اصلا خداوند متعال از خلقت جهان هدف دارد؟

18:26 - 1392/04/27
رهروان ولایت ـ اگر خداوند حکیم، از افعال خود هدف نداشته باشد، مشکل دیگری به وجود می‌آید و آن این‌که لازم می‌آید خداوند حکیم، کاری عبث و بیهوده انجام دهد.
خلقت آسمان و زمين

یکی از بحث‌های مهمی که میان متکلمین اسلامی وجود دارد این است که آیا خداوند متعال برای افعال خود هدف دارد یا خیر؟

بسیاری از علمای اشاعره معتقد‌اند خداوند متعال در افعال خود هدفی را دنبال نمی‌کند و کار‌های او بدون هدف است. زیرا اگر فاعل، برای فعل خود هدف داشته باشد، حتما نقصی دارد که با این فعل می‌خواهد نقص خود را برطرف کرده و کامل گردد؛ لذا نسبت به آن هدف، نقص و نیاز دارد.

آن‌ها معتقداند: اگر در مورد خداوند متعال این مطلب صادق باشد و او از افعال خود هدف داشته باشد، لازمه این سخن این است که او کامل نبوده و می‌خواهد با این فعل، نقص و کمبود خود را برطرف کند؛ در حالی‌که خداوند متعال بی‌نیاز مطلق است و جامع جمیع کمالات، پس او در کارهای خود هدف ندارد.(1)

عدلیه که عبارتند از امامیه و معتزله معتقداند: اگر خداوند حکیم، از افعال خود هدف نداشته باشد، مشکل دیگری به وجود می‌آید و آن این‌که لازم می‌آید خداوند حکیم، کاری عبث و بیهوده انجام دهد؛ چرا که هر عملی که هدفی را به دنبال نداشته باشد، عبث و بیهوده خواهد بود، و شخص حکیم هرگز کار لغو و بیهوده انجام نمی‌دهد.

لذا برای حل این مشکل عدلیه می‌گوید: غرض از فعل دو گونه است؛ گاهی هدف به فاعل و ذات او بر می‌گردد، مثلا انسان گرسنه می‌شود و برای رفع گرسنگی خود به سراغ غذا می‌رود؛ گاهی هم هدف اصلا به فاعل بر نمی‌گردد، بلکه فاعل هیچ نیازی به فعل ندارد و خود او کامل است، اما هدفش به خود فعل و خلق بر می‌گردد، به طور مثال می‌توان معلمی را فرض کرد که از تعلیم دانش‌آموزان هیچ هدفی را دنبال نمی‌کند، جز رشد و تعالی خود آن‌ها؛ چرا که خود او با این تدریس هیچ سودی نمی‌برد و هرگز بر علم او نیز افزوده نمی‌شود. او تنها به فکر دانش‌آموزان است که با فراگیری علم او، رشد کرده و با سواد گردند.

هدف خداوند متعال از خلقت نیز از همین نوع است، یعنی خود او کامل بوده و بی‌نیاز مطلق است و جامع جمیع کمالات، لذا «حکیم» هم هست، پس هرگز کار لغو و بیهوده انجام نمی‌دهد. اما هدف او از خلقت به فعلش بر می‌گردد نه به خود او؛ یعنی او می‌خواهد انسان که اشرف مخلوقات است رشد کرده و خود، مسیر سعادت را بپیماید و تعالی وجودی پیدا کند.(2)

اگر به آیات قرآن کریم مراجعه کنیم، به روشنی درمی‌یابیم که قرآن بر این مطلب که افعال الهی دارای هدف هستند تاکید فراوان دارد؛ در این‌جا به مورد اشاره می‌کنیم:
1. «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون‏»(مومنون-115): آيا گمان كرده‌ايد كه ما شما را بيهوده آفريده‌ايم و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد.
2. «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ»(دخان-38) ما آسمان‌ها و زمين و آن‌چه در ميان اين دو است را بی‌هدف نيافريديم.
3. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»(ذاریات-56) من، جن و انس را نيافريدم جز براى اين‌كه من را عبادت كنند (و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند).

در نتیجه: این قاعده که هر فاعل مختاری از افعال خود هدفی را دنبال می‌کند، درست است و کلی. اما در مورد ممکنات، چون ناقص هستند، هدف به خود آن‌ها بر می‌گردد و باعث کامل شدن و تعالی وجودی آن‌ها می‌شود. اما در مورد واجب، هدف به فعل بر می‌گردد و باعث رشد و تعالی فعل می‌شود نه فاعل.

 

پی نوشت :

(1). علامه حلی، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ص: 306.
(2). آیت الله سبحانی، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج‏1، ص: 264.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 2 =
*****