- انباشت بیعدالتی در جامعهی آمریکا فقط به یک جرقه نیاز داشت تا دوباره به آتشی شعلهور از فریاد مظلومانِ رنجدیده تبدیل شود. فشار زانوی پلیس آمریکا بر گردن یک سیاهپوست بیدفاع که منجر به مرگ تدریجی و دردناک او شد، زخم کهنهی نژادپرستی و تبعیض را تازه کرد و بغض فروخوردهی میلیونها شهروند آمریکایی را آشکار نمود.
سرعت پیوستن شهرهای مختلف به اعتراضات مردم مینیاپولیس حکایت از درد مشترک آمریکاییها از تحمل سالها ظلم از سوی حکومت مرکزی ایالات متحده دارد.
در این شرایط بحرانی و کمسابقه، برخی واکنشها و رویکردها جای عبرت و تأمل فراوانی دارد. رسانههایی مثل صدای آمریکا و رادیو فردا که نسبت به اندک ناآرامی در کشورهایی مثل ایران، حجم انبوهی از خبر، گزارش و تحلیل را در معرض نمایش قرار میدهند، در این چند روزی که از اعتراضات شدید و گستردهی مردم آمریکا میگذرد با سانسور شدید این اتفاقات و پخش اخبار جهتدار، سعی در عادی نشان دادن شرایط آمریکا و سرپوش گذاشتن بر واقعیات دارند. بیبیسی فارسی نیز سیاست تبرئهی پلیس آمریکا و مقصر نشان دادنِ مردم را در پیش گرفته و با الفاظی مثل تظاهرات خشونتآمیز، تلویحا حق سرکوب تظاهرکنندگان توسط پلیس را کاملا عادی و طبیعی جلوه میدهد و ژست طرفداری از حقوق بشر را فراموش کرده است! این رویکردهای مغرضانه و جانبدارانه به موجی از بیاعتمادی فزاینده نسبت به این رسانههای وابسته به دولت آمریکا و انگلیس تبدیل شده و هدف آنان در فریب افکار عمومی را به مرز ناکامی کشانده است.
در این میان، موضعگیری برخی وطنفروشان مزدور هم تماشایی است! همان کسانی که با دریافت حقوق از وزارت خارجهی آمریکا به پمپاژ دائمی نفرت و خشونت به درون جامعهی ایران مشغول هستند و از کوچکترین اتفاقات در جهت ایجاد سیاهنمایی و تفرقه استفاده میکنند، اکنون و در بحبوحهی شرایط بحرانی آمریکا به سکوت کامل در قبال رفتار وحشیانهی دولت آمریکا با معترضان مشغول هستند. برای دفعات مکرر ثابت شد که شعار و فریاد دفاع از حقوق بشرِ این افراد تا زمانی بلند است که منبع درآمد آنان -یعنی دولت آمریکا- مورد خدشه قرار نگیرد و این، همان معیار دوگانهای است که بیصداقتی و بیشرافتیِ چنین عناصری را اثبات میکند.
آمریکای قلدر و مدعی، اکنون به وضعیتی گرفتار شده است که سالهای طولانی برای کشورهای مختلف دنیا طراحی میکرد و آنها را به آشوب و ناآرامی میکشاند تا منافع نامشروع خود را تأمین نماید و این فرصت بسیار مناسبی است تا مردم دنیا و مخصوصا ایرانیان، حقیقت جامعهی آمریکا و افراد و رسانههای وابسته به آن و سطح صداقت و شرافت آنان را بیش از هر زمان دیگری اندازهگیری و نسبت خود را با آن مشخص کنند.