برای بهبودی بیماری هم باید دعا کرد و هم پزشک رفت!

18:51 - 1399/02/23

دعا و استفاده از امکانات پزشکی کشف شده هر دو برای شفای بیماری لازم است.

دعا کردن

شبهه: غذا در گلویتان گیر کرده و در حال خفه شدن هستید، من دو انتخاب دارم: 1. بزنم پشتتان 2. برایتان دعا کنم، کدام یک را می‌خواهید انجام دهم.

پاسخ:
در واقع شبهه کننده با این جمله به ظاهر زیبا در صدد است به مخاطبان خود القا کند که دعا کردن هیچ تاثیری ندارد و تنها علم تجربی و حرکت مادی به درد می‌خورد و برای انسان سودمند است. او می‌خواهد با این جمله بین علم و دین تعارض ایجاد کرده و به مخاطب بفهماند همیشه علم بهتر از دین است.

در پاسخ به او باید گفت:
نکته اول: چرا دانشمندان بی‌دین و منکر خدا و مخالف مذهب، تمام تلاش خود را می‌کنند تا اثبات کنند بین دین و علوم تجربی تعارض وجود دارد و علم برتر و برای زندگی روزمره انسان سودمندتر است. بارها علمای دین و حتی بزرگان مسیحیت گفته‌اند که هرگز دین در مقابل علم قرار ندارد و این دو در کنار هم هستند و در طول همدیگر، اما آنان بدون توجه به سخنان علمای دین، مدعای خود را تکرار کرده و سعی می‌کنند مخاطبان را با خود همراه کرده و بی‌دین کنند.

نکته دوم: ما نیز مانند آن‌ها عمل کرده و می‌گوییم: فرض کنید سرطان دارید و کاری از دست دکترها بر نمی‌آید؛ حال به شما بگویند: هیچ راهی برای درمان شما وجود ندارد و باید بمیرید شما را آرام می‌کند یا بگویند دکترها نمی‌توانند کاری کنند، اما خدایی قادر و توانا وجود دارد که اگر بخواهد شما را شفا  می‌دهد؟ این‌جا کدام خبر را انتخاب می‌کنید؟

همه دکترها اذعان دارند در درمان بیماری به خصوص انواع سرطان - که نامش هم انسان را می‌ترساند- روحیه و آرامش درونی به بهبودی شخص بیمار بسیار کمک می‌کند و ایمان به خدا و توجه به او و راز و نیاز با او و اعتقاد به قدرت بی‌نهایت او، بهترین آرامش در انسان را ایجاد می‌کند و روحیه بیمار را تقویت کرده و همین امید و آرزو در بهبودی بیماری او بسیار موثر است.[1] بنابراین ایمان به خدا و اعتقاد به دین  و مذهب برای همین دنیا نیز موثر است و بیماری را بهبود می‌بخشد.

نکته سوم: اگر تنها علم برای درمان کافی است، پس چرا این همه انسان بر اثر بیماری و انواع سرطان و سکته و ... از دنیا می‌روند، چرا علم پزشکی جلوی مرگ این افراد را نمی‌گیرد؟ حتی در چند ماه اخیر نیز همه دنیا با چشم خود دیدند این همه پیشرفت و این همه امکانات در برابر ویروسی کوچک و ضعیف زانو زد و تمام دنیا را گرفتار خود کرد و هنوز علم از درمان آن عاجز است. بنابراین این چنین نیست که علم به تنهایی کارساز باشد و تمام مشکلات را حل کند و هر کسی به دکتر مراجعه کند، بهبود یابد و نیازی به چیز دیگری در کنار درمان وجود نداشته باشد.

در اینجا باید گفت همه چیز دست خداوند متعال است و تا او نخواهد هیچ حرکتی صورت نمی‌گیرد، برگی از درختی روی زمین نمی‌افتد، لذا شفای بیمار و تاثیر دارو و فهم درست دکتر از بیماری و ... در دست اوست. این خداست که دارو را قرار داده و تاثیر آن بر بدن انسان را نیز خود او قرار داده است و تا خدا نخواهد دارو هم اثر نخواهد کرد، لذا بسیاری از مردم با این‌که وضع مالی بسیار خوبی دارند و برای درمان مثلا به اروپا و آمریکا سفر کرده و نزد بهترین پزشکان دنیا نیز می‌روند، باز درمان نشده و جان خود را از دست می‌دهند. این‌جاست که باید قبول کرد عامل دیگری وجود دارد و همه چیز در دارو و درمان و پزشک خلاصه نمی‌شود.

نکته چهارم: بیماران صعب العلاج فراوانی با دعا، نذر، روضه‌ و رفتن به حرم ائمه اطهار(علیهم‌السلام) شفا یافته و خوب شده‌اند، موارد متعددی وجود دارد که دکتر از درمان آن عاجز بوده و بیمار را جواب کرده‌اند، اما با بردن آن بیمار به حرم ائمه اطهار(علیهم‌السلام) او کاملا شفا یافته و اثری از بیماری در او نمانده و موجبات تعجب پزشکان را فراهم کرده است، این موارد آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان به راحتی همه را انکار کرد.

نکته پنجم: علمای دین بارها گفته‌اند که خداوند متعال دو عامل را برای بهبودی انسان از بیماری قرار داده است، یک راه عادی و معمولی که همان راه اسباب و مسببات و استفاده از دارو و راه طبیعی برای درمان است؛ راه دوم شفای بیماری با استفاده از عوامل ماورائی و غیر مادی و غیر عادی است. راه اول چون عمومی است و سنت الهی نیز محسوب می‌شود، باید مورد توجه قرار گیرد، یعنی مردم زمانی‌که بیمار می‌شوند، باید نزد دکتر بروند، باید دارو مصرف کنند تا درمان شوند، سنت الهی بر این است که انسان با دارو بهبود یابد و این مسیر نه تنها با دین در تضاد نیست بلکه از دستورات دین نیز می‌باشد چنانکه در روایت آمده «أَبَى اَللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ اَلْأَشْيَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً: خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيله‌اى قرار داد».[2] یعنی خداوند سبحان می‌خواهد کارها را از راه عادی پی بگیریم، به همین خاطر است که پیامبر و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) که خود معدن علم الهی محسوب شده و به تمام اسرار هستی عالم بوده‌اند، در زمان بیماری طبیب خبر کرده و داروهای تجویز شده توسط طبیب را مصرف می‌کردند؛ پس عامل اول هیچ منافاتی با دین و عوامل معنوی و دعا ندارد چراکه می‌دانیم تا خدا نخواهد این داروها بر بدن ما تاثیر نمی‌گذارند.

بر این اساس زمانی‌که غذا در گلو گیر می‌کند هم باید بر پشت او زد و هم آب آورد و هم‌زمان باید دعا هم کرد که او شفا پیدا کند، زیرا اگر خدا نخواهد، هزار بار هم با مشت و لگد به پشت او ضربه بزنیم، راه گلو باز نمی‌شود و او می‌میرد؛ اسباب عالم زمانی عمل می‌کنند که خدا بخواهد نه همیشه. بنابراین هیچ تعارضی بین دین و علم نیست، بلکه این دو در کنار هم هستند.
________________________________________
پی‌نوشت
[1]. برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.
[2]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج1 ، ص 183 .

شبهه: غذا در گلویتان گیر کرده و در حال خفه شدن هستید، من دو انتخاب دارم: 1. بزنم پشتتان 2. برایتان دعا کنم، کدام یک را می‌خواهید انجام دهم.

پاسخ: زمانی‌که غذا در گلو گیر می‌کند، هم باید بر پشت او زد و هم آب آورد و هم‌زمان باید دعا هم کرد که او شفا پیدا کند، زیرا اگر خدا نخواهد، هزار بار هم با مشت و لگد به پشت او ضربه بزنیم، راه گلو باز نمی‌شود و او می‌میرد؛ اسباب عالم زمانی عمل می‌کنند که خدا بخواهد نه همیشه. بنابراین هیچ تعارضی بین دین و علم نیست، بلکه این دو در کنار هم هستند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 2 =
*****