این یک واقعیت است که شرکتهای چینی و روسی از ترس تحریمهای امریکا جرات صادرات سوخت به ونزوئلا را نداشته باشند و حتی جرات تامین نیازهای فنی این کشور را هم نکنند، اما طرف ایرانی هیچ محدودیتی در این مورد ندارد و میتواند با قدرت در این زمینه گام بردارد
از روزی که پنج تانکرنفتی ایران در بندرعباس محموله خود را دریافت کرده و راهی اقیانوس هند شدند تا در یک حرکت حماسی، مسیری مهم را طی کرده و خود را به دریای مدیترانه، سپس آتلانتیک شمالی و جنوبی، دریای کارائیب و بنادر ونزوئلا برسانند، طرف امریکایی به شدت روی این مساله حساسیت داشت.
این یک واقعیت است که طرف امریکایی دوست داشت به هر شکل ممکن، تاکید میکنم به هر شکل ممکن مانع از رسیدن این تانکرها به مقصد شود، اما تحولات روی داده در طول سال گذشته باعث شده بود تا با احتیاط بسیار رفتار کند. از آنجایی که طرف امریکایی نمیتوانست این مساله را تحمل کند، به صورت مخفیانه شروع به تهدید کرد، پیامهای سنگینی فرستاد (چیزی در مایه همان 52 نقطه پس از شهادت سپهبد سلیمانی) و مدام از برخورد با این نفتکشها میگفت!
پس از دریافت این تهدیدها ایران در اقدامی هوشمندانه خبر گسیل این 5 نفتکش را رسانهای کرد. رسانهای شدن این حرکت، برخورد طرف امریکایی با آن را سختتر و پرهزینهتر میکرد. اعلام اسامی نفتکشها به همراه مسیر حرکتشان یک پیغام مهم و سخت برای طرف امریکایی بود که مدام تلاش داشت به هر شکل ممکن از رسیدن آنها به مقصد جلوگیری کند.
بخش مهمی از نگرانی اصلی آمریکاییها به خاطر همراه بودن تجهیزات مورد نیاز متخصصان ایرانی برای تعمیر پالایشگاههای نفتی ونزوئلا بوده است زیرا امریکاییها بر اساس تجربهای که در جنگ جهانی دوم به دست آوردهاند میدانستد که محاصره نفتی میتوان ضربه محکمی به پیکره یک کشور وارد کند و آن را به سقوط بکشاند همان گونه که آلمان و ژاپن در اثر همین موضوع در جنگ جهانی دوم شکست خوردند.
از اینرو آمریکا در سالهای گذشته تلاش کرد در حرکتی خصمانه، با چنین تاکتیکی ایران را نیز به تسلیم وا دارد ولی از شانس بدِ امریکاییها ایران خودش نفت خام داشت و به میزان بسیار زیادی هم میعانات گازی تولید میکرد که میتوانست با یک سرمایهگذاری دقیق، کشور را از واردات بنزین و گازوئیل بینیاز کند، تلاش برای ممنوعیت واردات بنزین و گازوئیل به ایران نتیجه نداد وگرچه کشور در آن مقطع زمانی با مشکلات و بحران زیستمحیطی مواجه شد، اما ماحصل این مقاومت بینیازی کشور به واردات سوخت شد.
و اکنون این بینیازی و دسترسی به سطحی از تکنولوژی باعث وحشت طرف امریکایی شده است. زیرا امریکا امید بسیار زیادی به ضعف زیرساختها در ونزوئلا داشت و امیدوار بود که با این ضعف ساختاری، خیلی زود این کشور از هم بپاشد.اما وجود سطح بالایی از تکنولوژی و دانش فنی در ایران، باعث شد تا این کشور بحرانها را پشت سر بگذارد.
این یک واقعیت است که شرکتهای چینی و روسی از ترس تحریمهای امریکا جرات صادرات سوخت به ونزوئلا را نداشته باشند و حتی جرات تامین نیازهای فنی این کشور را هم نکنند، اما طرف ایرانی هیچ محدودیتی در این مورد ندارد و میتواند با قدرت در این زمینه گام بردارد. امریکاییها میدانند که مردم ونزوئلا پس از دریافت کمک فنی از ایران یک دوره مقاومت سخت و تاریخی را رقم خواهند زد.
باوجود تبلیغات بسیار منفی رسانههای غربی، در دوره حضور چاوز و حتی مادورو در قدرت، آنها هر چه پول از فروش نفت به دست آوردند، خرج توسعه زیرساختها در این کشور کردند. ونزوئلا کشور ثروتمندی است تاسیسات بزرگی هم دارد. با رسیدن دانش فنی لازم از ایران به این کشور، این تاسیسات میتوانند نیازهای درونی این کشور را تامین کنند. امریکاییها به شدت از الگو شدن ونزوئلا برای مردم کشورهای امریکای لاتین واهمه دارند.
ایرانیها برای اولین بار در طول 200 سال گذشته هیمنه امریکاییها را در حیات خلوتشان به هم ریختند...