چنین نسبتهای خشونتآمیز به امام زمان(علیهالسلام) هرگز صحیح نبوده بلکه دروغهایی است که وهابیت و مزدوران آتئیستِ آنها چنین ادعاهای دروغینی را مطرح میکنند
هرچه به عصر ظهور نزدیکتر میشویم و نشانههای طلوع ظهور هر چه بیشتر پدیدار میشود، شبهات و افترائات نسبت به ظهور و شخصیت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بیشتر میشود. اخیرا در برخی کانالهای شیعهستیزِ تلگرامی شبهاتی مربوط به عملکردهای خشونتآمیز امام زمان(علیهالسلام) پس از ظهور مطرح شده که البته سراسر کذب و افترا و مغالطه است که در ادامه به یکی از آنها میپردایم:
شبهه: امام زمان(عج) هر کس به بیست سالگی رسیده باشد و احکام دینش را درست یاد نگرفته باشد، میکُشد. این مطلب را علامه مجلسی(ره) نقل کرده است؛ عجب امام سفاک و خونریزی!
پاسخ:
نکته اول: مخاطبان این کانالها که متاسفانه غالبا اهل تحقیق و مطالعه نیستند و زبان عربی را هم نمیدانند، با دیدن این آدرسهای مختصر، گمان میکنند که این شبهات درست است و توانایی آن را هم ندارند که به آن آدرسها رجوع کرده و بفهمند که این ادعاها نادرست است و خواسته یا ناخواسته ممکن است تحت تاثیر واقع شوند و در جریان نشر مطالبی قرار گیرند که هیچ صحتی ندارد.
نکته دوم: کتاب بحار الانوار صرفا یک کتاب روایی محض نیست که همه متنهایش، روایت باشد؛ بلکه در این کتاب، مطالب و عبارات بسیاری وجود دارد که روایت نیست. این متن ادعا شده، اصلا ترجمه روایت نیست بلکه بخشی تقطیع شده از عبارت مرحوم شیخ طبرسی در کتاب اعلام الوری است که ایشان به صورت اشکال و جواب در رد شبهات اهل سنت مطرح کرده و علامه مجلسی آن را در بحار[1] و محدث اربلی آن را در کشف الغمة[2] آوردهاند.
شیخ طبرسی ابتدا شبهه اهل سنت را نقل میکند میفرماید: «اگر پرسیده شود همه مسلمانان معتقدند که پس از حضرت ختمی مرتبت(صلیاللهعلیهوآله) دیگر پیامبری نخواهد آمد، ولی شما شیعیان عقیده دارید که چون قائم قیام کند، جزیه را از اهل کتاب نمیپذیرد وهر کس را که بیش از بیست سال داشته باشد و احکام دینش را نداند، به قتل میرساند ومساجد و زیارتگاههای دینی را ویران میسازد و به روش حضرت داود - که برای صدور حکم شاهد نمیخواست - حکم میکند و مانند اینها که در روایات شما شیعیان وارد شده است. و این عقیده موجب نسخ دیانت و ابطال احکام دینی است و در حقیقت شما با این عقیده، نبوت و پیامبری پس از خاتم پیامبران را برای قائم(علیهالسلام) اثبات نمودهاید؛ هر چند نام آن را پیامبری نگذارید، پاسخ شما چیست؟
در جواب آنان میگوییم: ما از آنچه در این پرسش گفته شده - که قائم، جزیه را از اهل کتاب نمیپذیرد و جوان بيست سالهی ناآشنای به دین را مىكشد - ماخذ و روایتی براى آن نمىشناسيم و بر فرض هم که در این خصوص روایتی رسیده باشد، نمیتوان به طور قطع، پذیرفت».[3]
اگر مرحوم طبرسی، در رد این نسبت، فقط گفته که من ماخذی برای این روایت ادعایی نمیشناسم، اما ما با جرأت تمام میتوانیم بگوییم که ابدا در هیچ یک از منابع روایی شیعه، حتی یک روایت یافت نمیشود که بگوید امام زمان(علیهالسلام) جوان 20 ساله ناآشنای با دین را میکشد. بلکه این ادعایی کذب است که دشمنان تشیع به شیعه نسبت میدهند.
شکی در مغرض بودن آتئیستهایی که چنین شبههای در کانالهایشان میکنند نیست اما نباید از این مطلب غافل شد که آبشخور آنان در ساختن این شبهات، وهابیت میباشد؛ چنانکه ناصر بن عبدالله بن علی قفاری در رساله دکترایش[4] و رساله ارشدش[5]، و ابوخلیفه علی بن محمد القضیبی[5] و علی الکاش[6] و هانی محمد حامد محمد[7] همگی، از کسانی بودند که با فریب، مدعی شدهاند چنین روایتی در اعلام الوری و بحار الانوار وجود دارد.
در این عصر که شوق به وجود منجی بیش از زمانهای دیگر احساس میشود و نفوذ مبانی شیعه بیش از پیش در قلوب حقطلبان عالم موج میزند این شبهات و ادعاهای دروغینی که پیرامون رفتارهای خشونتآمیز حضرت مهدی(علیهالسلام) میکنند، هدفی ندارند جز اینکه: اولا: منجی بودن مهدی موعودِ شیعه را وارونه و به صورت یک شرور مخرّب جلوه دهند؛ و ثانیا: با وحشتهراسی، انتظار مردم نسبت به چنین موعودی را از بین ببرند و شوق همعصری با ظهور را بکاهند و نیز اعتماد و اعتقاد مردم نسبت به امام زمان(علیهالسلام) و عملکرد ایشان را از بین ببرند. و در یک جمله، آرمان مهدویت در شیعه را تقلیل دهند؛ لذا طبیعی است که به نشر هرگونه مطلب غلط و دروغین روی بیاورند و حال آنکه غفلت کردهاند اراده الهی بر این تعلق گرفته که این نور، عالمگیر شود چراکه این وعدهی الهی میباشد؛ «يرِيدُونَ لِيطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ [صف/ 8] آنان ميخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولي خدا نور خود را کامل ميکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!»
_______________________________
پینوشت:
[1]. «[تذييل]:» قال شسخنا الطبرسي في كتاب إعلام الورى : فان قيل : إذا حصل الاجماع على أن لانبي بعد رسول الله، وأنتم قد زعمتم أن القائم إذا قام لم يقبل الجزية من أهل الكتاب ، وأنه يقتل من بلغ العشرين ولم يتفقه في الدين ، وأمر بهدم المساجد والمشاهد، وأنه يحكم بحكم داود لا يسأل بينة ، وأشباه ذلك مما ورد في آثاركم، وهذا تكون نسخا للشريعة وإبطالا لاحكامها، فقد أثبتم معنى النبوة ، وإن لم تتلفظوا باسمها ، فما جوابكم عنها؟.
الجواب أنا لم نعرف ما تضمنه السؤال من أنه لا يقبل الجزية من أهل الكتاب، وأنه يقتل من بلغ العشرين ولم يتفقه في الدين، فان كان ورد بذلك خبر فهو غير مقطوع به، فأما هدم المساجد والمشاهد ، فقد يجوزأن يختص بهدم ما بني من ذلك، على غير تقوى الله تعالى، وعلى خلاف ما أمرالله سبحانه به وهذا مشروع قد فعله النبی». بحار الأنوار، العلامة محمد باقر المجلسی، تحقيق: السيد إبراهيم الميانجی و محمد الباقر البهبودی، دار احیاء التراث، چاپ سوم، ١٤٠٣ق-١٩٨٣م، ج52، ص382، متن کتاب.
[2]. كشف الغمة في معرفة الأئمة، المحدث علی بن عیسی الإربلی، قم، منشورات الشریف الرضی، ج2، ص1039، متن کتاب.
[3]. إعلام الورى بأعلام الهدى، الشيخ أبي علي الفضل بن الحسن الطبرسی، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ج2، ص310، متن کتاب.
[4]. أصول مذهب الشيعة الإمامية الإثنى عشرية - عرض ونقد، ناصر بن عبدلله بن علی القفاری، جامعة محمد بن سعود الاسلامیة، چاپ دوم، 1415ق-1994م، ص873، متن کتاب.
[5]. مسألة التقريب بين أهل السنة والشيعة، ریاض، دار طیبة للنشر، چاپ دوم، 1413ق، ص359، متن کتاب.
[6]. ربحتُ الصحابةَ ولم أَخسر آلَ البيت، ابوخلیفه علی بن محمد القضیبی، بیجا، چاپ اول، 1426ق-2005م، ص51، متن کتاب.
[7]. اغتيال العقل الشيعي: دراسات في الفكر الشعوبی، علی الکاش، لندن، چاپ اول، 2015م، ص676، متن کتاب.
[8]. نام کتاب:"ألف معلومة عن الشيعة : تاريخها، أصولها، عقائدها، فرقها، أعلامها"؛ دار الفضیلة، بیتا، ص104، متن کتاب.
شبهه: امام زمان هر کس به بیست سالگی رسیده باشد و احکام دین را درست یاد نگرفته باشد میکُشد. (بحارالانوار جلد۵۲، ص۳۸۲)
پاسخ: این متن ادعا شده اصلا روایت نیست بلکه بخشی تقطیع شده از متن کتاب اعلام الوری شیخ طبرسی است که در قالب پاسخ به شبهات اهل سنت مطرح کرده و علامه مجلسی نیز همان متن شبهه اهل سنت و پاسخ شیخ طبرسی را در کتاب بحار الانوار نقل کرده است. بر فرض اگر شبههافکن را مغرض ندانیم لا اقل میتوانیم توجیه کنیم که او به خاطر ناآگاهی نسبت به کتاب بحار، پنداشته همه متونی که در این کتاب آمده، متن روایت است و همین گمان غلط او را به خطا واداشته است.