-اگر تبلیغ دین خدا مهمترین کار نبود هزاران پیامبر الهی برای آن به صف نمیشدند و امر به معروف به عنوان تبلیغی همگانی بر امت اسلامی واجب نمیشد و چه کاری ارزشمندتر از اینکه انسان خود را وسیله هدایت بندگان خدا قرار دهد؟!
یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر الهی تنها با یک وظیفه فرستاده شدند و آن، رساندن واضح پیام خداست؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ؛ [1] آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران [وظيفهاى] است؟»
در اهمیت هدایت گری و تبلیغ همین بس که با اینکه رهیافتن تمام بندگان، ایدهآل است اما وظیفه پیامبران نبوده است بلکه امری است که طبق سنتهای الهی مهندسی شده و خدای متعال خود آن را برعهده گرفته است و خطاب به رسول خود میفرماید: «لَيْسَ عَلَيْكَ هُداهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ؛ [2] هدايتِ آنان بر عهده تو نيست، بلكه خدا هر كه را بخواهد هدايت مىكند.» و نیز میفرماید: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبين؛ [3] پس اگر رويگردان شوند، بر تو فقط ابلاغ آشكار است.»
ابلاغی که با به پایان رسیدن سلسله معصومین، وظیفه آنها به فراموشی سپرده نشد؛ بلکه بر عهده همه دینشناسان و بلکه بر عهده همه امت اسلام نهاده شده است.
اساساً هر کس به اندازه شناخت و توان خود لازم است دستورات و معارف اسلامی را به بندگان خدا برساند. در برخی معارف اسلامی همه مسلمین مأمور به رساندن آنها هستند و تبلیغ برخی دیگر، مختص به عالمان دینی است.
امر به معروف؛ وظیفهای عمومی
امر به معروف و نهی از منکر زبانی، از جمله دستورات همگانی تبلیغی دین اسلام است که نسبت به دیگر فروعات دین از اهمیتی بنیادین برخوردار است زیرا به واسطه آن، تمام دین حفظ میشود؛ چنانکه امام باقر علیه السلام میفرمایند: «إنَّ الأمرَ بِالمَعرُوفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبِیلُ الأنبِیاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَة بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِض؛ [4] همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیای إلهی و شیوه صالحان است؛ فریضهای بزرگ که به وسیله آن، واجبات دیگر برپا داشته میشود.»
راه تبلیغی که انبیاء الهی بنیان نهادند پس از خاتم پیامبران، جانشینانی لازم دارد و آنها کسانی هستند که با امر به معروف و نهی از منکر، دین خدا را حفظ میکنند چنانکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله میفرمایند: «مَنْ اَمَرَ بَالْمَعْرُوفِ وَ نَهى عَنْ المُنْكَرِ فَهُو خَليفَةُ اللّه فى أَرْضِهِ و خَليفَةُ رَسُولِ اللّه؛ [5] كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند جانشين خدا و پيامبر در روى زمين است.»
چنین تبلیغی نه تنها وظیفه عموم مردم است بلکه بهترین کاری است که امت اسلامی همه با هم انجام میدهند چنانکه از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمودند: «الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْقِ؛ [6] بهترين كار مردم امر به معروف است.»
رسالتی به نام تبلیغ
در کنار وظیفه عمومی امر به معروف و نهی از منکر به عنوان تبلیغی همگانی، وجود افرادی به عنوان کارشناسان و عالمان دینی برای حفاظت و حراست از مرزهای دین و نیز ابلاغ صحیح و روشن معارف دینی ضروری است.
قرآن کریم در مورد این وظیفه، گروهی خاص را خطاب قرار داده و میفرماید: «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون؛ [7] و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقهاى از آنان، دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را- وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند- باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند؟»
در فقدان انبیاء الهی و نیز عدم دسترسی به امام عصر علیه السلام لازم است افرادی عمر خود را صرف فهم ژرفای دین خدا کنند و با پاسبانی از حقایق اسلام ناب، کام تشنگان حقیقت را سیراب کرده و آنها را نسبت به پرتگاههای و خطراتی که در مسیر بندگی الهی وجود دارد هشیار سازند.
چه کاری بهتر از تبلیغ؟!
همان طور که گذشت، هدایت بندگان، به اراده الهی و طبق سنتهای قطعی او صورت میپذیرد. البته به معنای آن نیست که این کار بدون اسباب و وسایل انجام میشود؛ بلکه برترین موفقیت انسان آن است که بتواند وسیلهای برای هدایت بندگان خدا باشد. این مهم، بیشتر از هر چیز با تبلیغ و ترویج دین خدا ممکن میشود.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله ضمن اعزام امیرالمؤمنین علیه السلام به یمن برای تبلیغ دین اسلام خطاب به ایشان فرمودند: «وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَت؛ [8] سوگند به خداوند، اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، برای تو از آن چه خورشید بر آن تابیده و غروب کرده برتر است.»
مبلغ دین خدا چندین سود را همزمان عاید میکند:
اول: اینکه خودش در معارف دینی غور کرده، میآموزد و فرصت هدایت خود را ایجاد میکند.
دوم: با عمل به دستور خدا نسبت به ابلاغ پیام او به بندگان، از ثواب فراوان این اطاعت الهی بهرهمند میشود.
سوم: فرصت هدایت بندگان خدا را فراهم میآورد و با هدایت آنها گویا مردگانی را زنده کرده است که قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَميعا؛ [9] و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است.»
هدایت یک فرد میتواند موجب هدایت نسل او و بسیاری از افراد دیگر تا قیامت شود و پاداش همه آنها به کسی میرسد که وسیله این هدایت قرار گرفت. همانند سنت حسنهای که تا وقتی باقی است برای پایهگذار آن پاداش مستمر خواهد داشت چنانکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً، فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُنْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْءٌ؛ [10] هر كس سنّت و روش نيكويى را بر جاى بگذارد، پاداش آن و پاداش هر كسى كه به آن عمل كرده به او مىرسد بدون آنكه چيزى از پاداش آنها كاسته شود.»
خلاصه آنکه؛ در دستگاه هدایت الهی، مبلغان دینی پس از کتب آسمانی، پیامبران و اوصیای آنها، رسالت ابلاغ دین خدا را بر دوش گرفتهاند و یک لحظه غفلت و کمکاری آنها حسرتی غیرقابل جبران را به دنبال خواهد داشت.
پینوشت
[1] سوره نحل، آیه 35.
[2] سوره بقره، آیه 272.
[3] سوره نحل، آیه 82.
[4] محمد بن یعقوب کلینی، الکافي (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 5, 56.
[5] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان، ج 2, 807.
[6] علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ (موسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر: قم، ۱۳۷۶)، 59.
[7] سوره توبه، آیه 122.
[8] کلینی، الکافي (اسلامیه)، ج 5، 28، حدیث 4.
[9] سوره مائده، آیه 32.
[10] کلینی، الکافي (اسلامیه)، ج 5، 9، حدیث 1.
مبلغان دینی، قدم در راهی گذاشتهاند که پیش از این انبیاء و اوصیای آنها طی کردهاند.