- رسیدگی علنی به اتهامات گستردهی «اکبر طبری» در دادگاه، به یکی از موضوعات مهم و پربحث در جامعه، تبدیل شده است و افراد مختلف از زوایای متعدد به اظهارنظر در این زمینه، پرداختهاند.
آن چه که صراحتا و بدون تردید در این قضیه، باید بیان شود، ابراز تأسف از وقوع فساد -آن هم در چنین سطحی- است؛ چون نفس فساد، فطرتاً سبب انزجار میشود و هیچ فرد سالمی به آن رضایت نمیدهد. البته از سوی دیگر، خوشحالی و امیدواری به بدنهی جامعه تزریق میشود که مدعی برخورد با چنین فسادی، خودِ دستگاه قضایی است که این شخص، سالهای طولانی در آن حضور داشته است. افرادی که با برجستهکردن فساد این شخص و به حاشیهراندنِ برخورد قاطعی که با او انجام گرفته است، سعی در برچسبزدن به اصل نظام هستند، قطعا مسیر منصفانه و صادقانهای را در پیش نگرفتهاند و هدفشان فقط تخریب نظام و عقدهگشایی است. عجیب این است که چنین افرادی، برخورد محکم حکومت کمونیستی چین با مفسدان را سالها بر سر جمهوری اسلامی میکوبیدند و حرفشان این بود که چرا چنین برخوردهایی در ایران، انجام نمیشود اما الان که برخورد در بالاترین سطوح در حال انجام است، به جای تحسین، دوباره زبان به نکوهش باز کردهاند!
چیزی که عیان و واضح است اینکه اگر حاکمیت و دستگاه قضایی، میخواستند بر این فسادها سرپوش بگذارند و آنها را پنهان کنند، خیلی راحت بود و کسی هم متوجه نمیشد؛ ولی اینکه اراده کردند تا برخورد قانونی صورت بگیرد و حتی دادگاه را علنی برگزار کردند، نشان از سلامت نظام و دستگاه قضایی برای فسادزدایی و برخورد قاطعانه است که اگر در تحلیلها مورد توجه قرار نگیرد، قطعا حکایت از غرضورزی و بیصداقتی دارد.
نگاهی به تاریخ و فساد برخی منصوبان ائمه (علیهمالسلام) -مثل آنچه در ماجرای فرد منصوب امام مجتبی(علیهالسلام) و فرد منصوب امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد- نشان از این حقیقت دارد که اصل وقوع چنین مفسدهای برای هر انسان غیر معصومی که در معرض امتحان ثروت و قدرت قرار بگیرد، محتمل است و نباید آن را یک امر استثنایی و عاملی برای تخریب و آبروریزی کل دستگاه قلمداد کرد؛ بلکه آن چه ضروری و حیاتی است، عدم مماشات در برخورد با چنین پدیدههای شوم و مخرب است. امروز عملکرد دستگاه قضایی در برخورد با این دانهدرشتها حتما جای تحسین و تمجید دارد که نباید از آن غافل شد.
در این میان، برخی تصور کردند که فرصت خوبی برای تسویهحساب سیاسی پیدا کردهاند! این جماعت با ژست عدالتخواهی -که اصلا به آنها نمیآید- به عقدهگشایی و تخریب مشغول شدند و سعی کردند پروژهی معاندت خود با نظام را در قالب این ماجرا به پیش ببرند. اما ظاهرا این جماعت فراموش کردهاند که در ماجرای مجرمی به نام «مهدی هاشمی» چگونه به قهرمانسازی از او پرداختند و بدرقه و حمایت پدر این مجرم را به خبر اول محافل خود تبدیل نمودند! ظاهرا برای این جماعت، اصل وقوع جرم و برخورد با آن، مهم نیست بلکه بهرهبرداری سیاسی و جناحی در اولویت قرار دارد.
به هر صورت، ابعاد مختلف ماجرای محاکمهی اکبر طبری را باید موشکافانه و بادقت مورد تحلیل قرار داد تا هیچ ابهامی برای بدنهی جامعه و فرصتی برای سوءاستفادهی معاندان و بدخواهان باقی نماند. همچنین باید مسئولان ارشد گذشته در قوه قضاییه -مخصوصا آملی لاریجانی- پاسخ بدهند که چرا نسبت به ممانعت از چنین فسادهایی، اهتمام لازم را نداشتند و اگر بیخبر بودند، دلیل این بیخبری چه بوده است.