امام سجاد(ع) و چگونگی تحقق جامعه آرمانی خیررسان

16:06 - 1399/06/24

-سعادت اجتماعی یعنی، همه برای هم، بدون منت گذاردن بر یکدیگر.

امام سجاد علیه السلام

تصویر جامعه آرمانی
معرفت دینی، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می شود. به همین جهت است که کلام گهربار معصومین علیهم السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای جامعه اسلامی قرار گرفته و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد.
برای ساخته شدن یک جامعه آرمانی، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل دهی ارزش های واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای امام سجاد علیه السلام می تواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.
حضرت زین العابدین علیه السلام در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض می کنند: «اَجْرِ لِلنّاسِ عَلی یَدِیَ الْخَیْرَ وَ لا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ وَ هَبْ لی مَعالیَ الاَخْلاقِ وَ اعْصِمْنی مِنَ الْفَخْرِ؛ [1] به دست من برای مردم خیر و نیکی جاری ساز و آن را با منّت گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه دار.»
در دین اسلام رساندن خیر به دیگران، یکی از دغدغه های اساسی یک مؤمن شمرده شده است تا جایی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «مَن‏ أَصبَحَ‏ وَ لَم‏ يَهتَمَّ‏ بِأُمورِ المُسلِمينَ‏ فَلَيسَ بِمُسلِمٍ؛ ‏[2] هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، مسلمان نیست.»
خیر رسانی به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش فرهنگ خیر رسانی افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است.

تقویت خواست درونی کمک رسانی
چنان که در دعای مذکور امام سجاد علیه السلام نیز دیده می شود، شوق و رغبت درونی آن حضرت، اولین عامل سوق دهنده ایشان به سوی نیکی رسانی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست می کند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد.
با این که به نظر می رسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد اما در واقع مهم ترین مرحله برای خیررسانی به مردم همین مرحله است.
در توضیح آن باید گفت؛ کسی می تواند خواهان واقعی خیر رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر این صورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای امام سجاد علیه السلام آمده است شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با منّت نهادن بر دیگران از بین می برد و کار خود را ضایع می کند.
به عبارت دیگر؛ کسی می تواند میل و رغبت وافر نسبت به خیر رسانی به دیگران داشته باشد که راه دل خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد.

ریشه های منت گذاری
با این که گاهی، اخلاق اطرافیان موجب می شود تا انسان نیز همانند آن ها به منت گذاری در کارهای خیر عادت کرده باشد اما منت نهادن در هنگام انجام خوبی ها، ریشه هایی عمیق تر از این دارد.

ضعف یا فراموشی اعتقادات
ضعف ایمان به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی ترین دلایلی است که موجب می شود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، در صدد یادآوری  کار نیک خود برآید.
قرآن کریم، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏ كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر؛ [3] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، صدقه‏هاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق مى‏كند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارد.»

ضعف شخصیت درونی
تفاوت اساسی و درونی انسان های کریم با دیگر افراد این است که آن ها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش تر از آن می دانند که بخواهند آن را با دلبستگی های کم ارزشی مثل مادیات و یا با اخلاق های پستی همچون تکبر و حسد پر کنند.
کسی که کار خیر خود را به دیگران گوشزد می کند شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش می کنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری می کنند چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام در این باره می فرمایند: «إِذَا صُنِعَ إِلَيْكَ مَعْرُوفٌ فَاذْكُرْهُ إِذَا صَنَعْتَ‏ مَعْرُوفاً فَانْسَهُ‏؛ [4] هرگاه کسی درحق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یاد آور شو و هر گاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن.»
عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده ام از سویی و یادآوری آن ها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک می شود از سوی دیگر، نشان دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی من در فراموش کردن کارهای نیکم است.
همچنان که در ادامه دعای امام سجاد علیه السلام آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده اند یا می توانند انجام دهند به دیگران فخر فروشی می کنند. امام علی علیه السلام نیز در این باره می فرمایند: «الِافْتِخَارُ مِنْ‏ صِغَرِ الْأَقْدَار؛ [5] فخر فروشى، از بى مقدارى است.»
برای داشتن جامعه ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دل هایی بزرگ، همت هایی برای خیر رساندن به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند.

پی نوشت
[1] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم.
[2] ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع / ترجمه مسترحمى - تهران، چاپ: ششم، 1366ش، ص 131.
[3] سوره بقره، آیه 264.
[4] نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل - قم، چاپ: اول، 1408ق، ج‏12 ؛ ص361.
[5] تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1366ش، ص307.

جامعه ای که در آن همه افراد از سویی به دنبال خیر رسانی هر چه بیشتر به یکدیگر باشند و از سوی دیگر، کارهای نیک خود را بدون منت گذاری بر دیگران به راحتی فراموش می کنند همه مقدمات ایجاد سعادت واقعی همگانی را در خود پدید آورده است.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بسیار مقاله زیبایی بود ممنونم

فکر کنم شهدا یشتر این ویژگی ها رو شامل می شوند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 3 =
*****