بهشت واقعا وجود دارد!

12:33 - 1399/02/28

بهشت واقعیتی خارج از ذهن ما دارد و با اوصاف و ویژگی‌های معین و مشخص.

شبهه: اگر یک خرگوش پیامبر می‌شد، بدون شک از بهشتی می‌گفت که همه جایش مزارع هویج و کلم بود، از رودهایی می‌گفت که در آن‌ها آب هویج در جریان است، نه خبری از روباه و شغال و گرگ بود و نه خبری از شکارچی.

پاسخ: شبهه کننده با این سخن می‌خواهد به مخاطب خود القا کند که در واقع بهشت و جهنم و آخرتی در کار نیست و آن‌چه پیامبران می‌گویند تراوشات ذهنی خود آن‌هاست.

در پاسخ می‌گوییم:
نکته اول: تمام پیامبران الهی از خدایی توانا و قادر سخن گفته‌اند، از جهانی پس از مرگ و وجود بهشت و جهنم سخن رانده‌اند، لذا این چنین نیست که سخنان پیامبر سرزمینی با پیامبر سرزمین دیگر صدرصد مخالف باشد و هر پیامبری بهشت را به نحوی توصیف کرده باشد.

نکته دوم: بهشت باید جایی باشد که انسان به آن رغبت داشته باشد، هر انسانی در هر کجای عالم باشد، به یک زندگی راحت و بدون دردسر و اذیت شدن رغبت دارد، از خانه‌ای زیبا و بزرگ و خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های لذید لذت می‌برد، نیاز به ازدواج و ارضای میل جنسی دارد، لذا زندگی با این اوصاف برای تمام انسان‌های سراسر تاریخ و در تمام مکان‌ها مطلوب و مورد پسند است.

نکته سوم: بهشت واقعیتی خارجی و دارای اوصافی واقعی و معین است و به توصیف ما بستگی ندارد، یعنی اینچنین نیست که ما هر جوری که خواستیم بتوانیم آن را توصیف کنیم، بلکه دارای اوصاف مشخص و معین است. درست مثل اینکه بگوییم برج میلاد در تهران وجود دارد و آن‌قدر ارتفاع دارد و این مقدار اتاق دارد و این مقدار طبقه و ... هرگز نمی‌توان گفت مثلا برج میلاد روی ابرهاست و درون آن رودخانه‌ای جریان دارد و از الماس ساخته شده است، چون اینچنین نیست.
بهشت هم همین‌گونه است، اوصاف و ویژگی‌های معینی دارد و تنها کسی می‌تواند از آن خبر دهد که آن را دیده باشد و با آگاهی از آن سخن بگوید، و چون کسی بهشت را ندیده است، کسی نمی‌تواند از اوصاف آن سخن بگوید. ماهیتی عقلی و محاسباتی هم نیست که عقل بتواند با تفکر و کنکاش عقلی به تحلیل آن بپردازد و اوصاف آن را کشف کند. اما پیامبران الهی و خود خداوند متعال که خالق بهشت است می‌توانند از اوصاف آن سخن بگویند، چون بهشت را مشاهده کرده و با علم و آگاهی از آن سخن می‌گویند.

به طور مثال در روایات اسلامی آمده پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «زمانی‌که به آسمان برده شدم، از بهشت عبور کردم و در بهشت قصری از ياقوت‌ سرخ‌ را ديدم‌ كه‌ داخل‌ آن‌ از خارج‌ آن‌ ديده‌ می‌شد و خارج‌ آن‌ از داخل‌ آن‌ ديده‌ می‌شد، از شدت‌ نوری‌ كه‌ داشت‌. گفتم‌: ای‌ جبرئيل‌! اين‌ قصر مال كيست‌؟! گفت‌: «برای‌ كسی‌كه‌ گفتارش‌ پاكيزه باشد، روزه‌اش‌ را بگیرد، إطعام‌‌ كند، و شبان‌گاه‌ كه‌ مردم‌ به‌ خواب‌ روند او به‌ نماز و عبادت مشغول‌ باشد»[1] در این روایت پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید من خودم دیدم، یعنی داخل بهشت شدم و با چشم خودم نعمت‌های آن را دیدم، لذا دیگر حدس و گمان و تحلیل نیست، خبر از دیدن است.

_________________________________
پی‌نوشت
[1]. طوسى، محمد بن الحسن، الأمالی، دار الثقافة، قم، چاپ اول، 1414ق، ص 458.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 2 =
*****