باور به زندگی پس از مرگ و تاثیر آن در مسائل بهداشت روانی

14:53 - 1392/04/29
رهروان ولایت ـ یکی از تعالیم مهم ادیان الهی، باور به زندگی پس از مرگ است. در بینش دینی گستره‌‌‌‌ي زندگی به تولد تا مرگ محدود نمی شود، بلکه حوادث پس از مرگ را نیز دربر می‌گیرد.
باور به زندگی پس از مرگ در مسائل بهداشت روانی تأثیر بسیار زیادی دارد

یکی از تعالیم مهم ادیان الهی، باور به زندگی پس از مرگ است. در بینش دینی گستره‌‌‌‌ي زندگی به تولد تا مرگ محدود نمی شود، بلکه حوادث پس از مرگ را نیز دربر می‌گیرد.[1]  این باور در مسائل بهداشت روانی تأثیر بسیار زیادی دارد و مبتنی بر یک اصل انسان شناسی است که بر دو بعدی بودن انسان و ترکیب او از روح و بدن و اعتقاد به عنصری به نام روح که مستقل از بدن است، تأکید دارد. آیات قرآن، هم اصل وجود روح را بیان کرده[2] و هم استقلال روح و بقای آن پس از مرگ را تأیید می‌کند.[3] آیه نهم سوره سجده به اصل وجود روح اشاره دارد:[4] «سپس خداوند او را پرداخت و از روح خود در آن دمید» در همان سوره آیات 10و11، در پاسخ به کسانی که زندگی پس از مرگ را منکرند، گفته شده است که فرشته مرگ شما را دریافت می کند. این امر به روشنی دلالت بر این دارد که در انسان چیزی غیر از بدن موجود است که فرشته مرگ آن را دریافت می کند.[5]

آیات دیگری نیز بر وجود و استقلال روح پس از مرگ تصریح می‌کند: «چون یکی از آنان را مرگ فرا رسد،گوید پروردگارا، مرا به دنیا بازگردان، شاید کار نیکی انجام دهم...(تا جبران اعمال گذشته‌ام باشد) هرگز (به این آرزو نخواهند رسید) این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد».[6] تعبیر «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی» را برخی مفسران دلیل بر تجرد روح گرفته‌اند، به این بیان که روح،حقیقتی است که تنها از امر خدا به وجود می‌آید، یعنی وجودی است که متوقف بر ماده و مادیات نیست و از سنخ دیگری است که فقط با امر الهی موجود می‌شود. بر اساس این برداشت، تجرد روح از نظر قرآن ثابت می‌شود.[7] دلایل عقلی مانند ثبات شخصیت، تقسیم‌ناپذیری روح و پدیده‌های روحی، بی‌نیازی از مکان[8] و شواهد تجربی مانند ارتباط با ارواح مردگان، تجربه‌های هنگام جدایی موقت روح و جسم به سبب سکته مغزی یا بی‌هوشی،[9] رؤیاهای صادقانه و تله‌پاتی برای تجرد روح ارائه شده است.[10]

درمورد رابطه روح و جسم، در میان فلاسفه، اختلاف نظر شدیدی در کار بوده است.[11]

در تبیین‌های صاحب‌نظران مسلمان، دیدگاه صدرالمتألهین، این رابطه را به خوبی تبیین می‌کند.[12] به نظر وی، روح هر چند غیرمادی است، ولی از حرکت تکاملی جسم برخاسته و جسم انسان پس از گذراندن مراحل مادی، در جریان رشد به مرحله تجرد می‌رسد.

در حقیقت روح مرتبه‌ای از وجود انسانی است که در پدیدایی جسمانی بوده و در بقا مجرد و روحانی است. به این ترتیب روح، وجودی وابسته به بدن است و تأثیر متقابلی بین روح و بدن وجود دارد.

اعتقاد به زندگی پس از مرگ در تعریف، ماهیت و اهداف بهداشت روانی و نیز روش‌های توان‌بخشی و مقابله در برابر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، بیماری‌های شدید و لاعلاج، داغدیدگی و مواجهه با مرگ تأثیر مهمی دارد. به نظر می رسد، برای تحقق اهداف بهداشت روانی و زندگی همراه با آرامش و سازگاری در ابعاد مختلف خصوصاً در رابطه با هستی و مسائل آن، خویشتن و دیگر انسان‌ها، باور به زندگی پس از مرگ، حسابرسی اعمال و پاداش و تنبیه‌های اخروی، نقش حیاتی و غیرقابل جایگزین دارد.

 

پی نوشت:

[1] رجبی، انسان شناسی، ص25و85 همچنین آیات قرآن از جمله: توبه، 38 و عنکبوت، 64.

[2] مانند مؤمنون، 12-14.

[3] سجده،10و11؛ نساء، 97؛ یونسع 46؛ غافر، 77غ بقره، 154؛ آل‌عمران، 169.

[4] مصباح یزدی، معارف قرآن، ص450.

[5] طباطبایی، تفسیر المیزان، ج13، ص275.

[6] مؤمنون،99-100.

[7] طباطبایی، تفسیر المیزان، ج13، ص272-276.

[8] واعظی، انسان از دیدگاه اسلام، ص45.

[9] جمالیان، از مرگ بازنشستگان، ص32.

[10] رجبی، انسان شناسی، ص103-105.

[11] میزیاک،تاریخچه و مکاتب روان‌شناسی، ص32.

[12] شکر کن و دیگران، مکتب‌های روان شناسی و نقد آن، ج2، ص373.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****