گذشتند تا ما نگذریم!

22:28 - 1399/08/10

- انسان‌ها در طول تاریخ نیازهای گوناگونی داشته‌اند و همواره درصدد رفع این نیازها برآمده‌اند. نیازهایی از قبیل غذا، پوشاک، مسکن و شغل که با حل هر کدام، زندگی به مرحله جدیدتری وارد می‌شود.

شهید

انسان‌ها در طول تاریخ نیازهای گوناگونی داشته‌اند و همواره درصدد رفع این نیازها برآمده‌اند. نیازهای اولیه از قبیل غذا، پوشاک، مسکن و شغل که با حل هر کدام، زندگی به مرحله جدیدتری وارد می‌شود.
اما تعدادی از نیازها هستند که خیلی مهم و ضروری‌اند، نیازهایی از قبیل نیاز به احترام، امنیت، نیازهای غریزی و خودشکوفایی که گاهی از نیازهای اولیه مهم‌ترند.

چند پله تا خودشکوفایی
آقای آبراهام مازلو در طبقه بندی که انجام داده است نیازهای انسان را در چند مرحله قرار می‌دهد.
مرحله اول؛ نیازهای زیستی: شامل: خوراک، پوشاک، غریزه جنسی و مسکن.
مرحله دوم؛ نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی.
مرحله سوم؛ نیازهای اجتماعی: نیازهای ناشی از احساس تعلق و محبت به خاطر اجتماعی بودن انسان.
مرحله چهارم؛ نیاز به احترام: شامل احترام به خود از طریق خود فرد و احترام و منزلت نهادن به فرد از طریق دیگران.
مرحله پنجم؛ نیاز به خودشکوفایی و خودانگیزشی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان انسان؛ به این معنا که هرکسی به هر آنچه دوست دارد و استعداد آن را دارد برسد.
آقای مازلو بعد از ذکر این سلسله مراتب می گوید: اگر کسی درگیر احتیاجات اولیه زیستی خود باشد، تا آنها را برطرف نکند به سراغ دیگر خلأ‌های زندگی نمی‌رود.
خلاصه اینکه؛ خودشکوفایی که بالاترین مرحله رشد انسان می‌باشد مستلزم برطرف شدن دیگر احتیاجات در مراحل قبل است و اتفاقا افراد معدودی به مرحله خودشکوفایی می‌رسند.
اگر به اطرافمان نگاهی بیاندازیم متوجه می‌شویم که انسان ها این نیازها را دارند و همگی دنبال رفع این نیازهاهستند. افرادی هم بودند که این مراحل را خیلی سریع طی کردند و به مرحله خودشکوفایی رسیدند، چراکه اهداف بالاتری در سر می‌پروراندند لذا مسائل مادی، و سختی‌های راه را نادیده گرفتند.

شهدا؛ فراتر از قاعده‌ها
از باب نمونه می‌توان به یکی از بزرگترین فقهای شیعه که معروف به شهید اول هستند اشاره کرد که در سخت ترین شرایط زندان با خون خود اثر فقهی ماندگاری به‌جا گذاشتند که هنوز هم یکی از منابع رسمی دروس حوزوی به شمار می‌رود و یا از شهدایی دیگر که با نثار خون خودشان جاودانه شدند. اما سوال مهم آن‌که چه چیزی باعث شد راه صد ساله را یک شبه طی کنند؟ آیا برایشان مال و زن و فرزند مهم نبود؟ یا اینکه اهدافی بالاتر و والاتر از مسائل دنیوی در سر می‌پروراندند. در آیات قرآن کریم به این مساله اشاره شده است که شهدای عزیز با خدای خود عهد بستند، و مادیات را نادیده گرفتند چون آنها هدف اصلی‌شان کسب رضایت الهی بوده است: «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا [احزاب/ 23] از ميان مؤمنان مردانى‏ اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند.» خاطرات و سیره شهدا گواهی می‌دهد آنها در عین اینکه دغدغه رفع احتیاجات مادی خود و خانواده را داشتند اما به اهداف بالاتری می‌اندیشیدند که آنها را از وابستگی به دنیا رها می‌ساخت.

بر اساس نظریه روانشناسان تا زمانی که نیازهای اولیه برطرف نشود انسان به سراغ مراحل بالاتر نمی‌رود. اما کسانی هستند که فراتر از قاعده‌ها بوده‌اند خیلی سریع به مرحله خودشکوفایی و خوشبختی رسیده اند. و به‌خاطر اهدافی که داشتند سختی‌های زندگی را نادیده گرفتند. از جمله‌ی این افراد شهدای والامقام هستند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****