نیز باید بر این اساس حرکت کند آنچنان که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) در حدیثی به این موضوع اشاره کرده و میفرمایند: «قائم (امام زمان) از اولاد من است، اسمش اسم من و کنیه اش کنیه من و شکل و شمایلش شکل و شمایل من و روشش روش من است. او مردم را بر ملت و شریعت من نگه می دارد و آنها را به سوی کتاب خداوند عزوجل دعوت می کند.»[3] یا در بیانی دیگر میفرمایند:«مهدی(علیهالسلام) روش مرا دنبال میکند و هرگز از روش من بیرون نمیرود.»[4]
البته طبیعی است که شناخت این چنینی احتیاج به یک تدبیر در دین و آگاهی به مضامین دینی دارد به همین خاطر در روایات بیان شده است که کسی نجات پیدا خواهد کرد که شناخت صحیح داشته باشد، آنچنان که امام سجاد(علیهالسلام) میفرماید: «... مدت غيبت آنقدر طول مىكشد كه بيشتر معتقدان به حضرت، از اعتقاد خود دست برمىدارند، مگر آنان كه داراى يقينى محكم و شناختى درست باشند.»[5]
به عنوان نمونه یکی از فتنهها و آزمایشهای آخرالزمان نداهایی است که در آن زمان به گوش میرسد که یکی از آنها صیحه الهی است و دیگری ندای شیطانی. آنچنان که امام باقر(علیهالسلام) در مورد این دو میفرماید: «پيش از خروج قائم عليه السلام از اين دو ندا، گريزى نيست: ندايى از آسمان كه نداى جبرئيل است و به اسم صاحب همين امر و اسم پدرش است، و نداى دوم كه از زمين به گوش مىرسد و نداى ابليس لعنت شده است و به نام فلان كس و اين كه مظلومانه كشته شده است، ندا مىدهد و با اين كار، قصد فتنهانگيزى دارد. پس نداى اوّل را اطاعت كنيد و از نداى دوم بپرهيزيد تا فريب نخوريد»[6]
اکنون اگر شخصی به حقانیت ائمه اطهار(علیهمالسلام) ایمان نداشته باشد و مخالفین این بزرگواران را بر حق بداند و وجود خود را اختیارا با معاصی آلوده کرده باشد، بواسطه آنچه خود انتخاب کرده ممکن است در این نداها دچار اشتباه شده و مسیر ناصحیح را طی کند ولی اگر با دلایل عقلی و فطری تا حد توان مسیر حق را در طول زندگی طی کرده باشد به طور قطع احتمال لغزشش به مراتب کاهش و حتی رفع خواهد شد.
علاوه بر این مورد، حضرت حجت(علیهالسلام) معجزاتی اظهار میکنند که سبب هدایت مردم و اثبات حقانیت ایشان میشود که به عنوان نمونه امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «هنگامى كه قائم(عليهالسلام) ظهور كند، با پرچم پيامبر خدا(صلىاللهعليهوآله) و مُهر سليمان(عليهالسلام) و سنگ و عصاى موسى(عليهالسلام) ظهور مىكند. سپس منادىاش ندا مىدهد:" هان! هيچ يك از شما آب و غذا و علف [براى چهارپايان] برندارد". يارانش مىگويند: او مىخواهد ما و چهارپايانمان را از گرسنگى و تشنگى به كشتن دهد! او حركت مىكند و آنان با او به حركت مىافتند و نخستين جايى كه فرود مىآيند، بر سنگ موسى(عليهالسلام) مىزند و از آن، غذا و آب و علف مىجوشد و آنها و چهارپايانشان مىخورند و مىآشامند تا در بلندى پشت كوفه فرود آيند»[7]
سخن پایانی اینکه، آنچه از برخی روایات استفاده میشود این است که در زمان ظهور یک شناخت عمومی به تمام مردم عنایت میشود که مردم بتوانند مسیر صحیح را پیدا کنند و حجت الهی را بشناسند و این برای تمام مردم جهان امکان پذیر است مگر کسانی که هواهای نفسانی خویش را پیروی کرده و از شیطان متابعت کردهاند به همین خاطر هرچقدر فردی از تزکیه نفسی بالاتری برخوردار باشد زودتر با امام خویش رابطه برقرار کرده و هدایت میشود و هرچقدر فطرت پاک فرد در اثر گناه دچار زنگار شده باشد دیرتر مسیر صحیح را پیدا خواهد کرد، به همین خاطر یکی از توصیههای ائمه اطهار(علیهمالسلام) در دروان غیبت، رعایت تقوا بوده است آنچنان که امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «هر کس شادمان می گردد از اینکه از یاران حضرت مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید و او منتظر [واقعی ] است.»[8]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
[1]. الكافي، ثقة الإسلامکلینی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص: 336.
[2]. همان.
[3]. كمال الدين و تمام النعمة، شیخ صدوق، اسلاميه، 1395 ق،ج2، ص: 411.
[4]. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، آیت الله لطف الله صافی،مکتبة الصدر، الطبعة الثالث، ص 491، فصل 9، باب 3، ح 2.
[5]. ظهور نور،آیت الله سعادت پرور، احياء كتاب ، 1387 ش،ص86.
[6]. الغيبة للنعماني، ابن أبي زينب، نشر صدوق، 1397 ق، ص: 254.
[7]. همان، ص: 238.
[8]. همان، ص: 200