حجاب حکمی است که مربوط به تمام زمانها و مکانهاست.
در قرآن مجید سه آیه به موضوع حجاب اختصاص داده شده، که مشهورترین این آیات، آیه سی ویک نور است که خدای متعال میفرماید: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَ لَایبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ... وَ لَایضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[نور/31] و به زنان با ایمان بگو: «دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاكدامنی ورزند و زیورهای خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعاً از آن پیداست. و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند، و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان... آشكار نكنند؛ و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نكوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد. ای مؤمنان، همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنید، امید كه رستگار شوید.» این نکته نشان از اهمیت حجاب در دین مبین اسلام دارد، به همین خاطر هجمههای متعددی از سوی مخالفان اسلام نسبت به این موضوع انجام شده، به گونهای که بعضی اوقات حتی سبب تحلیل نادرست این آموزه توسط برخی از مسلمانان شده است، که در ادامه به بررسی یکی از این تحلیلهای نادرست میپردازیم به این صورت که برخی این گونه گفتهاند حکم حجاب چه بسا مربوط به شرائط زمانی و مکانی خاص دوران پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بوده و در دوران کنونی که شرائط تغییر کرده حکم حجاب نیز متفاوت است و شاهد این مطلب را هم این نکته مطرح میکنند که در صدر اسلام حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) ملاک زن خوب را فردی معرفی مینمایند که نه مردی نامحرم او را دیده باشد و نه او مرد نامحرمی را، در حالی که حدود پنجاه سال بعد حضرت زینب(سلاماللهعلیها) این ملاک را نادیده گرفته و در کوفه و شام شروع به سخنرانی میکنند، و بر این اساس نتیجهگیری میکنند که این اتفاق نشان دهنده آن است که بر اساس شرائط، این موضوع تغییر کرده، و این مسئله در زمان حاضر نیز چنین است و به علت همین تغییر شرائط است که حتی برخی به ظاهر متدینین نیز در دوران معاصر از حجاب روی گردان شدهاند؛ البته حتی برخی اوقات مروّجین این شبهات پا را فراتر نهاده و این ادعا را مطرح میکنند که احکام و دستورات اسلام در زمان خود پیامبر نسخ شده است، که این موضوع نشان میدهد که دستورات اسلام حتی برای دوران حدود بیست سال نیز قرار داده نشدهاند، اکنون چگونه این امکان وجود دارد که حکم حجاب که مربوط به هزار و چهارصد سال پیش است، در دوران معاصر جاری شود؟
برای پاسخ به این ادعا لازم است ابتدا به چگونگی تطبیق دستورات دین مبین اسلام با زمان اشارهای داشته باشیم.
آموزههای اسلام به سه دسته عمده تقسیم میشوند که عبارتند از اعتقادات، اخلاقیات، احکام. مورد اول و دوم هیچگاه در طول زمان تغییر پیدا نخواهد کرد، به این معنا که هیچگاه خالق هستی دو خدا نمیشود، یا اینکه عدالت همیشه و در هر زمانی خوب است.
اما دسته سوم احکام اسلام هستند که بر اساس مصالح و مفاسد از سوی خدای متعال وضع شدهاند، این مصالح و مفاسد دو نوع هستند: برخی از آنها در طول حیات بشر همیشه ثابتند، زیرا که بر اساس فطرت و سرشت بشر شکل گرفتهاند مانند نماز خواندن و ارتباط با خدای متعال، اما برخی دیگر از دستورات اسلام بر اساس مصالح و مفاسد مقطعی وضع و جعل شدهاند، مانند حرمت استفاده از شطرنج.
حال که تقسیم بندی بیان شد باید دید حجاب از کدام قسم است؛ حجاب و حکم آن باتوجه به ویژگیهایی که دارد مربوط به احکام دسته اول است که مصالح و مفاسد آن در طول تاریخ ثابت است، زیرا که این دستور قرآن بر اساس سرشت و ماهیت ثابت زنان و مردان بنا شده است. در توضیح این مطلب این گونه میتوان گفت که خدای متعال برای استمرار نسل بشر قوه جنسی را قرار داده، تا زن و مرد با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و نسل بشر را پیش ببرند، از اینرو این قوه جنسی یک نعمت بزرگ برای بشر به شمار میآید ولی از سوی دیگر آزادی و رها بودن آن سبب نابودی جامعه میشود به همین خاطر خدای متعال با قرار دادن حجاب مانع بروز چنین حادثهای در جامعه شده است، در حقیقت حجاب ابزاری برای کنترل روابط زن و مرد در جامعه است، و در این زمینه تفاوتی بین زنان و مردان امروزی و هزار و چهارصد سال پیش وجود ندارد و شاهد این مطلب نیز آن است که حوادثی که در جامعه جاهلی عرب قبل از ظهور اسلام وجود داشته در جوامع غربی معاصر که این دستور را نادیده گرفتهاند نیز متاسفانه وجود دارد، به عنوان نمونه قبل از اسلام زنان صاحب پرچم بودهاند که با مردان متعددی رابطه بر قرار میکردهاند و امروزه نیز در مغرب زمین، زنان فاحشه با قرار دادن چراغ قرمز بر سردر منزل خویش مردان متعددی را به خود دعوت میکنند، در حقیقت لجام گسیختگی شهوت همان مقدار در جامعه به ظاهر متمدن امروز مخرب است که در جامعه جاهلی هزار و چهارصد سال پیش چنین بوده.
با این توضیحاتی که بیان شد، به خوبی آشکار میشود که دستور اسلام به حفظ حجاب نه تنها مربوط به جامعه صدر اسلام، بلکه مربوط به تمام جوامع بشر در تمام اعصار است، بلکه میتوان ادعا کرد که در دوران کنونی این حکم اسلام، ضرورت بیشتری پیدا میکند، زیرا که روابط نه تنها در عالم حقیقی بین زن و مرد وجود دارد بلکه در دنیای مجازی نیز این ارتباط به نحوی دیگر توسعه پیدا کرده است.
اما در مورد طرح این ادعا که چرا حضرت زینب(سلاماللهعلیها) با وجود سخن مادر بزرگوارشان در مجلس یزید لب به سخن گشوده و سخنرانی کردهاند، نیز لازم است به این نکته اشاره کنیم که گاهی اوقات بین احکام در مقام عمل تعارض و تزاحم ایجاد میشود که در این صورت عقل و شرع حکم میکند که موضوع مهمتر انجام گیرد، با توجه به این مطلب، به خوبی آشکار میشود که حضرت زینب(سلاماللهعلیها) بین دفاع از حقّ و امام خویش و حفظ اصل دین و از سوی دیگر بین عمل به دستور مادر بزرگوارشان مبنی بر عدم حضور در مجامع مردانه و خطابه در آن باید یک مورد را انتخاب میکردند که آن حضرت دفاع از اصل دین و جلوگیری از تحریف مبنایی آن را انتخاب کردند که مسئله بسیار مهمی بوده است، همان گونه که خود حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) در دفاع از حریم امامت مجبور به حضور در اجتماع شدند و به مجادله پرداختند، کاری که یقینا مقدم بر هرکار دیگری بود و البته در چارچوب مبانی بنیادین حیا و عفاف نیز صورت گرفته است.
اما ادعای نسخ برخی احکام که از سوی بعضی از این افراد مطرح شده، موضوعی است که گرچه در طول تاریخ اسلام چندین بار اتفاق افتاده ولی اگر آن را بدون هیچ سندی و صرفا بر اساس احتمالات به تمام احکام اسلام سرایت دهیم، دیگر چیزی از اسلام باقی نخواهد ماند. آنچه در اینجا ضرورت دارد به آن توجه شود این است که اگر در اسلام حکمی نسخ شده، از ابتدا به گونهای بیان میشده که به مخاطب بفهماند که این حکم موقتی است و مدتی دیگر نسخ خواهد شد و این موضوع در تمام احکام که نسخ شدهاند وجود داشته است، ولی در مورد حکم حجاب، هیچ قرینهای از سوی خدای متعال نسبت به موقتی بودن آن وجود ندارد.[1] لذا این حکم ضروری، صرفا با بیان برخی احتمالات یقینا مورد خدشه نمیتواند قرار بگیرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبایی، اسماعيليان، 1371، ج1، ص: 253
حکم حجاب مربوط به احکام است که مصالح و مفاسد آن در طول تاریخ ثابت است، زیرا که این دستور قرآن بر اساس سرشت و ماهیت زنان و مردان بنا شده است که در طول تاریخ ثابت بوده است.
نظرات
بنده کاملن موافق این مقاله هستم.
ولی در حال حاضر حجاب جور دیگری در جامعه معنا میشود و بانوان چادری به نوعی از چادر فقط برای دلبری کردن استفاده می کنند.
خیلی از چادریهامون جادری اصل نیستن.
و حجاب مانتو از چادریهایی که با آرایش و مد های آنچنانی جلوه گری می کنند بهتر است
با سلام و احترام
سخن شما در مورد بخشی از چادریها صحیح است، چون متأسفانه فلسفه حجاب که داشتن حیا است خوب تبیین نشده است.