طبق استنباط تاریخی، پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهواله) هرگز همسری به نام فاطمه بنت ضحاک نداشته تا بخواهد او را به دلیل بیماری پوستی طلاق بدهد.
شبهه:
میگویند: پیامبر اسلام شفادهندهی بیماران بود؛ اما با نگاهی به کتب تاریخ زندگانی این شخصیت در مییابیم که ایشان نه تنها قادر به شفای بیماران نبودند بلکه حتی همسر خود را به خاطر بیماری پیسی (نوعی بیماری پوستی) طلاق دادند! به عنوان مثال، فاطمه دختر ضحاک بن سفیان، به نکاح محمد درآمد ولی محمد در وی "پیسی" مشاهده کرد و او را رها کرد.(منبع: طبقات ابن سعد - ج۸ - ص۲۲۹) البته از پیامبری که به قول اسلامگرایان بیشتر ازدواجهایش به خاطر اهداف سیاسی بوده است (یعنی اساساً برای او «زن و همسر» چیزی جز وسیلهی «دفع شهوت» و «نیل به قدرت سیاسی» نبوده است) هیچ بعید نیست که زنی بختبرگشته مثل فاطمه بنت ضحاک بن سفیان کلابی را که به دلیل بیماریاش٬ نه آنچنان به درد دفع شهوت میخورده و نه موجبات افزایش قدرت سیاسی محمد را فراهم میکرده به سادگی هر چه تمامتر طلاق دهد!
پاسخ:
ابن سعد همان ابتدای سخنش در مورد ازدواج پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با چنین شخصی اظهار میدارد: در اینباره اختلاف نظرهای متعددی وجود دارد که من هر چه شنیدم را نقل میکنم. اولین اختلاف در نام چنین زنی است. ابن سعد میگوید: یکی از همسران پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) کلابیه است اما در نام او اختلاف وجود دارد برخی او را سبّا بنت سفیان و برخی او را فاطمه بنت ضحاک و برخی وی را عمره بنت یزید و برخی نیز او را عالیه بنت ظبیان گفتهاند. سپس به هریک از این نقل قولها میپردازد.
در مورد علت طلاق نیز چند قول مختلف را بیان میکند:
ابتدا به نقل از زهری، علت طلاق را اینگونه میگوید: فاطمه بنت ضحاک، وقتی رسول خدا خواست نزد او برود از رسول خدا به خدا پناه برد و پیامبر وی را طلاق داد و پس از آن، همواره پشکل جمعآوری میکرد و میگفت: من شقاوتمند و بدبخت شدم.
سپس نقل عائشه را مطرح میکند که گفت: رسول خدا کلابیه را به ازدواج خود در آورد و وقتی بر او داخل شد او گفت: من از تو به خدا پناه میبرم. سپس پیامبر فرمود: تو به بزرگی پناه بردی؛ به نزد خانوادهات برگرد.
سپس نقل ابن مناح را طرح میکند که گفت: او از رسول خدا به خدا پناه برد و عقلش را از دست داد و میگفت وقتی من از همسران پیامبر اذن گرفتم بدبخت شدم و میگفت: همانا فریب خوردم.
قول چهارم قول جدّ عمرو بن شعیب است که گفته: رسول خدا بر او دخول کرد ولیکن وقتی پیامبر طبق آیه 28 و 29 سوره احزاب، همسرانش را مخیر بین طلاق و ادامه زندگی با حضرتش نمود فاطمه بنت ضحاک قوم و قبیله خود را اختیار کرد پس پیامبر از او مفارقت نمود. او همواره پشکل جمع میکرد و میگفت: من شقی شدم.
ابن سعد در پایان، از طریق «محمد بن عمر واقدی» قول ابن ابی عون و موسی بن سعید را نقل میکند که آنها گفتهاند: پیامبر او را بخاطر سفیدیای که بر بدنش داشت طلاق داد.[1] طبری نیز دقیقا به همین صورت و به همین تعداد، اقوال مختلف در مورد علت طلاق فاطمه بنت ضحاک را نقل میکند.[2]
میبینید که شبههانداز معاند در میان این اقوالی که برای طلاق چنین همسری گفته شده همان آخرین قول محتمل را به عنوان علت طلاق به مخاطبینش جلوه میدهد و احتمال قویتر [یعنی طلاق بخاطر استعاذه از پیامبر را] که در سه نقل بیان شده است را کنار میگذارد.
اولا: محمد بن عمر واقدی که راوی این مطلب به ابن سعد است نزد علمای اهل سنت کذاب شناخته میشود.[3] و اکثر رجالیون اهل سنت وی را تضعیف نموده و او را متروک الحدیث خواندهاند[4] بطوری که ابن حجر عسقلانی در کتاب تهذیب التهذیب حدود پنج صفحه طعنهای علمای اهل سنت درباره وی را نقل میکند.[5] بنابراین این روایت از نظر سند دچار ضعف است و نمیتوانیم آنرا بپذیریم.
ثانیا: اگر ضعف سند را نادیده بگیریم بازهم اضطراب اقوال هم در وجود چنین شخصیتی و هم در علت طلاقش، ما را در پذیرش چنین مطلبی بی اعتماد میکند چراکه کشف حقیقت در میان این اضطراب اقوال، ناممکن است.
ثالثا: ابن سعد در ترجمه فاطمه بنت ضحاک میگوید پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در سال هشتم هجری با او ازدواج کرد در حالیکه خود ابن سعد و دیگر مورخین، آخرین همسر پیامبر را میمونه بنت حارث میدانند که پیامبر با او در سال هفتم هجری ازدواج کرد و پس از آن، طبق آیه 52 سوره احزاب، ازدواج مجدد بر پیامبر ممنوع شد پس پیامبر هرگز نمیتوانسته با هیچ زنی بعد از این تاریخ ازدواج کند، لذا نقل ازدواج با فاطمه بنت ضحاک علاوه بر اضطراب اقوالی که دارد، به جهت تاریخ ازدواج نیز باطل است.
محمد حسین هیکل میگوید: «آخرین ازدواج با میمونه بود که در سال هفتم هجرت واقع گردید[6]، و پیامبر اسلام بعد از نزول این حکم الهی [یعنی ممنوعیت ازدواج مجدد پیامبر در آیه 52 سوره احزاب] دیگر همسری اختیار نکرد». این سخن محمد حسین الهیکل، مطابق نقل طبری و ابن سعد و حاکم نیشابوری و ابن الجوزی و ابن قدامه مقدسی و برخی مورخین دیگر است که گفتهاند آخرین همسر پیامبر، میمونه است که حضرت در سال هفتم با او ازدواج نمودند.[7]
رابعا: ابن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه، میگوید حدیث صحیح وجود دارد که ضحاک بن سفیان، دخترش را برای ازدواج به پیامبر عرضه داشت و گفت: او سالم است و حتی تا به حال دچار سر درد هم نشده است، لکن پیامبر در جوابش گفت: ما را به دخترت نیازی نیست. در واقع جواب رد به خواستگاری ضحاک برای دخترش داد.[8] بلاذری در انساب الاشراف و ابن عبد البر در الاستیعاب و ابن اثیر در اسد الغابة و ابن رشد الجدّ در المقدمات الممهدات، همین مطلب را نقل کردند.[9]
طبق این نقل صحیح، هرگز ازدواجی بین پیامبر و فاطمه بنت ضحاک اتفاق نیافتاده است تا درباره علت طلاقش جستجو کنیم که آیا به خاطر بیماری خوره و پیسی بوده یا به خاطر استعاذه از پیامبر به خدا و یا اختیار طلاق بعد از آیه تخییر؟
در نتیجه، علاوه بر ضعف سند این نقل مذکور و وجود چند قول دیگر در برابرش، آنچه بیشتر این مطلب را رد و نفی میکند عدم مطابقتش با واقعیت تاریخی و تعارضش با حدیث صحیحی است که میگوید پیامبر او را به همسری نپذیرفته است.
_____________________________________
پینوشت:
[1]. الطبقات الكبرى، أبو عبد الله محمد بن سعد بن منيع الهاشمي المعروف بابن سعد(م230ق)، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1410ق-1990م، ج8، ص112، متن کتاب.
[2]. تاريخ الطبری (تاريخ الرسل والملوك)، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب الآملي الطبری(م310ق)، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، ج11، ص612، متن کتاب.
[3]. سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعة وأثرها السيئ في الأمة، أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين الألبانی، ریاض، دار المعارف، چاپ اول، 1412ق-1992م، ج5، ص167، متن کتاب.
[4]. ر.ک: الضعفاء الصغير، أبو عبد الله محمد بن إسماعيل بن إبراهيم بن المغيرة البخاری(م256ق)، المحقق: محمود إبراهيم زايد، حلب، دار الوعی، چاپ اول، 1396ق، ص104، متن کتاب؛ الضعفاء والمتروكون، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علی الخراسانی النسائی(م303ق)، المحقق: محمود إبراهيم زايد، حلب، دار الوعی، 1396ق، ص92، متن کتاب؛ تاريخ أسماء الضعفاء والكذابين، أبو حفص عمر بن أحمد بن عثمان البغدادي المعروف بـ ابن شاهين(م 385ق)، المحقق: عبد الرحيم محمد أحمد القشقری، چاپ اول، 1409ق-1989م، ص167، متن کتاب.
[5]. تهذيب التهذيب، أبو الفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی(م852ق)، الهند، مطبعة دائرة المعارف النظامية، چاپ اول، 1326ق، ج9، ص364-368، متن کتاب.
[6]. محمّدحسین هیکل، حیاة محمّد ترجمه ابوالقاسم پاینده، چ ششم، تهران، انتشارات على اکبر علمى، ص437، متن کتاب
[7]. تاريخ الطبری (تاريخ الرسل والملوك)، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب الآملي الطبری(م310ق)، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، ج11، ص611، متن کتاب؛ الطبقات الكبرى، أبو عبد الله محمد بن سعد بن منيع الهاشمي المعروف بابن سعد(م230ق)، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1410ق-1990م، ج8، ص108، متن کتاب.
[8]. الإصابة في تمييز الصحابة، أبوالفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلانی، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود وعلى محمد معوض، بیروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1415ق، ج8، ص274، متن کتاب.
[9]. جمل من أنساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُری(م279ق)، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلی، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، 1417ق-1996م، ج1، ص455، متن کتاب؛ الاستيعاب في معرفة الأصحاب، أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر القرطبی(م463ق)، المحقق: علي محمد البجاوی، بیروت، دار الجيل، چاپ اول، 1412ق-1992م، ج4، ص1900، متن کتاب..
شبهه: پیامبر اسلام که مدعی معجزه و شفای بیماران است یکی از همسران خود به نام فاطمه بنت ضحاک را به دلیل بیماری پوستی طلاق میدهد. (منبع: طبقات ابن سعد)
پاسخ: 1- راوی این نقل دچار ضعف است و لذا این نقل ضعیف است. 2- نقلهای تاریخی در مورد چنین ازدواج و طلاقی بسیار مضطرب است و با وجود این اضطراب شدید نمیتوان اصل این مطلب را پذیرفت. 3- ابن سعد میگوید: حضرت با فاطمه بنت ضحاک در هشتم هجری ازدواج کرد اما طبق نقلهای تاریخی آخرین همسر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میمونه بنت حارث بود که حضرت در سال هفتم هجری با او ازدواج کرد. 4- نقل صحیحی وجود دارد که ضحاک بن سفیان، دختر خود را به پیامبر برای ازدواج عرضه کرد اما حضرت او را نپذیرفت.