یزید از حیث اخلاقی نیز بسیار پست و بیموالات بود و اصلا به دین خدا اهمیت نمیداد.
شبهه: برخی از افراد به اصطلاح روشنفکر با بیان جملاتی از این قبیل: «یزید به این علت یزید شد که ارزشی برای جان و مال و آبروی مردم و حقالناس قائل نبود و اما خطیبان و مبلّغان چرا وقتی میخواهند از زشتی اعمال یزید بگویند به بوزینه بازی و شرابخواری او اشاره میکنند؟ و حال آنکه یزید با شرابخوردن یزید نشد، با کشتن بیگناهان یزید شد و جرم اصلی یزید این بود که خون ریخت و برای جان و مال و آبروی مردم ارزشی قائل نبود»، مستقیم یا غیرمستقیم به این مطلب اشاره دارند که رفتار شخصی افراد مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، شرابخواری، سگ و میمون بازی، زنا و موسیقی و اینگونه موارد چندان مهم نیست و انسان را از انسانیت و حقانیت دور نمیکند، تنها چیزی که انسان را پلید و زشت و مفسد میکند عدم رعایت حق مردم، ظلم به مردم و ارزش قائل نشدن برای جان و مال مردم است.
نکته اول: در اصل اینکه اگر فردی برای جان و مال مردم ارزشی قایل نباشد، گناهی نابخشودنی و ظلم بسیار بزرگی را مرتکب شده شکی وجود ندارد و این مطلبی درست و قابل قبول است، اما این مطلب به این معنا نیست که دیگر اعمال انسان مهم نیست و اگر کسی دستورات الهی را در زندگی شخصی زیر پا گذاشت و به عیش و نوش پرداخت، هیچ اشکالی ندارد.
نکته دوم: چرا امام حسن مجتبی(علیهالسلام) زمانیکه یاران خود را از دست داد و گروه گروه از آنان به معاویه پیوستند و دور و بر خود را خالی دید، صلح را انتخاب کرد، اما امام حسین(علیهالسلام) زمانیکه دید مردم کوفه پیمان شکستند و پشت او را خالی کردهاند، باز به راه خود ادامه داد و با اینکه میدانست با 72 نفر نمیتواند در برابر خیل عظیم لشگر عمرسعد مقاومت کند، صلح نکرد و جان خود را فدای اسلام ناب کرد؟ واقعا چرا؟
پاسخ این سوالات در شخصیت و روحیه فردی یزید بن معاویه نهفته است، باید دید شخصیت یزید چگونه شخصیتی است که اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) در مورد او فرمود: «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيد: بر اسلام، سلام باد -بايد فاتحه اسلام را خواند و با اسلام خدا حافظی کرد- آنگاه که والی مسلمانان کسی همچون يزيد باشد» رویهی یزید و پدرش در تضییع حق مردم و بردن جان مال و آبروی آنان دقیقا مثل هم بود، لذا این نکته نمیتواند نقطه افتراق آن دو باشد و علت تفاوت را باید همان عوامل شخصیتی دانست. چنانکه درباره یزید نوشتهاند: «او گناهان کبیره را به صورت علنی و در جلوی یاران خود انجام میداد، شراب میخورد و آواز میخواند و زنان آوازهخوان را به دور خود جمع میکرد و به ساز و آواز و خوشگذارنی مشغول بود، سگ بازی و میمون بازی میکرد، حتی در زمان او کارگزاران او نیز به صورت علنی فسق و فجور میکردند و...» لذا اگر خلافت او بدون مزاحمتی ادامه پیدا میکرد، واقعا دین از بین میرفت.
________________________
برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.