چرا بعضي زنان نازايند، اما مريم مقدس...

12:38 - 1392/04/30
رهروان ولایت ـ اولا هر معلولي علتي دارد، و در ثاني بين تبعيض و تفاوت فرق است اينکه افراد بنا به لياقت ها و شايستگي هايشان بهره منديشان فرق کند تبعيض نيست.
مريم مقدس

سوالي که در رابطه عدل الهي مطرح مي باشد اينکه چطور حضرت مريم بدون شوهر باردار شدند، ولي بعضي زنهاي شوهر دار نازا هستند،عادلانه نبود که در اين مورد قابليت و بهره تمام زن ها يكسان باشد؟چرا خداوند زنهاي  نازا را، مورد تبعيض قرار داده است؟

اولا هر معلولي علتي دارد، و در ثاني  بين تبعيض و تفاوت فرق  است اينکه افراد بنا به لياقت ها و شايستگي هايشان بهره منديشان فرق کند تبعيض نيست .
اما حضرت مريم و باردار شدن بدون شوهر، بي ترديد اين مسأله از طريق اعجاز صورت گرفته. و معجزه هم علت و روند طبيعي خود را داراست كه انسان ها از آن آگاهي ندارند، نه اين كه خارج از قانون عليت عمومي باشد، بلكه علتي بوده كه براي بشر (حداقل براي بشر در آن زمان) ناشناخته بوده.لذا علم امروز امكان چنين امري را نفي نكرده.
و اينکه گفته شود،  قابليت و بهره تمام زن ها بايد يكسان باشد و اگر نيست، پس  تبعيض است،کاملا مردود است چون دليلي نيست كه خدا بين آفريده ها تبعيض قائل بشود يا ظلمي بر كسي روا دارد.

گفتيم: تبعيض و ظلم ناشي از جهل يا كمبود و نياز و... مي باشد، در حالي كه همه آفريدگان نسبت مساوي با خداوند داشته و همه آفريده خدا هستند و او از هر عيب و نقصي مبرا است و نيازي به چيزي ندارد و جاهل نيست.

در راز تفاوت ها گفتيم : تفاوت در آفرينش انسان ها نتيجه و لازمه حتمي نظام مندي و قانونمندي جهان هستي مي باشد، يعني از جهتي نظام خلقت ، نظام علت و معلول است و هيچ معلولي بدون علت به وجود نمي آيد و تخلف هيچ معلولي از علت تامه اش ممكن نيست.

از جهت ديگر رابطه علت و معلول داراي مكانيسم و ارگانيسم معيّن مي باشد.يعني هر علت معيّن ، معلول معيّني دارد، كه از آن به اصل سنخيت علت و معلول در كتاب هاي فلسفي نام مي برند.

اگر با دقت به اين دو اصل نگاه کنيم معلوم مي شود كه نازا بودن برخي از بانوان، لازمة مجموعه علت هايي مي باشد  كه در به وجود آوردن اين وضع دست داشته اند. در اين امر عوامل بسيار متعددي دخيلند كه امروزه علم به برخي از علت هاي طبيعي از نظر ژنتيكي  و ارگانيسمي دست يافته. عوامل بسياري مثل غذا، داروها و محيط زندگي مي توانند درنازايي دخالت داشته باشند.و اين امكان هست كه با كشف تمام عوامل و رفع آنها، علم به جايي برسد كه اصلاً موردي براي نازايي زنان و مردان  يافت نشود.

حال فرض کنيم خدا با وجود تفاوت چشمگيري كه همه اين عوامل دارند، تأثير همه را يكسان کند، اين کار  موجب تناقض مي شود، يعني علت پديده اي موجود باشد و تأثير نكند، كه علت بودن و تأثير نكردن تناقض آميز است، و يا معلولي بدون علت پديد آيد، كه در اين فرض محال بايد تمام طرح نظام آفرينش به هم بخورد، چون در اين صورت بوجود آمدن هر چيزي از علت نامربوطي محتمل است، واگر نظام علّي و سبب و مسببي عالم فرو ريزد، تمام عالم فرو مي ريزد و هيچ قانوني حاکم نخواهد بود و هيچ چيز از هيچ قانوني پيروي نمي كند.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 9 =
*****