شیوع ویروس ناشناس، سریعالانتقال و کشندهی کووید 19 به اندازهی کافی برای مردم ایران دردسر و مصیبت ایجاد کرده است؛ از خانوادههایی که عزیزان خود را از دست دادهاند تا افرادی که شخص مبتلا در جمع خود دارند؛ از مشاغلی که بهشدت آسیب دیدهاند تا خانهنشینی طولانی مدت! البته در حال حاضر که نه واکسن و نه داروی این بیماری کشف نشده است، تنها راه ممانعت از شیوع بیشتر، خانهنشینی بهمنظورِ قطع زنجیرهی انتقال از افراد مبتلا به افراد سالم است.
اما نکتهی آزاردهنده، مدیریت دولت وشخص آقای روحانی است که هم در ابتدای بروز این وضعیت و هم در ادامه با اشکالات جدی مواجه بوده است. روز 30 بهمن 1398 مورد قطعی کرونا بهطور رسمی اعلام شد و طبیعتا مسئولان امر باید با جدیت، پای کار میآمدند؛ ولی با کمال تعجب، تا حدود سه هفته نه خبری از رئیسجمهور بود و نه معاون اول! (درست مثل سیل ابتدای سال 98 که جناب روحانی به دلیل اقامت در قشم، تا چند روز اصلا در دسترس نبود!)
در چنین شرایطی فقط وزیر بهداشت در حال کار بود که یک تنه هم باید امور پزشکی و بهداشتی را مدیریت میکرد و هم با موضوعات دیگری مثل احتکار ماسک، مواد ضدعفونی و دستکش مبارزه میکرد و هم برای مدیریت سفرهای مردم، نسخه میپیچید! بالاخره و با امر مقام معظم رهبری، آقای روحانی -که اصلا معلوم نبود کجا بودند- زحمت کشیدند و ریاست ستاد ملی مبارزه با کرونا را به عهده گرفتند! شما حساب کنید که همین تأخیر در ورود جدی به میدان مبارزه با این ویروس منحوس، چه صدمات جبرانناپذیری را به مردم وارد کرد.
پس از دستور رهبر انقلاب مبنی بر ورود نیروهای مسلح به عرصهی مبارزه با کرونا، سرلشکر باقری -رئیس ستادکل نیروهای مسلح- در تاریخ 23 اسفند 98 از خلوتکردن خیابانها و جادهها و مراکز عمومی تا 24 ساعت آینده خبر داد اما مخالفت دولت، مانع از اجرای این ایده شد. همچنین پنج وزیر بهداشت در دولتهای مختلف جمهوری اسلامی، به همراه تعدادی از متخصصان عفونی در نامهای به رئیسجمهور، خواستار محدود کردن ترددها و مسافرتها و تعطیلی صنوف غیرضروری و مراکز خرید بزرگ و پر ازدحام و کنترل مبادی ورودی و خروجی شهرها شدند و هشدار دادند در غیر اینصورت، شاهد ابتلا و جاندادن تعداد بیشتری از هموطنان خواهیم بود. اما با تأسف فراوان، این هشدار هم مورد توجه روحانی قرار نگرفت. جالب این جا است که برخی شهرهای شمالی کشور، پلیس راه اقدام به مدیریت مبادی ورودی کرده بود تا خوردوهای غیربومی اجازهی ورود پیدا نکنند اما با دخالت دولت، این محدودیت برداشته شد و سفرها تا روز هشت فروردین، به صورت کاملا عادی در جریان بود. از هشت فرودین تا پایان پانزده فروردین، روحانی دستور اعمال محدودیتها را صادر کرد که باید گفت چرا همین اقدام از اول فروردین -که ادارات و مدارس و...- تعطیل بود، صورت نگرفت و چرا فرصتهای طلایی مقابله با کرونا به سادگی از دست رفت؟!
از روز شانزده فروردین نیز شهرهای کشور تقریبا به حالت عادی درآمدند و ترددهای پرحجم در خیابانها جریان پیدا کرده است که با اظهار نگرانی شدید متخصصان روبرو شده است.
کارنامهی دولت روحانی در این چند سال، نشان از عدم درایت و کفایت کافی برای ادارهی عادی امور جامعه بوده است؛ چه رسد به اینکه توان مدیریت بحرانی مثل کرونا را داشته باشند. او با افتخار گفته بود که هفتهای یک بار برای کرونا وقت میگذارد که البته ظاهرا به اشتباه خود پی برد و جلسه را هر روز برگزار کرد! در کنار این مدیریت پراشکال، سخنان ضد و نقیض جناب روحانی را هم باید مورد توجه قرار داد که تا چه اندازه موجب سردرگمی و سلب آرامش و اعتماد عمومی شده است. آقای روحانی در اوایل اسفند، از عادی شدن اوضاع از روز شنبه خبر داد! در اظهار نظر دیگری گفت امیدوارم تا نیمه شعبان -یعنی 21 فروردین- شاهد ریشهکنی کرونا باشیم. این سخنان متناقض ادامه یافت و حسن روحانی اظهار کرد که ممکن است کرونا تا دو سال آینده با ما باشد!
البته این انتقادات به منزلهی نادیده گرفتن زحمات بخشهایی از دولت نیست و ما نیز مانند مقام معظم رهبری از وزارت بهداشت ومجموعهی خدوم کادر پزشکی و درمانی تشکر میکنیم و قدردان زحمات آنان هستیم ولی از اشکالات مطرحشده نیز نمیتوان به سادگی گذشت.
در شرایطی که هنوز از خطر کرونا عبور نکردهایم و این تهدید، همچنان باقی است لازم است تا رئیسجمهور محترم، همافزایی و همفکری بیشتر را در دستور کار خود قرار دهد تا جان و سلامت مردم، در امنیت کامل قرار بگیرند و به لطف خدا از این مرحلهی سخت با کمترین آسیب عبور کنیم.
#شکست_کرونا
#کرونا در ایران وجهان