امامی که در کودکی، غوغا به پا کرد

13:49 - 1399/04/30

افتخار شیعه، امامی است که در کودکی، جامه امامت را پوشید و زیبایی را به تعظیم وادار کرد.

امام جواد علیه السلام

در میان ائمه معصومین علیهم السلام، امام جواد علیه السلام در کودکی جامه امامت و ولایت را پوشیدند. اما این، تمام شگفتی زندگی آن حضرت نبود بلکه زندگی ایشان مملو از فضایلی حیرت انگیز است که موجب شد دوست و دشمن در مقابل این همه فضیلت سر تعظیم فرود آرند.
بیهوده نیست که خاندان رسول خدا صلّی الله علیه و آله شایسته چنین فضایلی هستند زیرا با همه این فضائل، ذره ای در بندگی خدا کوتاهی نکردند و البته، همواره مورد حسد حسدورزان واقع شدند و نهایتا دشمنان امام جواد علیه السلام ایشان را در سن جوانی به شهادت رساندند.
چنان که قرآن کریم می فرماید: «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ [1] بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده حسد مى‏ورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم.» امام صادق علیه السلام با اشاره به این آیه شریفه می فرمایند: «نَحْنُ النَّاسُ الْمَحْسُودُونَ عَلَى مَا آتَانَا اللَّهُ مِنَ الْإِمَامَةِ دُونَ خَلْقِ اللَّهِ أَجْمَعِين‏؛ [2] مردمى كه بر آنان حسد مى ورزند ماییم؛ بر امامتى كه خداوند به هیچ مخلوقی جز ما عطا فرموده است حسد مي ورزند.»
امام جواد علیه السلام، در سنین کودکی و نوجوانی چنان فضائل زیبا و حیرت انگیزی را به ثبت رساندند که شهادت ایشان به دست دشمنان حسود و بدخواهان هم در حالی که حضرت تنها بیست و پنج سال داشتند، لکه سیاهی از تاریخ بشریت است. با مرور گوشه ای از این زیباترین فضایل شگفت انگیز امام جواد علیه السلام، اشک شوق و غم را در هم می آمیزیم.

شهادتین نوزاد سه روزه
حکیمه دختر امام کاظم علیه السلام که در کنار قنداقه امام جواد علیه السلام بود در روز سوم، با تعجب دید که نوزاد، چشمانش را باز کرد و به سمت راست و چپش نگاه کرد سپس نگاهش را به آسمان دوخت و شهادتین را بر زبان آورد. حکیمه، حیرت زده داستان را برای امام رضا علیه السلام تعریف کرد و حضرت خطاب به او فرمودند: «مَا تَرَوْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَر؛ [3] چیزهای حیرت انگیز بیشتری از او خواهید دید.»

کودکانه و حکیمانه
کودکی امام جواد علیه السلام در ظاهر و خلق و خوی ایشان نمودار بود اما در علم و معرفت و حکمت، پای هیچ پیری به او نمی رسید چنان که وقتی دایه امام جواد علیه السلام روزی ایشان را دید عرض کرد: «ما لي أراك مفكّرا كأنّك شيخ؟؛ [4] تو را در تفکر می بینم، گویا بزرگ شده ای؟»
حضرت فرمودند: عیسی بن مریم علیه السلام بیمار می شد، در حالی که خردسال بود، پس داروی درد خود را برای مادرش، توصیف می نمود و هنگامی که آن را میل می کرد، (همانند کودکان) می گریست. مادرش می گفت: پسرکم! من، تو را با آن چه به من آموختی، درمان کردم!(پس چرا گریه می کنی؟) حضرت عیسی به مادرش می فرمود: الْحُكمُ حُكْمُ النُبُوَّةِ، وَ الْخَلقَةُ خَلْقَةُ الصبْيانِ‏؛ [5] حکم، حکم پیامبرانه و خلق و خو، خلق و خوی کودکانه است.

دانایی اعجاب آور داماد نُه ساله
یکی از القاب امام رضا علیه السلام، عالم آل محمد صلّی الله علیه و آله است اما آن چه بر شگفتی علم فرزندشان امام جواد علیه السلام می افزاید بروز علم آن حضرت، در سنین کودکی و نوجوانی است.
زمانى كه مأمون خواست دختر خود، امّ الفضل را به همسری امام جواد علیه السلام درآورد، اقوام نزديكش نزد او آمده و گفتند: دختر و نور ديده ‏ات را به همسری كودكى خردسال درمی آورى كه نه در علم دين فقيه است، و نه با حلال و حرام آشنا، و نه واجب را از مستحبّ تميز مى‏ دهد؟! (و امام جواد عليه السّلام در آن زمان نه سال داشت) پس اى كاش در باره او صبر كنى تا ادب آموزد و خواندن قرآن را فراگيرد و حلال را از حرام باز شناسد. مأمون گفت: پس از او سؤال كنيد، اگر مطلب همان بود كه شما گفتيد از شما مى ‏پذيرم. آن ها یحیی بن اکثم که قاضی القضات آن روز بود را آوردند تا سؤالی طرح کند که حضرت جوابش را نداند.
وقتی همه برای مراسم عقد حاضر شدند و حضرت جواد الائمه تشریف آوردند با درخواست نزدیکان مأمون، یحیی بن اکثم از حضرت پرسید: «در باره فردى كه در حال احرام، شكارى را بكشد نظرت چيست؟»
امام جواد علیه السلام فرمود: آيا او را در حرم كشته يا خارج از آن؟ داناى به مسأله و حكم بوده يا جاهل؟ از روى عمد كشته يا به خطا؟ بنده بوده يا آزاد؟ صغير بوده يا كبير؟ بار نخستش بوده يا قبلا نيز انجام داده؟ صيد از پرندگان بوده يا از ديگر جانوران؟ كوچك بوده يا بزرگ؟ بر كارى كه كرده اصرار دارد يا نادم است و پشيمان (يعنى: قصد توبه دارد)؟ آيا در شب و در لانه‏ اش آن را كشته يا به روز و آشكارا؟ آيا آن فرد در حال احرام حجّ بوده يا احرام عمره؟
بعد از تشریح این احتمالات، «فَانْقَطَعَ يَحْيَى انْقِطَاعاً لَمْ يَخْفَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَهْلِ الْمَجْلِسِ انْقِطَاعُهُ وَ تَحَيَّرَ النَّاسُ عَجَباً مِنْ جَوَابِ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام؛ [6] يحيى به گونه ‏اى درمانده و زبون شد كه بر هيچ يك از اهل مجلس پوشيده نماند، و همه از پاسخ امام عليه السلام غرق در حيرت شدند.»

آگاهی از حال درونی افراد
امام معصوم، به اذن الهی از همه اخبار آشکار و مخفی عالم آگاهی دارد و می تواند بر احوال درونی افراد نیز اطلاع یابد. همه عالم در محضر اوست و به خصوص از حال دوست داران خویش آگاهی داشته و نسبت به آن دغدغه دارند.
از جمله در مورد امام جواد علیه السلام داستان های متعددی نقل شده است که احاطه علمی حضرت نسبت به حال و افکار درونی افراد موجب یقین آ نها به امامت ایشان شده است.
شخصی نقل می کند صبح روزی که حضرت‏ جواد عليه السّلام با دختر مأمون عروسى كرده بود اولین کسی بودم که خدمت آن حضرت رسیدم، و شب دوائى خورده بودم و در اثر خوردن دارو در شب قبل، تشنه شده بودم ولى نمی خواستم آب طلب كنم، پس حضرت جواد عليه السّلام در روى من نگاهى كرده فرمود: چنين مى ‏بينم كه تشنه ‏اى؟ گفتم: آرى، فرمود: اى غلام آبى براى ما بياور! من پيش خود گفتم: هم اكنون آب زهر آلودى برايش مى‏ آورند و از اين رو غمناك شدم، پس غلام آمد و آب آورد، حضرت به روی من لبخندى زد و فرمود: اى غلام آب را به من ده، پس آب را گرفته آشاميد، سپس به من داد و من آشاميدم و یک بار دیگر هم همین اتفاق افتاد؛ پس گفتم: «وَ اللَّهِ إِنِّي أَظُنُّ أَنَّ أَبَا جَعْفَرٍ يَعْلَمُ مَا فِي النُّفُوسِ كَمَا تَقُولُ الرَّافِضَة؛ [7] به خدا من گمان دارم كه همان طور که شیعیان می گویند حضرت جواد از آنچه در دلها است آگاه است .»

پی نوشت
[1] سوره نساء، آیه 54.
[2] ‏محمد بن یعقوب کلینی، الکافي (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 1, 205, حدیث 1.
[3] ‏محمد بن علی ابن‌شهرآشوب، المناقب (ابن شهر آشوب) (علامه: قم، بی‌تا)، ج 4, 394.
[4] ‏علی بن حسین مسعودی، إثبات الوصیة للإمام عليّ بن أبی طالب (انصاريان: قم، ۱۴۱۷)، 220.
[5] ‏همان.
[6] ‏حسن بن علی ابن‌شعبه، تحف العقول (جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي: قم، ۱۳۶۳)، 452.
[7] ‏محمد بن محمد مفید، الإرشاد (المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد: قم، ۱۴۱۳)، ج 2, 292.

فضایل و کرامت های زیبا و اعجاب انگیز امام جواد علیه السلام، دوست و دشمن را به خضوع وادار می کرد؛ اما دشمنان حسود، این همه زیبایی و جلالت را تاب نیاورده و ایشان را در حالی که تنها بیست و پنج سال داشتند به شهادت رساندند.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خیلی جالب و زیبا بود .

به اطلاعاتم افروده شد

سپاسگذارم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****