امام خمینی(ره) با بینش الهی خویش و همراهی مردم توانست انقلابی را برپا کند که اساس و مبنای آن بر ولایت شکل گرفته بود، در حقیقت میتوان از امام امت(ره) به عنوان زنده کننده دوباره دین در دوران معاصر یاد کرد.
بر اساس روایات ائمه معصومین(علیهمالسلام)، دین مبین اسلام بر پنج اصل مهم بنا شده است که عبارتند از نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. که در این میان ولایت از اهمیت بیشتری برخوردار است.[1]
برای ولایت در فرهنگهای لغت، معانی متعددی بیان شده است اما منظور از ولایت در هندسه اندیشه اسلامی، ولایت به معنای سرپرستی است،[2] آنچنان که نمونه بارز این استعمال در روز غدیر خم انجام گرفت و رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)، امیرالمؤمنین امام علی(علیهالسلام) را به معنای سرپرست جامعه اسلامی به مسلمانان معرفی کرد.
موضوع رهبری و سرپرستی جامعه اسلامی در دهههای ابتدای اسلام مورد بیمهری مسلمانان قرار گرفت به گونهای که بعد از چندین ماه بعد از واقعهی غدیر خم، مردم دست از عهد و پیمان خویش برداشتند و امیرالمؤمنین امام علی(علیهالسلام) را تنها گذاشتند، و این پیمان شکنی از آنرو بود که مردم آن دوران به اهمیت موضوع ولایت پی نبرده بودند و گمان میکردند که صرف انجام اعمال عبادی در جامعه برای اسلامی بودن جامعه کفایت میکند، در حالی که تاریخ نشان داد که اگر سرپست جامعه اسلامی، یک فرد متعهد و متخصص به اسلام نباشد، بعد از مدتی تمام ارزشهای اسلامی دچار تحریف شده و از هدف اصلی خویش دور میماند، واقعیتی که امام رضا(علیهالسلام) به آن اشاره کرده و میفرمایند: «اگر خداوند رهبر امینی را برای سرپرستی و حفظ امانت امامت قرار ندهد، مذهب و دین به تدریج از بین خواهد رفت و سنّت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و احکام الهی دستخوش دگرگونی میگردد و بدعت گذاران چیزهایی بر دین بیفزایند و ملحدان چیزهایی از دین بکاهند و در نتیجه، حقیقت را بر مسلمانان دگرگون سازند»[3]
در حقیقت باید از ولایت به عنوان مفتاح و کلید تمام دستورات اسلام یاد کرد که اگر تحقق پیدا کند روح و حقیقت اعمال عبادی به وسیله آن نیز ظهور و بروز پیدا خواهد کرد آن چنان که زراره این موضوع را از امام محمد باقر(علیهالسلام) نقل میکند که ایشان فرمودند:اسلام بر پنج چيز سازمان شده، بر نماز و زكاة و حج و روزه و ولايت. زراره میپرسد: كدام یک از اينها برتر است؟ ایشان فرموند: ولايت برتر است، زيرا كليد همه است.[4]
اهل بیت(علیهمالسلام) در طول حیات خویش برای اقامه ولایت و برپایی حکومت اسلامی تلاشهای زیادی کردند که متأسفانه با عدم همراهی مردم این تلاشها به ثمرهای نه نشست، ولی تراث و آموزههای مهمی برای شیعیان در این امر به یادگار ماند که مهمترین آنها روایاتی است که نشان میدهد که موضوع ولایت تنها محدود به دوران حضور امام نیست، بلکه در دوران غیبت نیز، این ولایت در کالبد فقیه جریان دارد[5]، موضوعی که سبب شد علمای شیعه در کتابهای خویش به این موضوع بپردازند و گاهی که زمینهها تا حدودی فراهم میشود فقها پا در میدان نهاده و بخش کوچکی از وظیفه خویش را در این زمینه انجام میدادنداما این واقعیت هیچگاه به صورت کامل در جامعه جریان پیدا نکرد و حکومتی بر این اساس شکل نگرفت.
تا اینکه در اواخر قرن بیستم، امام خمینی(ره) با بینش الهی خویش و همراهی مردم توانست انقلابی را برپا کند که اساس و مبنای آن بر ولایت شکل گرفته بود، در حقیقت میتوان از امام امت(ره) به عنوان زنده کننده دوباره دین در دوران معاصر یاد کرد.
امام خمینی با توجه به این واقعیت که ولایت فقیه از ولایت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) سرچشمه گرفته است ، این جمله حکیمانه را فرمودند که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.»[6] و بر اساس این اندیشه که حقیقت و اساس دین تنها در پناه ولایت شکل میگیرد، بارها در سخنان خویش به این موضوع مهم اشاره کردهاند که به عنوان نمونه به بخشی از آنها اشاره میکنیم.
«اگر چنانچه فقیه در کار نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است. یا خدا، یا طاغوت، یا خداست، یا طاغوت. اگر با امر خدا نباشد، رئیس جمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتى غیر مشروع شد، طاغوت است؛ اطاعت او اطاعت طاغوت است؛ وارد شدن در حوزه او وارد شدن در حوزه طاغوت است. طاغوت وقتى از بین مىرود که به امر خداى تبارک و تعالى یک کسى نصب بشود. شما نترسید از این چهار نفر آدمى که نمىفهمند اسلام چه است؛ نمىفهمند فقیه چه است؛ نمىفهمند که ولایت فقیه یعنى چه. آنها خیال مىکنند که یک فاجعه به جامعه است! اینها اسلام را فاجعه مىدانند، نه ولایت فقیه را. اینها اسلام را فاجعه مىدانند، ولایت فقیه فاجعه نیست. ولایت فقیه، تَبَع اسلام است»[7]
با توجه به این مطالبی که بیان شد، وظیفه تک تک آحاد جامعه مشخص میشود و آن اینکه، تمام افراد جامعه اسلامی موظف هستند که این انقلاب را که بر اساس ولایت الهی شکل گرفته است حمایت کنند و لحظهای در دفاع از آن کوتاهی نکنند، زیرا که هر کوتاهی در این مسیر کوتاهی نسبت به یک جامعه نیست، بلکه پشت پا زدن به تمام تلاشهای 1400 ساله ائمه معصومین(علیهمالسلام) و پیروان ایشان است، و هر خدمتی در این مسیر، خدمت در راه هدف مقدسی است که این بزرگوران برای تحققش رنجها کشیدهاند، از اینرو امام خمینی(ره) در بیانی این موضوع را تذکر داده و میفرمایند: «اگر امروز اسلام خداى نخواسته لطمه ببيند، آسيب ببيند، اين گناهش به گردن همه ماست. يك قشر خاصى مسئول نيستند.كُلُّكُمْ راعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئوُلٌ همه مسئول هستيد. همه ملت مسئول هستند. همه ملت بايد مراعات بكنند آن احكام اسلام را. اسلام حق دارد به همه ما و به همه انسانها. الآن اسلام در دست ماست و ما پاسدار او هستيم، و اگر آسيب ببيند همه ما مسئول هستيم. در بارگاه خدا همه مسئول هستيم.»[8]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. الكافي، ثقه الاسلام کلینی،الإسلامية، ج2، ص: 18.
[2]. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی،قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج۶،ص ۱۶.
[3]. علل الشّرائع،شیخ صدوق ترجمه و تحقیق از سیّد محمّدجواد ذهنی تهرانی. قم: انتشارات مؤمنین،ج 1: 253.
[4]. الكافي، ج2، ص: 19.
[5]. كمال الدين و تمام النعمة،شیخ صدوق، اسلاميه، ج2، ص: 484
[6]. صحيفه امام، ج10، ص: 308.
[7]. همان، ج10، ص: 221.
[8]. همان، ج13،ص401.