این روایات با ادله عقلی متکلمان شیعه دال بر عصمت انبیا مخالف است، لذا نمیتوان ادله عقلی را کنار گذاشت و به ظاهر این روایات ملتزم شد.
در شبههای ادعا شده که در اعتقادات شیعه تناقض وجود دارد و در تببین آن چنین آوردند: شیعه از یک طرف پیامبر و امامان خود را معصوم میداند، یعنی هیچ خطا و اشتباهی از آنان رخ نمیدهد، و از طرف دیگر امام هشتم آنان میگوید: پیامبر دچار سهو و نسیان شده و حتی لعنت کرده کسی که بگوید پیامبر سهو نمیکند؛ چنانکه در منابع روایی شیعه نقل شده ابو الصلت هروی میگوید به امام رضا(علیهالسلام) عرض کردم: «در میان کوچه بازار کوفه، قومی هستند که معتقدند که پیامبر هیچ سهوی در نماز ندارد، حضرت در پاسخ فرمود: «كَذَبُوا لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّ الَّذِي لَا يَسْهُو هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: دروغ میگویند، تنها کسی که دچار سهو نمیشود، خداوند متعال است که خدایی جز او نیست»[1] این روایت و مشابه آن در منابع روایی ما زیاد است برخی هم صحیح هستند و برخی ضعیف و بر اساس همین روایات است که شیخ صدوق قائل به سهو النبی میشود و مینویسد: «وَ لَوْ جَازَ أَنْ تُرَدَّ الْأَخْبَارُ الْوَارِدَةُ فِي هَذَا الْمَعْنَى لَجَازَ أَنْ تُرَدَّ جَمِيعُ الْأَخْبَارِ وَ فِي رَدِّهَا إِبْطَالُ الدِّينِ وَ الشَّرِيعَة: اگر جایز باشد که روایاتی که در این باب و با این مضمون وارد شده را رد کنیم، جایز است که همه اخبار را رد کنیم و اگر این کار را بکنیم(جمیع اخبار را رد کنیم) دین و شریعت از بین میرود».[2] براساس آنچه آمد درواقع مرحوم صدوق(ره) نیز با توجه به این روایات قائل به سهو النبی شده و میگوید چون در امور شخصی است و ربطی به شریعت ندارد اشکالی ندارد.
اما در پاسخ باید به نکاتی توجه داشت:
نکته اول: رد این احادیث به معنای رد کل شریعت نیست، بلکه تعداد اندکی از روایات که هیچ ضرری به دین و به شریعت نمیزنند، کنار گذاشته میشوند، همانطور که علمای بعد از ایشان مانند شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین، علامه حلی و دیگران با آن مخالفت کرده و دین و شریعت هم از بین نرفت.
نکته دوم: بدون شک سهو پیامبر در نماز و در امور عادی با عصمت ایشان منافات دارد، زیرا اعتماد صدردصدی مردم نسبت حضرت سلب میشود و در هر مسالهای که رخ خواهد داد، با دیده تردید به او مینگرند و با خود میگویند نکند اینجا نیز دچار سهو شده است، چون که بسیاری از مردم عادی نمیتوانند بین امور شرعی و عادی تفکیک قائل شوند. لذا اعتماد کامل به ایشان از بین رفته و در دیگر امور نیز با دیده شک و تردید به او نگاه میشود.
نکته سوم: روش دشمن برای تخریب اعتقادات جوانان شیعه، تقطیع و گلچین کردن مطالب و سوء استفاده از جایی است که به نفع خود اوست؛ لذا هیچگاه به نقل کامل مطلب نمیپردازد. همیشه سعی میکند در گوشه و کنار کتب روایی، روایتی را به نفع خود انتخاب کرده و با تحلیل خود توضیح دهد و اعتقادات شیعه را تخریب کند، بدون بیان این نکته که آیا علمای شیعه آن را پذیرفته یا رد کردهاند. در این مساله نیز همین روش را در پیش گرفته است.
نکته چهارم: در منابع روایی احادیث مختلفی وجود دارد که دلالت دارند بر نفی سهو از وجود پیامبر اکرم و ائمه اطهار(صلواتاللهعلیهماجمعین). از جمله اینکه:
1. زراره نقل میکند: از امام باقر(علیهالسلام) سؤال کردم: آيا رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) سجده سهو به جای آورده است؟ فرمود: خير.[3]
2. در کافی و در حدیث معروف به جنود عقل و جهل، امام صادق(علیهالسلام) تذکر را ـ که ضد سهو است ـ و حفظ را ـ که ضد نسيان است ـ جزء لشکر عقل دانسته و در ادامه فرموده است، از کسانی که دارای اين ويژگیها هستند پيامبراناند. پس اين حديث دلالت دارد بر اينکه در انبيا سهو و نسيان وجود ندارد.[4]
لذا این دو دسته از روایات- روایات دال بر سهو و روایات دال بر عدم سهو- معارضاند و در مقام تعارض، روايتی که مخالف با احادیث غیرشیعیان است، اخذ شده و روايات موافق با غیرشیعیان، بر تقيه حمل ميشود. در نتيجه، روايات دال بر سهوالنبی چون موافق با روايات غیرشیعیان است، بر تقيه حمل شده و طرد میشوند. از اين رو، شيخ طوسی(ره) نیز بعد از نقل روايتی که مخالف سهو است -همان روایت اول- مینویسد: «الذی افتی به ما تضمنه هذا الخبر، فأما الاخبار التی قدمناها من أنه سها فسجد فهی موافقة للعامة: من طبق اين روايت فتوا میدهم و رواياتی که بر سهو پيامبر دلالت دارند، موافق غیرشیعیان هستند. بر اين اساس، نمیتوان از آن روايات، اسهاءالنبی را نتيجه گرفت».[5]
نکته پنجم: همانطور که بیان شد این روایات با ادله عقلی متکلمان شیعه دال بر عصمت انبیا مخالف است، لذا نمیتوان ادله عقلی را کنار گذاشت و به ظاهر این روایات ملتزم شد.[6]
نکته ششم: مضمون برخی از این روایات مخالف فقه شیعه است، مضمون اين احاديث، آن است که پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) و مسلمانان صورت نماز را به هم زدهاند؛ چون در رواياتی آمده است: پيامبر از جای خود برخاست و بر روی چوبی که در حياط مسجد قرار داشت تکيه داد و از مردم سؤال کرد که سخن ذواليدين را قبول دارند يا نه و... اين اعمال، مستلزم اعراض از قبله و به هم زدن صورت نماز است و هر عملی که صورت نماز را بر هم زند، به اجماع مسلمانان نماز را باطل میکند.
شیخ مفید نیز در رابطه با این احادیث مینویسد: «روایتی که بیان میکند نبی دچار سهو شده و دو رکعت خوانده و سپس متوجه شده و دو رکعت دیگر بر آن اضافه کرده، از ناصبیها و دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده و شیعهی مقلد آنان، آن روایت را نقل کرده و خبر واحد است و هیچ ثمره علمی و عملی ندارد». سپس در ادامه میگوید: «ما با چند حدیث ظنی، نمیتوانیم از یقین خود در مورد عصمت که لازمه شریعت اسلام است، دست برداشته و ملتزم به عدم عصمت شویم».[7]
در نتیجه بهترین پاسخ به روایات سهو النبی این است که بگوییم: اولا: احادیث دیگری در منابع روایی نقل شده که دال بر عدم سهو نبی و ائمه اطهار(علیهمالسلام) است و در حالت تعارض نیز روایاتی که موافق عامه هستند را رها کرده و حمل بر تقیه میشوند، ولو اینکه صحیح السند باشند. ثانیا: مخالف ادله عقلی عصمت بوده و با خبر واحدی که ظنآور است، هرگز یقین حاصل از این ادله نقض نمیشود.
__________________________________________
پینوشت
[1]. ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق، ج2، ص 204.
[2]. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج1، ص 360.
[3]. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع هَلْ سَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ ص- سَجْدَتَيِ السَّهْوِ قَطُّ فَقَالَ لَا وَ لَا يَسْجُدُهُمَا فَقِيهٌ» طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، دار الكتب الإسلاميه، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج2، ص: 351.
[4]. «فَلَا تَجْتَمِعُ هَذِهِ الْخِصَالُ كُلُّهَا مِنْ أَجْنَادِ الْعَقْلِ إِلَّا فِي نَبِيٍّ أَوْ وَصِيِّ نَبِيٍّ أَوْ مُؤْمِنٍ قَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَان». كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.، ج1، ص: 23.
[5]. طوسی، تهذيب الأحكام، ج2، ص 351.
[6]. این ادله در کتب کلامی به تفصیل بیان شده است مانند کشف المراد، اول بحث نبوت.
[7]. الحديث الذي روته الناصبة و المقلدة من الشيعة أن النبي ص سها في صلاته فسلم في ركعتين ناسيا فلما نبه على غلطه فيما صنع أضا إليها ركعتين ثم سجد سجدتي السهو من أخبار الآحاد التي لا تثمر علما و لا توجب عملا...». شيخ مفيد، عدم سهو النبي، المؤتمر العالمي للشيخ المفيد، قم، چاپ اول، 1413ق، ص 21 و 22.
شبهه: تناقض در اعتقادات شیعه؛ شیعه پیامبر و امامان خود را معصوم میداند، یعنی هیچ خطا و اشتباهی از آنان رخ نمیدهد، و حال آنکه امام هشتم آنان میگوید: پیامبر دچار سهو و نسیان شده و حتی لعنت کرده کسی که بگوید پیامبر سهو نمیکند.
پاسخ: در منابع روایی احادیث مختلفی وجود دارد که دلالت دارند بر نفی سهو از وجود پیامبر اکرم و ائمه اطهار(صلواتاللهعلیهماجمعین) و در مقام تعارض، روايتی که مخالف با عامه است، اخذ شده و روايات موافق با عامه، بر تقيه حمل ميشود. در نتيجه، روايات دال بر سهوالنبی چون موافق با روايات عامه است، بر تقيه حمل شده و طرد میشوند.