شهادت خدا به وحدانيت خود

18:45 - 1392/04/27
رهروان ولایت ـ شهادت خداوند متعال نيز مانند ساير اخبار، خبرى است كه از مصدر ربوبى و عظمت خدا صادر شده است.
وحدانيت خدا

قرآن کریم از شهادت خداوند متعال بر وحدانیت خود خبر می‌دهد و می‌فرماید: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (آل عمران- 18): خداوند، گواهى می‌دهد كه معبودى جز او نيست، و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر كدام به گونه‌اى بر اين مطلب) گواهى می‌دهند، در حالی‌كه (خداوند در تمام عالم) قيام به عدالت دارد، معبودى جز او نيست، كه هم توانا و هم حكيم است. بحثی که میان مفسرین وجود دارد این است که این شهادت به چه صورتی بوده است؟

در پاسخ به این سوال به طور کلی دو نظر وجود دارد، بعضی شهادت را قولی دانسته‌اند و بعضی دیگر آن را فعلی. كلمه «شهادت» در اصل به معناى «معاينه» يعنى به چشم خود ديدن، و يا به گوش خود شنيدن، يا با ساير حواس خود حس كردن بوده است؛ ولى در اداى شهادت نيز استعمال شده، مثلا درباره كسى كه در محضر قاضى می‌گويد: من ديدم كه فلانى آن ديگرى را زد، و يا شنيدم كه چنين گفت و امثال اين‌ها، می‌گويند در محضر قاضى شهادت داد. و به تدريج در اثر كثرت استعمال در هر دو معنا به کار رفت، به طورى كه اگر قرينه‌اى در كلام نباشد، شنونده از گوينده می‌پرسد: منظورت از شهادت، تحمل آن است، و يا اداى آن؟ و اين بدان عنايت است كه هر دو يك غرض را ايفا می‌كنند، چون آن كسى كه شهادت را تحمل می‌كند، براى ادا تحمل می‌كند.

علامه طباطبایی معتقد است: «مراد از شهادت به طورى كه از ظاهر آيه شريفه بر می‌آيد شهادت «قولى» است نه «عملى». و در حقيقت اين شهادت خداوند متعال نيز مانند ساير اخبار، خبرى است كه از مصدر ربوبى و عظمت خدا صادر شده است؛ پس اگر در آيه تعبير «شهادت» آمده است، تفنن در كلام است. هر چند كه شهادت عملى خدا بر يكتايى و عدالتش نيز در جاى خود صحيح و حق است، چون عالم وجود با نظام واحدش شهادت می‌دهد بر اين‌كه معبودى واحد دارد، و با تمامى جزء جزء وجودش كه همان اعيان موجودات است شهادت می‌دهد كه اگر معبودى غير از او بود، نظامى چنين متصل و به هم پيوسته به وجود نمی‌آمد.

در نتيجه: برگشت معناى آيه اين است كه اگر در عالم هستى اربابى غير از خداوند حکیم مؤثر در خلقت و تدبير بود، و شركا و يا شفيعانى وجود داشت، خداى تعالى او را می‌شناخت، و به وجودش شهادت می‌داد، ولى او خبر داده كه براى خود، هيچ شريكى سراغ ندارد، پس معلوم مى‏شود هيچ شريكى براى او نيست».(1)

برخی دیگر معتقداند: شهادت خداوند متعال، شهادتی فعلی بوده و از مقوله سخن گفتن و گفتار نیست؛ يعنى خداوند با پديد آوردن جهان آفرينشی كه نظامی واحد در آن حكومت می‌كند و قوانين آن در همه جا يكسان، و برنامه آن يكى است، و در واقع يك واحد به هم پيوسته و يك نظام يگانه است، عملا نشان داده كه آفريدگار و معبود، در جهان يكى بيش نيست، و همه از يك منبع، سرچشمه می‌گيرند. بنابراين؛ ايجاد اين نظام واحد، شهادت و گواهى خدا است بر يگانگى ذاتش.(2)

 

پی نوشت :

(1). علامه طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج‏3، ص: 113.
(2). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج‏2، ص: 467.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 10 =
*****